عبدالستار دوشوکی
در بلوچستان ماموران نظام همواره «حکم تیر» داشته و مجاز بوده و هستند تا بنا به تشخیص «آنی» خویش با مردم بلوچ از طریق «لوله تفنگ» برخورد کنند. این حقیقت تلخ و مرگبار را همه در بلوچستان میدانند که جانهای بیگناه بیشماری را تاکنون گرفته است، بدون آنکه حتی یک مامور خاطی مواخذه یا تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد. این سیاست بیرحمانه سرکوب و کشتار در دو دهه اول نظام جمهوری اسلامی به شدت اعمال میشد اما در عصر پسااینترنت و ماهواره انعکاس بیشتری یافته است. طنز تلخ روزگار این است که کسانی که در دو دهه اول به عنوان وکیل، معاون وزیر و مسوول در رژیمِ سرکوبگر سمتهای اجرایی «تفرقه بیانداز و فرامانروایی کن» داشتند، اکنون لعاب بدل کرده و برای بلوچ و بلوچستان اشک تمساح میریزند و با ماموریت و معذوریت صدای همان مردم سرکوب شده را بنا به دلایل خویش منعکس میکنند. در نتیجه، سرکوب و کشتار مسبوق به سابقه است. اما کشتار دهها سوختبر بیگناه در مرز سراوان بـُعد جدیدی به این سیاست امنیتی مرگآور اضافه کرده است.
طی سالهای اخیر که رژیم تحت تحریم نفتی بوده است، در کنار فروش و صادرات مرزی کلان سوخت در ابعاد وسیع آن توسط تانکرهای بیشمار وابسته به «برادران قاچاقچی» سپاه، خردهفروشان گازوییل نیز از طریق پرداخت اجباری رشوه به مقامات شرکت نفت و مرزبانان تحمل میشدند. این منبع درآمد باعث شد که بسیاری از مردم مرزنشین حداقل معاش خانواده خود را تامین کنند و مجبور نشوند برای لقمهای نان به بسیج عشایری وابسته به سپاه بپیوندند. یکی از فرماندهان سپاه گله کرده بود که بلوچهای سُنیمذهب در قاچاق سوخت از خوان نعمت نظام بهرهمند شدهاند اما با آن همراه نیستند.
علاوه بر فاکتور عدم همراهی جوانان بلوچ با بسیج عشایری، بعد از انتخاب «جو بایدن» به ریاست جمهوری امریکا و دورنمای جدی رفع تحریمها و طبیعتا کاهش وابستگی به قاچاق سوخت مرزی، رژیم تصمیم گرفت سوختبری گازوییل توسط خردهفروشان را به یک رانت هدفمند تبدیل کند و مجوز آن را از طریق اجرای طرحی به نام «طرح رزاق» یا رزق دهنده مرزنشینان فقط به آنهایی اختصاص دهد که در شعاع ٢٠ کیلومتری مرز زندگی میکنند و حداقل یک نفر از پنج خانواده وابسته که صاحب یک کارت سوخت برای گازوییل میشوند، به بسیج عشایری بپیوندند و در پاسگاهها و برجکهای مرزی نزدیک روستای خود به اصطلاح از مرزها حفاظت کنند.
در مرز ٩٥٩ کیلومتری بین ایران و پاکستان، تعداد بیشماری پایگاه، پاسگاه و برجک نگهبانی وجود دارد که عمدتا توسط نیروهای غیربومی پاسداری میشوند و تعداد بسیاری از مرزبانان غیربومی جان خود را از دست دادهاند. در نتیجه، سپاه پاسداران در «طرح امنیت بومیمحور» خویش تلاشهای فراوانی برای جذب جوانان بلوچ به بسیج عشایری جهت خدمت در این پاسگاهها و برجکهای مرزی کرده است. طرح هدفمند و رانتمحور امنیتی ـ معیشتی «رزاق» نیز برای پیشبرد این استراتژی سپاه طراحی و به صورت آزمایشی و ناگهانی در مرز «شمسر» سراوان به صورت مرگباری به مرحله اجرا در آمد.
به عقیده استاندار، به موجب این طرح، حوزه زیرساختهای امنیت تقویت خواهند شد. وی میگوید: «این طرح صرفاً فروش سوخت در مرز نیست بلکه باعث ساماندهی بسیاری از مباحث میشود.»
بسیار کمتر از یک درصد از جمعیت بلوچستان در شعاع ٢٠ کیلومتری مرز زندگی میکنند. در نتیجه با توجه به این که بیکاری در بلوچستان بالای ٥٠ درصد است، این طرح معنیدار نمیتواند در مقوله فقرزدایی تعریف شود. شبیه همین طرح را در بخش سواحل مکران (چابهار و کنارک) با ماهیگیران و صیادان بلوچ تحت عنوان «قوانین نظارتی شیلاتی سیستان و بلوچستان» نیز اجرا کردند؛ یعنی مجوز صید و ارایه سوخت قایقهای ماهیگیری را به صورت رانتمحور، فقط به کسانی که وابسته به سپاه بودند، محدود کردند؛ آن هم به شرط این که این لنجها و قایقها با سپاه در قاچاق اسلحه به حوثیهای یمن و حتی کشورهای آفریقایی مثل موزامبیک و قاچاق سوخت و مواد و غیره همکاری کنند. حاصل نهایی و برآیند عملی این طرح، نابودی صیادی در سواحل مکران و واگذاری آن به کشتیهای ترال چینی و دستگیری و زندانی شدن و حتی کشته شدن تعداد زیادی صیاد بلوچ در کشورهای مختلف آفریقایی و آسیایی شده است. حال تاریخ در حال تکرار است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر