هنگامی که درباره آینده ایران حرف پیش میآید، خیلی میشنویم که میگویند «خدا انشالله آخوندا رو نابود کنه»، یا «هر چی جای جمهوری اسلامی بیاد بهتره.» در اینکه روحانیت و نظام حکومتی آنها محبوبیت گسترده اوایل انقلاب را تا حد زیادی از دست دادهاند، شکی نیست. اما آیا براندازی و راحت شدن از دست آنها کافیست؟ این سؤالی است که در چند روز گذشته در قاهره ذهنم را مشغول کرده است.
سه ماه پیش که اینجا بودم نارضایتی عمومی نسبت به دولت و محمد مرسی، تنها یک سال پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، کاملاً حس میشد. بنابراین، زمانی که کمپین «تمرد» راه افتاد و میلیونها نفر در سراسر مصر خواستار استعفای او شدند، تعجب نکردم. راستش وقتی دولتش سرنگون شد دلم حسابی خنک هم شد؛ بهویژه بهخاطر قیام مردم علیه اسلامگرایی.
حالا با توجه به رویدادهای چند هفته گذشته، باید گفت نظامیان هم چندان چنگی بدل نمیزنند. فرمانده ارتش، ژنرال « سی سی» به بهانه حمایت از خواسته بسیاری از مردم برای برکناری حکومت اخوانالمسلمین، دست به کشتارهای وحشتناکی زده. دیکتاتورهای پیش از او، «ناصر»، «سادات» و «مبارک»، هیچکدام چنین جنایتهایی علیه مخالفان خود مرتکب نشده بودند. علت این بیرحمی عجیب و غریب چیست؟
با یکی از فعالان سیاسی که صحبت میکردم، میگفت «سیسی» به یک قهرمان ملی تبدیل شده و از این موقعیت برای توجیه هر عمل فجیعی علیه طرفداران مرسی و اخوان استفاده میکند. بیشتر رسانههای گروهی که همیشه بر ضد اخوان بودند، اکنون کارهای سرکوبگرایانه ارتش و پلیس را تشویق میکنند. تبلیغات شبانهروزی شبکههای تلویزیونی این کشور در دفاع بیچون و چرا از حکومت نظامی و خشونت بیحد سربازان و نیروهای امنیتی چشمگیر و چندش آورست.
بهار عرب که دو سال و نیم پیش با شعارهای آزادی خواهانه و مردمسالارانه علیه دیکتاتوری مبارک شروع شد و به پیروزی اسلامگرایان در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری انجامید، اکنون با واکنش شدید نسبت به بروز تعصبات مذهبی در دوران حکومت اخوان روبهرو شده و با باززنده شدن نیروهای شکست خورده دوران مبارک، به دیکتاتوری نظامی برگشته؛ آن هم از نوع بسیار بدترش.
برای آن دسته از مردم که نه خواهان حکومت اسلامی هستند و نه فرمانروایی ارتش، شرایط بسیار سختی است. هدف نهایی آنها، نه سرکوب اسلامگرایان، بلکه استقرار دموکراسی است؛ خواستهای که هماکنون بیشتر در حد خیال است. نظامیان هیچ عجلهای برای انجام انتخابات و کنارهگیری از قدرت ندارند. ژنرال «سیسی» حالا حالاها همه کاره خواهد بود. اگرهم در یک سال آینده، انتحاباتی انجام شود، شکل و محتوای آن را نظامیان تعیین خواهند کرد؛ نظامیانی که با اصول اولیه مردمسالاری میانه خوبی ندارند.
در این میان، اسلامگرایان ساکت نخواهند نشست. قدرتی که با آرای مردم به دست آورده بودند، با کودتا از دستشان گرفته شد و صدها نفر از هواداران آنها تنها به خاطر اعتراض در خیابانها به قتل رسیدند. با وجود حکومت نظامی، تظاهرات در حمایت از مرسی که هنوز در بازداشت بهسر میبرد، در شهرهای مختلف ادامه دارد و احتمال درگرفتن جنگ مسلحانه کم نیست.
دیو چو بیرون رود فرشته درآید؟ با مشاهده وضعیت مصریها و یادآوری تجربه خودمان در انقلاب ۵۷، باید گفت: نه لزوماً.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر