برای اغلب ایرانیها شاید هیچ کشوری به اندازهء «اسرائیل» توأم با مفاهیم منفی نباشد. سی و پنج سال است که رهبران و رسانه های کشور حتا اسم آنرا ذکر نمی کنند و با واژه هایی مثل «رژیم اشغالگر قدس» و «رژیم صهیونیستی» خطابش می کنند. علاوه بر این بسیاری از گروههای مخالف جمهوری اسلامی، بخصوص در جناح چپ، نیز کلاً با اسرائیل بعنوان یک کشور مشکل اساسی دارند. این نفرت و دشمنیِ گسترده بر تک تک ما اثر گذاشته. خودم وقتی در زمان جوانی طرفدار انقلاب و جمهوری اسلامی بودم واژه هایی مثل «غده سرطانی» را باور داشتم. اما همانطور که دیگر آمریکا را «شیطان بزرگ» یا انگلیس را «روباه پیر» نمی دانم، دیدم نسبت به اسرائیل هم تغییر کرده. این به معنی قبول سیاست های این کشورها نیست. اسرائیل هنوز حقوق فلسطینی ها را زیر پا می گذارد، قطعنامه سازمان ملل در مورد ایجاد کشور مستقل آنها را نمی پذیرد و در زمین های اشغالی شهرک های یهودی می سازد. اما این ها را دلایلی برای نفی موجودیت اسرائیل نمی دانم. خواهان نابودی این کشور و محو آن از صحنهء روزگار نیستم. سفرم به اسرائیل واقعیتی ساده اما مهم را برایم روشن تر و ملموس تر کرده: اسرائیل وجود دارد. باید آنرا شناخت و با آن مانند هر کشور دیگری در چهارچوب روابط بین المللی رفتار کرد. بخصوص در شرایطی که خطر جنگ رو به افزایش است.
از تل آویو تا اورشلیم با قطار فقط حدود یک ساعت راه است. در ایستگاه ها سربازان زیادی دیده می شوند که به محل مآموریت خود یا به مرخصی می روند.
یکی از روزنامه هایی که توسط اسرائیلی های عرب منتشر می شود.
نرسیده به اورشلیم در این ایستگاه اشتباهی پیاده شدم، در یکی از شهرک های یهودی نشین نسبتاً نوساز.
سوار اتوبوس بقصد اورشلیم. بین راه نشانه های زیادی هست که اسرائیل با قدرت تمام به شهرک سازی در مناطق اشغالی ادامه می دهد.
مسافرخانه ام در اورشلیم. یکی از کارکنان می گفت مسافران ایرانی یا از کشورهای عربی را هیچوقت ندیده.
دهها نوع حلوا ارده در بازار قدیمی محلهء جافا.
لواشک هم دارند.
قطار شهری اورشلیم که شرق و غرب شهر را متصل می کند دو سال پیش براه افتاد. قیمت هر بلیط ۶.۶ شِکِل یا حدود دو دلار است و می شود با آن بمدت یک ساعت و نیم چندین ایستگاه سوار و پیاده شد.
دیوار بین قسمت قدیمی و جدید اورشلیم بسمت دروازهء جافا. ساکنان قسمت قدیمی اکتراً فلسطینی و مسلمان هستند. قسمت جدید اکثراً یهودی.
بازار در میان کوچه های باریک سنگ فرش.
زن مسلمان فلسطینی بی حجاب خیلی کم بچشم می خورد.
در و دیوار ها پر است از شعارهای اسلامی.
یکی از قربانیان درگیری با اسرائیلی ها؟
انواع کالاها با نام فلسطین بفروش می رسد.
بیرون در ورودی مسجد الاقصی دو سرباز اسرائیلی نگهبانی می دادند. یکی از آنها به من گفت فقط مسلمانان می توانند وارد شوند. گفتم ایرانی هستم و مسلمان (مسلمان سابق، بی دین فعلی، ولی توضیح ندادم). پاسپورت آمریکایی ام را دید که در آن نوشته شده بود متولد ایران. یکی از خادمین مسجد آمد و از من خواست آیه ای از قرآن را بگویم. سوره حمد را تا نیمه گفتم. بقیه اش را مطمئن نبودم و ادامه ندادم. گفت بقیه اش؟ گفتم اذیت نکن قرآن را بیاور تا همه اش را قرائت کنم. با اکراه اجازه داد وارد شوم ولی اول باید یک لُنگ دور خودم می بستم چون شلوار کوتاه پوشیده بودم. [ویدیو داخل گنبد صخره] [ویدیو داخل مسجد الاقصی] [ویدیو گفتگو با پسر بچه فلسطینی]
اثر تیراندازی؟
دعا هنگام ترک مسجد.
سربازان اسرائیلی در محوطه مسجد الاقصی.
یکی از رهبران مسلمان که بعد از نماز ظهر داشت مسجد را ترک می کرد.
داخل مسجد الاقصی. خیلی از مردم بعد از نماز دور هم می نشستند و صحبت می کردند یا قرآن می خواندند. یا چرت می زدند.
گنبد مسجد الاقصی.
سایهء درختان عظیم سرو بهترین جا برای استراحت.
محل وضو.
گنجشک فلسطینی :)
عشق به هم مذهب آری، ولی عشق به هم نوع؟
تفنگ و مسلسل پلاستیکی: بچه ها ادای بزرگسالان را در می آورند.
مقدس ترین مکان یهودیان: دیوار ندبه، در بخش غربی کوه معبد، مکان سابق معبد باستانی یهودیان، مکان فعلی گنبد صخره در مجتمع مسجد الاقصی. [ویدیو تور دیوار ندبه]
دیوار ندبه، بخش زنان.
روی کاغد دعا می نویسند و لای سنگها می گذارند.
بازدید از حفاری باستان شناسان در زیر زمینِ کنار دیوار ندبه. [ویدیو تور دیوار ندبه]
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر