آخرین روز خرداد، روز بدی بود. روزی که بالاخره باید میآمد و گریزی از آن نبود. در گوشهای از اسپانیا، مردی آخرین نفسش را کشید و رفت. آنچه از او در ایران مانده بود، نه تعدادی ساختمان که بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان بود. عبدالعزیز فرمانفرمائیان درگذشت. او در اسپانیا درگذشت و در فرانسه دفن خواهد شد. استادیوم آزادی خواهد ماند. مسجد دانشگاه تهران خواهد ماند. ساختمان وزارت کشاورزی، فرودگاه مهرآباد و بقیه آنچه او ساخته بود خواهد ماند. اولین طرح جامع تهران ثمره کار او بود. یکی دیگر از آثارش هم اکنون محل تربیت بخشی از کادرهای جمهوری اسلامی است. مدرسه عالی مدیریت پس از پیروزی انقلاب اسلامی نام دانشگاه امام صادق را به خود گرفت.
عبدالعزیز فرمانفرمائیان یکی از برجسته ترین معماران ایران بود و یکی از اولینهایشان. او ۹۳ سال عمر کرد.
معماری را میتوان دانش، هنر و فرآیند ساخت هویت از راه ساختمان دانست. نگاه کردن به یک ساختمان اولین راه ما برای شناخت و درک اجتماعی است که حول آن شکل گرفتهاند. یکی از مهمترین راههای شناخت ما از فرهنگهای گذشته دور ساختمانهایی است که از آنها به یادگار مانده. آنچه ما میبینیم نه ثمره کار یک ساختمان ساز، که ثمره کار طراح یک الگوی فرهنگی است. شیوه تفکیک فضاها و ارتباط خود آنها با داخل و خارج و آدمهای داخل و خارجشان با یکدیگر روزنهای به درون رابط و نگرش یک اجتماع است.
از این بابت معمار از یک سو انعکاس بخشی از هویت هر اجتماع و از سوی دیگر یکی از سازندگان آن است. ساختمانهایی که ما در آنها زندگی میکنیم، کار میکنیم، بستر میشویم، تئاتر میبینیم و یا فیلم تماشا میکنیم، محاکمه میشویم و یا خرید میکنیم، هر کدام به شکلی انعکاسی از ما هستند، از سنتها و باورهایمان و روابطمان و از سوی دیگر به آنها شکل هم میدهند.
خبر مرگ فرمانفرمائیان منتشر شد و شرح حال هایی هم داده شد. شاید ما انتظارمان زیاد بود و یا شاید بیش از این نمیشد گفت. جامعه معماری ایران و معماران وبلاگ نویس ولی حتما بیش از این میتوانستند از او بگویند.
اگر شما بلاگنوشته خوبی دیدید ما را هم راهنمایی کنید، ولی تا آن زمان بد نیست این دو قسمت از فیلمی مستند درباره عبدالعزیز فرمانفرمائیان را ببینید. بخشی از هویتمان را وامدار او هستیم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر