close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه

۲۰ شهریور ۱۳۹۲
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۵ دقیقه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه

وقتی دوستم برایم بلیط 160 لیری کنسرت را خرید، کل اطلاعاتم این بود که قرار است دو سه روزی ملت کنار دریاچه «بیوک‌چکمه» واقع در غرب استانبول، موسیقی راک گوش بدهند و خوش بگذرانند. اطلاعاتم از موسیقی راک هم در این حد بود؛ آدم‌های عجیب و غریبِ معمولا خال‌کوبی شده که صداهای عجیب و غریب‌تر را دوست دارند. با این ره‌توشه، افسار برنامه را دادیم دست یکی از دوستان و راهی منطقه‌ای شدیم به نام «هزار فن» تا ببینیم در فستیوال «راک اند کوک» چه خبر است. ساعت 8 شب از شرق استانبول راه افتادیم، ساعت 10 شب رسیدیم به کمپ. آن‌ها که ترکیه آمده‌اند، می‌دانند اهل این دیار، زبان خودشان را مهم‌ترین و شاید مادر زبان‌های جهان می‌دانند و هیچ‌گاه حاضر نیستند در هیچ برنامه، مکان یا زمانی، اطلاعاتی به زبان‌های دیگر به مخاطبان بدهند؛ فرقی ندارد، چه در خیابان استقلال باشد و چه در فسیتوالی که بیش‌تر گروه‌های شرکت کننده‌ آن انگلیسی زبان باشند. به همین دلیل ساده، برای ما که ترکی بلد نبودیم، اطلاعات بدردبخوری در راهنما و بولتن جشنواره نبود. تنها می‌دانستیم اجراهای کنسرت از عصر جمعه شروع شده و تا ظهر دوشنبه ادامه دارد. اسپانسر اصلی برنامه «کوکاکولا» بود و تقریبا همه چیز را زیر کنترل داشت. آب معدنی هم می‌خریدیم، خالی می‌کردن در لیوان‌های کوکا و به مشتری می‌دادند. دست‌شویی ناگهانی هم داشتی، شاید در دسترس‌ترین چیز، لیوان‌های کوکا بود. ما در کمپ شماره یک بودیم؛ چهار پسر در یک چادر کوچک. این تنها چادری بود که این همه مردانه بود. البته تسلیم صحنه‌آرایی خطرناک ترک‌ها هم نشدیم و تا آخر اقتدار مردانه چادر را حفظ کردیم.

نظم خوبی در کمپ حاکم بود؛ هوا هم خوب بود؛ چشم‌انداز دریاچه هم در دسترس، امنیت هم مطلوب ولی امکاناتش به ویژه دست‌شویی و حمام‌ها چنگی به دل نمی‌زدند. اگرچه اول صبح صف طولانی بیکینی‌پوش‌ها و پسران حوله به دست، تماشا داشت ولی بیش از حد طولانی و وقت‌گیر بود. وسط کمپ، چندتایی هم نشانه‌هایی از پارک معروف «گزی» بر چادر خود نصب کرده بودند؛ همان پارکی که دولت اردوغان قصد قلع و قمع آن را داشت و بهانه‌ای شد برای رویارویی موافقان و مخالفان. در پایان پارک ویران نشد ولی 6 نفر کشته شدند. می‌توان گفت حدود 90درصد از 50 هزار نفری که در این چهار روز آمدند و رفتند، در همین کمپ‌ها بودند. یک سری مشتری ویژه هم بودند که حساب و کتاب‌ آن‌ها جدا بود کلا...

روز اول که گشتی در محوطه زدم، حساب کار دستم آمد که کمی تا خیلی غریبه‌ام. ملت سرخوش، به اندازه کافی خال‌کوبی شده، موسیقی‌بلد و اهل بخیه بودند. در آب‌جو خوری هم حتا نمی‌شد رقابت کرد. رقابت و نمایش بدن هم به شدت رواج داشت. روی هم رفته تماشاگر خامی بیش نبودم. برخلاف شهر استانبول که محجبه‌ها در هر گوشه و کنار شهر دیده می‌شوند، این‌جا خبری از آن‌ها نبود. تنها دو دختر محجبه دیدم؛ سیاه‌پوش و رقص‌کنان. اول فکر کردیم سوری هستند، ولی ترک بودند و به همراه دوستان خود برای خوش‌گذرانی آمده بودند. ترکیب این گروه خیلی جالب بود ولی چیز تازه‌ای نبود. رسانه‌های ترک خیلی خوب فستیوال را پوشش داده بودند. چند خبرنگار را هم دیدیم که کارشان واقعا سخت بود! دو ساعت می‌خواندند و می‌رقصیدند، 10دقیقه هم گزارش می‌نوشتند و به رسانه‌های خود می‌فرستادند! ترک‌ها استقبال خوبی از اجراها کردند. گروه‌های مختلف از کشورهایی چون آمریکا، فرانسه، اسراییل، ایتالیا و... آمده بودند و ترک‌ها هم در همراهی، حسابی مایه گذاشتند. خبری از ایرانی‌ها، چینی‌ها و عرب‌ها که خیلی جاهای دیگر می‌شود پیدایشان کرد، نبود. نکته جالب توجه برایم این بود که ترک‌های انگلیسی‌نابلد، بیش‌تر آهنگ‌های انگلیسی گروه‌های راک را حفظ بودند و با لهجه خوب و صدای بلند می‌خواندند. به اندازه کافی هم سرگرمی، فضاهای آموزشی، تفریحی و ... در گوشه و کنار کمپ برای اهلش فراهم شده بود. روی هم رفته این سه چهار روز، پتانسیل تبدیل شدن به بهترین خاطره زندگی را داشت. البته برای منِ نوعی که جوانی‌ام در ایران تلف شده، خیلی وقت‌ها این تجربه‌ها تبدیل به فرصتی می‌شوند برای مقایسه فضاهایی که من داشته‌ام. آخرش هم انقدر خاطره تلخ و سیاه و حسرت و افسوس مرور می‌شود که مزه همین خاطره خوش را هم یادم می‌رود. پیش از کنسرت، در گشت و گذار اینترنتی درباره این برنامه، به نوشته کوتاه یک وبلاگ‌نویس ایرانی برخورده بودم که این حس و حال‌ها را بهتر نشان می‌دهد: «یه فستیوال موسیقی راک هست توی ترکیه به اسم راک اند کوک. تو استانبول برگزار می‌شه. از این تیریپ‌هاست که گروه‌های موسیقی راک پشت سر هم میان اجرا می‌کنن و ملت هم توی ازدحام و شلوغی توی فضای باز عربده می‌کشن و حال می‌کنن. شبیه این فستیوال موسیقی "گلاستنبری" که بی‌بی‌سی پخش می‌کنه. چند ماهی هست که تو کف این فستیوالم. همین نیمه شعبانم هست، اگه اشتباه نگم. هی فکر می‌کردم چه حالی می‌داد- اگه اوضاع مایه ردیف بود- می‌رفتم... .»

 البته برای آمدن به این جور کنسرت‌ها، نباید خیلی مایه داشت. هزینه بلیط 160 لیر است که با چهار روز خورد و خوراک، می‌شود200 لیر؛ اگر آب‌جو خوری را هم اضافه کنید، به 300 لیر می‌رسد و با جمع سایر هزینه‌ها، می‌شود 500 لیر. هزینه بلیط رفت و برگشت ایران را هم حساب کنید با سایر هزینه‌ها، حداکثر باید 600 لیر دیگر اضافه شود. اگر هزار تا هزار و 100 لیر هم خرج کنید، 500 تا 550 دلار هزینه این سفر می‌شود. با این حساب، سال دیگر اگر حتی «روحانی مچکریم» هم زورش به دلار نرسد و ازسه‌هزار و500 تومان پایین‌تر نیاید، به نظرم می‌ارزد اهل راک ایران این سفر چهار روزه به استانبول را تجربه کنند. نکته آخر این که بعد از این تجربه، گوش دادن به اجراها و دیدن و خواندن درباره گروه‌ها و سبک‌ها، دانش و به ویژه علاقه‌ام درباره موسیقی راک بیش‌تر از آن چیزی است که در سطرهای اول نوشتم. ولی فکر می کنم عکس‌هایی که دوستم، «رضا خشنود» گرفته را ببینید بهتر است تا این که بخواهید نظر غیرکارشناسی من را بخوانید. وعده دیدار، سال دگر، راک اند کوک 2014.

یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه
یک گزارش غیرکارشناسی و 20 تصویر اختصاصی از فستیوال «راک‌ها» در ترکیه

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

پدرم همیشه می‌گفت دخترک من دنیا را فتح می‌کند

۲۰ شهریور ۱۳۹۲
فائقه اشکوری
خواندن در ۹ دقیقه
پدرم همیشه می‌گفت دخترک من دنیا را فتح می‌کند