close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

شهروند خبرنگاران و انتخابات

۲۴ خرداد ۱۳۹۲
بهترین های شهروند خبرنگاری
خواندن در ۴ دقیقه
شهروند خبرنگاران و انتخابات
شهروند خبرنگاران و انتخابات

انتخابات در هر کشوری یکی از جدی‌ترین نمونه های حضور شهروندان است. در ایران به خاطر ساختار حکومت و چالش‌هایی که جامعه با آن روبه‌رو بوده، سال هاست که میلیون‌ها شهروند نسبت به انعکاس واقعی رای‌شان در تحولات سیاسی سوال‌های جدی داشته‌اند و بین امید و بیم و سرخوردگی سرگردان. امروز که آخرین ساعات انتخابات ریاست جمهوری در ایران است، سری زدیم به چند وبلاگ و در این جا نمونه هایی از حال و هوای نویسندگانشان در این چند روز را آورده‌ایم. 
ترجیح دادیم به جای این که ما چیزی بگوییم، بریده هایی از نوشته های آنها را بیاوریم. 
نویسنده وبلاگ سرزمین رویایی انتصاب می‌بیند تا انتخاب و می‌گوید: 
طرفداران انتخابات هم چند روزی خوشحال باشند و فریادی بزنند و برای اصلاح سیستمی که چندین بار با زبان بی‌زبانی گفته جز باتوم و زور نمی‌فهمد عرق بریزند. آزادی را نمی‌شود معامله کرد. از پس گرفتن عزت نفس و انسانیت و آنچه حقوق بشر می‌خوانیمش نمی‌شود کوتاه آمد. یک بار باید ایستاد و نشان داد این سناریوی نخ‌نمای انتصابات برای ما قابل توجه نیست. که تجربه‌ی سه دهه گذشته نشان داده آن‌ها آن کسی را که می‌خواهند از صندوق‌ها بیرون می‌کشند و ما فقط از دموکراسی حبس و حصرش را به ارث می‌بریم. می‌سوزیم و می‌سازیم و باز با اینکه می‌دانیم این بازی قواعدش دیکتاتوری است با همان کورسوی امیدمان گول شرکتش را می‌خوریم و این سیکل معیوب باز تکرار می‌شود. یک روز قبل از انتصابات به میرحسین و شیخ کروبی سلام می‌فرستم پای خون‌هایی که خیابان‌هایمان را رنگ کردند می‌ایستم و برگه‌ای را به صندوق نمی‌‌اندازم که اگر روز بعدش پرسیدم رای من کجاست جوابم را با کهریزک و باتوم و اشک‌آور بدهند.
اما دیگری می‌گوید: 
دارم به این فکر می‌کنم که معضلات این جامعه، بیش از اون‌که حتا تاثیرگرفته از سران مملکت باشه، ناشی از بی‌تفاوتی و انفعال و بی‌سوادی مطلق جامعه است. به نظرم حتا لازم نیست از کسی خرده بگیریم. واقعا به طرز هولناکی شرایط جامعه‌مون محصول خود ماست. از ماست که برماست رو باید بزنیم سر در مملکت و بخوابیم.
نویسنده وبلاگ ملکوت جنبه های دیگری هم در این ماجرا می‌بیند: 
رأی دادن، يعنی (آسان و رايگان) واگذار نکردن سرزمينی که از آنِ ماست. لازم نیست کسی با من در اين موضع هم‌نظر باشد. با تمام ملاحظات و درنگ‌هایی که برای آينده‌ی ايران دارم، ترديدی ندارم که مشارکت مدنی ما، بخشی از هويت سياسی ما، بخشی از رود خروشان اميد ماست. نمی‌توان آن را حذف کرد يا به آن پشت کرد. بله، من هم رأی می‌دهم ولو نخواهم از اکنون به کسی بگويم به چه کسی رأی خواهم داد. رأی دادن در خلوت اتفاق می‌افتد. جنبه‌ی آشکار و علنی آن حضور بیرونی و عمومی است اما جنبه‌ی خصوصی آن، جايی است که هر فرد به تنهايی رأی‌اش را به صندوق می‌اندازد و رأی‌اش مخفی و محرمانه باقی می‌ماند – يا می‌تواند مخفی باقی بماند. اما، توصيفی که در بالا کردم، یعنی اين‌که انتخابات مصادره شده است، و رأی ما مثل سرزمين اشغالی است که باید هر چه در توان داريم بکنيم تا آن را بازپس بگیريم، تا حدودی نشان می‌دهد که مسير و جهت اميد من کجاست.
نوشته‌ای استعاری به بهترین شکلی حرف دل نویسنده وبلاگ یک سرخپوست خوب را می‌زند. او حرفش را از لا به لای قصه یک فیلم می‌زند: 
در یکی از داستان‌های فیلم هفت روانپریش قاتلی گلوی دختربچه‎ای را می‌بُرد و به زندان می‌رود و بعد از سالها که آزاد می‌شود متوجه می‌شود پدر دختربچه هر جا که می‌رود تعقیبش می‎‌کند و از دور در سکوت به او خیره می‌شود. اول برایش مهم نیست ولی سالها طول می‌کشد و کم کم قاتل از این حضور دائمی و نگاه خیره‌ی پیرمرد دیوانه می‌شود. جایی می‌خواند که تنها کسانی که قطعن به جهنم می‌روند نه قاتلها و متجاوزها که کسانی هستند که خودکشی می‌کنند و فکر می‌کند در جهنم دیگر کسی نیست که به او خیره شود. قاتل تیغی برمی‌دارد و گلوی خودش را می‌بُرد و آخرین چیزی که می‌بیند این است که پیرمرد هم گلوی خودش را می‌بُرد.
این روزها بیشتر از هر زمانی حس می‌کنم سنگینی نگاه‌هایی قاتل را به جنون کشانده. جنونی که هر چه پیش می‌رود مضحک‌تر و به خودکشی نزدیکترش می‌کند. بله، انتقام غذایی است که باید سرد سرو شود، خیلی سرد.
یکی را برای آخر نگه داشتیم. اویی که دغدغه‌هایش را در وبلاگ بعد از شب هزار و یکم می‌نویسد، بعضی چیزها را می‌خواهد به یادمان بیاورد. خودتان بخوانید.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان فارس

اسید پاشی افراد ناشناس به رئیس کمیته تبلیغات ستاد روحانی در فسا

۲۴ خرداد ۱۳۹۲
شهرام رفیع زاده