حمایتهای ویژه رهبر ایران از حسن روحانی، واقعا برای حامیان محمود احمدینژاد عجیب و تا اندازهای غیرقابل هضم است. شاید مهمترین پرسش آنها این است که اگر «نرمش قهرمانانه» مطلوب و مورد تایید است، پس چرا اجازه چنین نرمشی از سوی علی خامنهای به محمود احمدی نژاد داده نشد؟ چرا روند مشارکتدهی دولت دهم به گونهای پیش رفت که احمدی نژاد اعلام کرد دخالتی در پرونده هستهای ندارد ولی حسن روحانی میگوید «اختیار تام» دارد؟
«وحید یامین پور»، وبلاگ نویس حامی جبهه پایداری در صفحه فیسبوک خود در پاسخ به چنین پرسشهایی نوشته است: «خیلیها فکر نمیکردند که رهبری در حوزه سیاست خارجی تا این اندازه عرصه را برای آقای روحانی فراخ بگذارند. از همان ابتدا حمایتهای رهبری از رییس جمهور محترم برای حامیان آقای روحانی هم جای تامل داشت... و حالا بیشتر. اما چرا چنین است؟ شاید رهبری میخواهند هیچگونه بهانهای برای کار کردن دولت یا بهبود اوضاع اقتصادی باقی نماند. اوضاع چنان نباشد که کسی مثل خاتمی دست آخر بگوید من میخواستم کار کنم اما نشد و نگذاشتند یا حرف از بیشتر شدن اختیارات بزنند. شاید این اقدام خنثی کردن شبهه افکنیها و بهانهگیریهای آینده باشد. بالاخره بخشی از دولت تربیت شدگان مکتب هاشمی و خاتمی هستند. بالاترین تهدید آینده سیاسی ایران میتواند این باشد که عدهای افراطی، ناتوانی در بهبود اوضاع اقتصادی را بهانه کنند تا به نظام فشار وارد کنند؛ شبیه نمایندگان افراطی مجلس ششم.»
با این حال، همه حامیان احمدی نژاد مانند یامین پور خوشبین نبودند و با درک محدودیتهای خود در انتقاد مستقیم از علی خامنهای، نوک پیکان را سمت اصولگرایان گرفتند.
«مسعود شفیعی کیا»، یکی از روحانیون حامی احمدی نژاد در وبلاگ شخصی خود با تاکید بر این که «فضا آن قدر باز نيست كه امثال بنده به تمام موارد اين چنيني بپردازم»، نوشته است: «كساني كه آن روز از شوون ولايت فقيه ميگفتند، حال در نظرشان مذاكرات هستهاي از شوون ولايت فقيه نميباشد و سكوت كردهاند؟! كساني كه درباره سفرهاي نرفته مسوول دفتر دكتر احمدي نژاد داستان سرايي ميكردند، چشمان خود را به ترافيك سفرهاي مقامات آمريكايي و انگليسي بستهاند... انگار همه چيز آرام است و شاخكهاي حساس خرس خالهها خطري را احساس نميكند و حتّي احتمال يك هزارم انحراف را هم نميدهند.»
سایت «نکات پرس» به بازنشر مطلب یک حامی احمدی نژاد پرداخت که با اشاره به برخی سخنان و رویکردهای دولت روحانی درباره مسایل فرهنگی، تاکید کرده که اگر احمدی نژاد این کارها را کرده بود، «سیل بیانیه تند و تیز علیه رییس جمهور احمدی نژاد راه میافتاد و هیچ سایتی نمیموند که به احمدی نژاد یه فحشی نده و همه علما و مراجع و ائمه جمعه و ....شمشیر رو از رو میبستن اما رییس دولت فعلی مصون است تا هر چه میخواهد بکند و نه به اسلام ضربهای وارد میشود و نه آقایان نگران میشوند!»
«عبدالرضا داوری»، فعال رسانهای حامی احمدی نژاد اما از زاویهای دیگر به موضوع نگاه کرده و با اشاره به کاربرد واژه «نرمش» از سوی رهبر ایران، نوشته است رهبر ایران از ابتدای دوران رهبری خود تاکنون، روی هم رفته 13 بار به موضوع «نرمش در برابر دشمن» اشاره کرده، در دوران احمدی نژاد چهار بار به این موضوع پرداخته ولی «هر چهار مورد با سوگیری منفی ابراز شده است». ولی «هر بار اظهار نظر ایشان درباره واژه "نرمش" طی 50 روز اخیر با پسوند قهرمانانه و هنرمندانه همراه بوده و بر خلاف دوران ریاست جمهوری سید محمدخاتمی و محمود احمدی نژاد، در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی همواره در کلام رهبر انقلاب، واژه "نرمش" بار مثبت پیدا کرده است.»
«احمد شریعت»، یکی از فعالترین وبلاگ نویسان حامی مشایی و احمدی نژاد اما سعی کرده با دادن «اختیار تام» به حسن روحانی، با نگاهی خوشبینانه ولی انتقادی به موضوع نگاه کند. به عقیده وی این رویکرد «نشان میدهد رویه اشتباهی که در سالهای اخیر به وجود آمده بود، در حال اصلاح شدن است و رییس جمهور در عمل اختیاراتی در ساختار سیاسی دارد که باید داشته باشد. رییس جمهور سابق، دکتر احمدی نژاد تلاش بسیار زیادی برای حفظ اختیارات جایگاه ریاست جمهوری صورت داد ولی به دلایلی به نتیجه نرسیدند. آن قدر در این دو سه ساله اخیر وجهه رییس جمهور در این کشور صدمه دید تا حتی افراد زیر مجموعه دولت مانند وزیر علوم و معاونت امور سینمایی وزارت ارشاد هم توجهی به دستورات وی نکنند و به اجرای سیاستهای خود یا دیگرانی غیر از رییس جمهور بپردازند. در این چندساله دیدیم که همه در حالی از رییس جمهور میخواستند درباره تمام مسایل داخلی و خارجی پاسخگو باشد و مسوولیتها را به گردن وی میانداختند که وی از چرخه مذاکرات هستهای به عنوان مهمترین مساله سیاست خارجی و اقتصاد حذف شده و کسانی سکان هدایت پرونده را به دست گرفتند که نیازی به پاسخگویی به جامعه در خود نمیدیدند... وقتی رییس جمهور روحانی میگوید من اختیار تام دارم، نشان میدهد که پس از چند سالِ دولتهای نهم و دهم که اختیارات برای دیگران بود و مسوولیت و پاسخگویی برای رییس جمهور، دورهای آغاز شده که بین مسوولیت و پاسخگویی توازن وجود دارد. اکنون زمان آن رسیده تا مشخص شود کسی در راس امور است که موظف است در بالاترین سطح به افکار عمومی پاسخگو باشد.»
نویسنده وبلاگ «خط خطی» هم در نقدی صریحتر نوشته است: « شتر سواری دولا دولا نمیشود. اگر کسی قرار است کشور را اداره کند باید تمام لوازم آن، یعنی اختیارات اجرایی را در دست داشته باشد. شاید علت آن که گفتهاند دو پادشاه در اقلیمی نگنجند این باشد که امر حکومتداری قابل تقسیم و شقه شقه شدن نیست. مسوول اداره کشور، هر کس که باشد، باید اختیار کامل اقتصاد، فرهنگ، امنیت، سیاست خارجی، امور دفاعی و رسانهای حکومت را با رعایت حقوق اساسی و موازین دینی داشته باشد و تنها مورد نظارت و نه اعمال دخالت باشد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر