مهدی جامی
نوشتن دارای هدفی است. وقتی در قالب خبر باشد این هدف مشخص تر هم می شود. شما باید در قالبی تقریبا شناخته شده و با سبکی ساده و ارتباطی، خبر خود را طوری ارائه کنید که مخاطب آن را درک کند. مهمترین مساله در خبر پس از رساندن معنا، انسجام نوشتاری است. یا دقیق تر اگر بگوییم: رساندن معنا با انسجام داشتن نوشتار ممکن است. نمونه زیر خبری است از ایسنا در حوزه زبان فارسی و پژوهشهای دانشگاهی در این حوزه. با بررسی این خبر معلوم می شود که خبرنویس نه نویسنده بوده نه خبر می شناخته است. به حکم ادب از که آموختی از بی ادبان، سعی می کنیم از این فارسی ننویسی چیزی برای فارسی نویسی مان پیدا کنیم:
تیتر اصلی خبر این است: حروف در متنهای فارسی نشانهشناسی شد
لید یا مقدمه کوتاه خبر می گوید: «کتابی دربارهی نشانهشناسی حروف در متنهای فارسی منتشر شد.» این همان تیتر است که با پس و پیش کردن واژه ها نوشته شده است. عیبی ندارد. دنباله خبر را می خوانیم: «به گزارش خبرنگار کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، کتاب "نظریه نشانهشناسی حروف در متون فارسی" نوشتهی حمیرا زمردی از سوی نشر زوار به چاپ رسیده است.»
گسترش اولیه خبر به ما می گوید: کتابی منتشر شده است؛ نام آن چیست؛ نام نویسنده اش چیست؛ چه ناشری آن را منتشر کرده است. تا اینجا هم مشکلی نیست. اما درست جمله بعدی مشکل ساز می شود: «به گفتهی مترجم، هدف علم نشانهشناسی شناخت و تحلیل نشانهها و نمادهای زبان گفتاری و نوشتاری و همچنین نمادهای غیرزبانی است، که ...» به گفته مترجم؟ این کتاب تالیف است یا ترجمه؟ بالاتر خواندیم که این کتاب را حمیرا زمردی «نوشته» است. پس این به گفته مترجم یعنی چه؟
باقی بند بالا در باره نشانه شناسی است: « ... که نمادهای غیرزبانی اعم از نشانههای فیزیولوژیک، بیولوژیک، نظامهای معنایی، نظامهای ارزشی، نمادهای نمادین، جهانبینیهای گوناگون و حتا همهی اشکال حرکتی، حالتی، موقعیتی خودآگاه یا ناخودآگاه، تاکتیکی، استراتژیک، فکرشده یا نشده را دربر میگیرد. در علم نشانهشناسی مشخص میشود نشانهها از چه تشکیل شدهاند. نشانه امری عینی و ملموس است و جایگزین پدیدهای میشود که غایب است. پژوهشهای نشانهشناختی مربوط به امروز نیست؛ بلکه پیشینه آن به دوران باستان برمیگردد. از جمله کسانی که پیش از آغاز نشانهشناسی بهعنوان یک رشته علمی و یک حوزه مستقل اندیشه بشری، آرایی را مطرح کردهاند، میتوان از افلاطون، ارسطو، فیلسوفان رواقی، قدیس آگوستین و جان لاک نام برد.»
روشن نیست که این هنوز «مترجم» است که دارد حرف می زند یا نویسنده از روی متن کتاب و مثلا مقدمه آن دارد می نویسد. معلوم نیست این مترجم/نویسنده این حرفها را در همان کتاب نوشته یا در تماس خبرنگار ایسنا به او گفته است. فرض ساده تر را می گیریم که اینها را در همان کتاب گفته است. اما مشکل این است که این، همه اطلاعاتی است که خبرنویس به ما می دهد چون پس از آن به معرفی مختصری از نویسنده/مترجم می پردازد:
«او همچنین میگوید: من با رویکرد تحلیلی به تاریخ زبان فارسی میپردازم. حدود ۱۰ سالی میشود که تاریخ زبان فارسی را تدریس میکنم، به همین دلیل جنبه تحلیلی کار را درنظر داشتم. بیشتر به لحاظ ادبی روی تاریخ زبان فارسی کار میکنم، چون دیگران از منظر زبانشناسی به تاریخ زبان فارسی پرداختهاند، بعد معرفی متون پهلوی در کتاب من تفصیلیتر و پربارتر خواهد آمد.»
یعنی مساله نشانه شناسی تمام شد؟ اما این کتاب که در باره نشانه شناسی عمومی نیست (که شرح بالا مثلا مربوط باشد). اگر اینطور بود مخاطب این نوع کتابها می دانستند نشانه شناسی چیست. اما کتاب در باره «نشانه شناسی حروف» است. نشانه شناسی حروف چه نوع تحقیقی است؟ در باره چیست؟ منظور از حروف، دستگاه الفبایی زبان فارسی است؟ یا شیوه خط فارسی؟ احتمالا این دومی است. ولی منظور از نشانه شناسی حروف نحوه استفاده از آنها در چه نوع از متون فارسی است؟ آیا متون چاپی مورد نظر است؟ یا نسخه های خطی و دستنویس هدف مطالعه بوده است؟ چیزی نمی دانیم. خبرنویس هم ترجیح داده در باره نشانه شناسی که همه جا می توان در باره آن اطلاع پیدا کرد توضیح دهد ولی «نشانه شناسی حروف» را مسکوت بگذارد. بعد هم این «نظریه» چیست؟ نظریه مولف است؟ یا نظریه شناخته شده ای است؟
خبر اشاره می کند که «او همچنین می گوید» و این یعنی که در کتاب نوشته است یا به خبرنویس گفته است؟
نویسنده/مترجم گفته است که نگاه اش به تاریخ زبان فارسی تحلیلی است چون 10 سال است دارد تاریخ زبان فارسی درس می دهد. رابطه نشانه شناسی به طور کلی و نشانه شناسی حروف با تاریخ زبان فارسی چیست؟ آیا هر کس تاریخ زبان فارسی درس می دهد نشانه شناس است؟ مثلا استاد دکتر پرویز ناتل خانلری اثری سه جلدی در باره تاریخ زبان فارسی نوشته است. آیا او هم نشانه شناس است؟ خودش هرگز چنین ادعایی نکرده است.
نویسنده/مترجم می گوید دیگران در باره تاریخ زبان از منظر زبانشناسی نگاه کرده اند و من از منظر «ادبی» نگاه می کنم. این حرف دقیقا یعنی چه؟ در باره تاریخ «زبان» طبعا باید از منظر «زبان+شناسی» کار کرد. بعد یکباره بحث متون پهلوی مطرح می شود. نویسنده /مترجم می گوید چون زبانشناسی درس داده و چون از منظر ادبی نگاه می کند متون پهلوی در کتاب او با تفصیل بیشتری بحث می شود. رابطه اینها با هم چیست؟ روشن نیست.
من می توانم حدس بزنم که شیوه خوشنویسی حروف پهلوی در متون پهلوی قابل نشانه شناسی باشد. اما منظر «ادبی» حروف چیست؟ حروف صورت زبان اند. محتوای ادبی زبان را چطور می شود از طریق «نشانه شناسی حروف» نشان داد؟
از یک منظر دقیق، متون پهلوی متن فارسی نیستند. متن پهلوی اند. چون به خط فارسی نوشته نشده اند حروف مشترکی هم با خط فارسی ندارند که بتواند در نشانه شناسی حروف کنار متن های فارسی قرار گیرد. ماجرا چیست؟ نمی دانیم.
بند آخر نوشتار خبری ایسنا اینطور است: «حمیرا زمردی دارای دکترای زبان و ادبیات فارسی است. او علاوه بر تدریس در دانشگاه تهران به تحقیق و پژوهش در حوزه فرهنگ و ادب نیز میپردازد و تاکنون آثاری مختلف اعم از تألیف و ترجمه منتشر کرده است.»
به خبرنویس سخت نمی گیریم که بپرسیم مگر تدریس در دانشگاه تهران لازمه اش تحقیق در فرهنگ و ادب نیست؟ پس چرا می نویسی «علاوه بر تدریس» تحقیق هم می کند؟ بعد هم نمی پرسیم که وقتی می نویسی آثار مختلف ترجمه و تالیف منتشر کرده بهتر نبود یک دو اثر را یاد می کردی؟
نه؛ برای خبرنویسی که نمی داند چطور فارسی بنویسد و چطور معنایی را در یک متن هدفمند به مخاطب منتقل کند این پرسشها معنا ندارد. اما واقعا در خبر بالا چه معنایی بدرستی منتقل شده است. یک بار دیگر مرور کنیم به این دو جمله می رسیم (که فاقد معنای روشن است):
کتابی از نویسنده / مترجمی با محتوای نشانه شناسی حروف منتشر شده است که در آن از منظر ادبی به متون فارسی و پهلوی می پردازد!
در واقع متن خبر فقط یک جمله معنادار یا درست دارد: کتابی با عنوان معینی از نویسنده (یا مترجم) مشخصی منتشر شده است. نویسنده /مترجم استاد دانشگاه تهران است.
خبر بالا هیچ چیز دیگری بیشتر از این نمی گوید. اگر منطق نوشتار در آن حاکم بود و هر بند بند دیگر را توضیح و تکمیل می کرد و مفاهیم خبر با کمترین ابهام روشنی می یافت و نکات کلیدی دست کم مبهم نمی ماند، شاید می توانست خبری باشد که ارتباط برقرار کند و معنایی را منتقل کند. اما این خبر نه ارتباط برقرار می کند نه معنا دارد.
دو کلمه آخر خبر این است:
انتهای پیام/ کد خبرنگار 71260
این را نوشتم تا اگر ایسنا خواست از خبرنگارش سوال کند: چرا متن بالا عینا با اندکی پس و پیش و «مترجم افزود» و «او همچنین می گوید» در سایت فروش کتاب موسوم به آی کتاب هم آمده است؟ آیا خبرنویس ما یک کپی کار ناشی است؟ یا آی کتاب آنقدر از عالم کتاب پرت است که خبر این خبرنویس را در سایت خود بازنشر کرده است؟
به نظر شما واقعا می شود از فارسی ننویسان فارسی نویسی آموخت؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر