آقای زارعی بهورز نمونه کشوری و از برگزار کنندگان این همایش در سخنانی راه های مبارزه با مواد مخدر را گسترش مهر و محبت در بین مردم و خانواده ها دانست.
این جمله را در وبلاگ انجمن اندیشهورزان برنا - شهرستان عسلویه دیدم. خبرشان هم برگزاری همایش روز جهانی مبارزه با مواد مخدر در روستای زبار، مرکز دهستان نایبند بود.
در ادامه از آقای زارعی نقل قول شده بود: تفرقه و غیبت و افسردگی و بیکاری از مهمترین عوامل گرایش جوانان به مواد مخدر می باشد و باید با فرهنگ سازی و اطلاع رسانی و دست در دست هم قراردادن مسئولان و مردم و نهادهای تربیتی این موضوع را مورد اهمیت قرار داد.
این خبر برایم وقتی جالبتر شد که خواندم در روستای زبار حتی یک نخ سیگار هم فروخته نمیشود. بعید میدانم در منطقهای که روستای زبار در آن واقع شده با کمی تلاش امکان دسترسی به مواد مخدر وجود نداشته باشد و مشکلات اقتصادی و یا بیکاری نباشد.
گسترش روزافزون استفاده و اعتیاد به انواع گوناگون مواد مخدر و روانگردان تبدیل به یکی از جدیترین مشکلات امروز ایران شده و بنابر آمار غیر رسمی حدود حدود سه میلیون و ششصد هزار نفر معتاد در ایران وجود دارد. یک وبلاگنویس به این اشاره میکند که در سال بیش از دویست و شصت هزار نفر به جرم استفاده و یا خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر دستگیر میشوند، ۳۰ نفر در ساعت. نویسنده وبلاگ دغدغههای یک مددکار اجتماعی که همزمان مددکار و مدیر دولتی هم هست، هشدار میدهد آینده میتواند تاریک باشد و میگوید 'بدون شك زنجیره یی بودن آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد به مواد مخدر و تاثیر و تاثر آنها موجب خواهد شد تا اعتیاد به مواد مخدر زمینه گسترش جرایم وآسیب های اجتماعی دیگر را در جامعه افزایش دهد.' و این همه، بعد از داغ و درفش و اعدام در ملا عام و حبس و مجازات است. تنها شاهدی بر این که چنین شیوههایی شلاق بر دریا زدن است. به گفته معاون وزارت بهداشت هم برنامه مدونی برای کنترل و مبارزه وجود ندارد.
مشکل کجاست؟ بحث اعتیاد و استفاده از موادی که عنوان 'افیونی' هم به آنها دادهاند تازه نیست. دلایل فراوانی هم آوردهاند، از اقتصادی تا سیاسی. از فقر و بیکاری گفتهاند تا جهل و بیسوادی، تا سیاستهای شوم حکومتی. از بیسوادی میگویند، در حالی که در آمارها میگوید بیش از یک سوم معتادین تحصیلات عالیه دارند. از فقر و بیکاری میگویند، در حالی که بخش بزرگی از معتادین در زمان شروع به مصرف مواد مخدر نه فقیرند و نه بیکار. از تهاجم فرهنگی میگویند، در حالی که بزرگترین گروه مصرف کننده مواد مخدر سنتیها هستند. شاید بیش از هر چیزی باید سراغ دلایل اجتماعی و فرهنگی رفت. شاید اصلا به جای پلیس و قاضی و مرکز پزشکی ترک اعتیاد نیاز به مددکاران دلسوز داریم. شما چه فکر میکنید؟ راه حل شما چیست؟
کلمات مددکار زارعی را یک بار دیگر مرور کنیم: مهر، محبت، خانواده، دست در دست هم، مردم. شاید جایی که باید نگاه کنیم همین جاست. خسته نباشی آقای علی زارعی. خسته نباشی آقای ناصر بوهندی، رئیس شورای بهداشتی زبار.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر