شایا گلدوست
سوم دسامبر هر سال که امسال برابر است با ۱۳ آذر ماه، از سال ۱۹۹۲ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد، «روز جهانی افراد دارای معلولیت» نامگذاری شده است. هدف از این نامگذاری، ارتقای سطح آگاهی عمومی در مورد مسایل مربوط به افراد کمتوان و یا ناتوان و یا بهتر است بگوییم «افرادی با تواناییهای متفاوت» است.
این روز به عنوان نماد تلاش برای دسترسی برابر افراد دارای معلولیت به امکانات و برخورداری از حقوق اولیه انسانی این افراد در نظر گرفته شده است. فراهم بودن امکانات برای این افراد و دسترسی برابر به منابع میتواند در راستای استفاده آنها از تواناییهایشان به بهترین شکل ممکن موثر باشد و به این افراد در جهت ارتقای سطح زندگی و رسیدن به اهداف خود کمک کند.
طبق گزارش رسمی سازمان بهداشت جهانی، بیش از یک میلیارد نفر در جهان دارای معلولیت هستند. متاسفانه آمار دقیقی از تعداد معلولان در ایران وجود ندارد اما واضح است که این قشر در مقایسه با دیگر افراد جامعه، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. علاوه بر اینکه دیدگاه عموم جامعه نسبت به اشخاص با تواناییهای متفاوت همراه با قضاوت و در بهترین حالت، نگاهی ترحمآمیز است، این افراد در ایران به دلیل نبود زیرساختهای لازم، با معضل جدی عبور و مرور و جابهجایی درون شهری و برون شهری نیز روبهرو هستند؛ به عنوان مثال، اکثر معابر و خیابانها برای عبور این اشخاص مناسبسازی نشدهاند.
علاوه بر این، مشکل پیدا کردن شغل مناسب مطابق با توانایی، مشکلات مالی و معیشتی، مشکلات تحصیلی، مشکلات ورزشی و رفاهی، مشکل دسترسی به امکانات پزشکی و درمانی و... باعث طرد شدن این افراد از جامعه و به دنبال آن، زمینهساز بروزبیماریهای روحی و افسردگی میشود.
«ماهمنیر ندیم»، خواننده و قهرمان رشته قایقرانی بادبانی، ساکن برزیل، در ۱۴ سالگی بر اثر یک سانحه رانندگی پای چپ خود را از دست داد. او که امروز برای آگاهی جامعه و حقوق افرادی مثل خود تلاش میکند، از زندگی خود اینگونه میگوید: «بعد از آن اتفاق، زندگی برایم تغییر کرد و تبدیل به چالشی بزرگ شد. همیشه باید برای همه فعالیتهای روزمرهام چندین برابر تلاش و انرژی صرف کنم. این تجربه میان من و همه افرادی که با معلولیت زندگی میکنند، مشترک است که به دلیل فراهم نبودن بسیاری از امکانات برای داشتن یک زندگی معمولی نیز با محدودیتهای زیادی مواجه هستیم. علاوه بر اینکه فضاهای شهری در بسیاری از نقاط دنیا برای افراد با توانایی متفاوت مناسب سازی نشدهاند، فرهنگ عمومی جوامع نیز در موارد زیادی نمیتواند اشخاصی که با تفاوتهای جسمی زندگی میکنند و با استاندارهای ذهنی آنها متفاوت هستند را درک کند و بپذیرد. این دیدگاه منفی باعث میشود که این اشخاص رفته رفته به حاشیه رانده شوند و این زمینه تبعیض و خشونت را علیه آنها فراهم میکند.»
در چنین فضایی، اگر این افراد جزو اقلیت به حاشیه رانده شده دیگری نیز باشند، شرایط برایشان به دفعات سختتر میشود؛ اقلیتهای به حاشیه رانده شده قومی، مذهبی، سیاسی، جنسی، جنسیتی و...
جامعه رنگینکمانی یکی از اقشار آسیبپذیری است که با توجه به تبعیضها و خشونتهایی که به خاطر گرایش جنسی و یا هویت جنسیتی خود تجربه میکند، در صورت داشتن معلولیت، با لایههای دیگری از تبعیض روبهرو و زندگی اعضای آن تحت تاثیر تواناییهای متفاوتشان با دیگر افراد جامعه قرار میگیرد و چه بسا در موارد زیادی تباه میشود. معلولیت برای افراد جامعه رنگینکمانی که معمولا از حمایت خانوادگی و اجتماعی و حتی قانونی در کشوری مثل ایران برخوردار نیستند، میتواند فشار مضاعفی را به زندگی آنها وارد کند.
ماهمنیر ندیم که تجربه ارتباط با افراد زیادی از جامعه رنگینکمانی را دارد، در این رابطه میگوید: «نگاه جامعه معمولا به افراد دارای معلولیت به شکلی است که آنها را فاقد احساس و نیاز جنسی میداند و همیشه این بعد از زندگی آنها نادیده گرفته میشود. حالا فکر کنید شخصی که گرایش جنسی و یا جنسیت خود را متفاوت با آنچه عموم آن را طبیعی و عادی میدانند، تعریف کند. وقتی که دارای معلولیت باشی و خود را رنگینکمانی هم بدانی، فشارهای زیادی را در وهله اول از سوی خانواده و بعد از سمت جامعه تجربه میکنی. افراد به دلیل معلولیتی که دارید، به شما کمتر اعتماد میکنند و خواستههایتان را جدی نمیگیرند. علاوه بر اینها افراد دارای معلولیت معمولا به دلیل تواناییهای متفاوتشان، وابستگی روزمره به کمک و حمایت خانواده و اطرافیان دارند و اگر گرایش جنسی و هویت جنسیتیشان مورد تایید و پسند آنها نباشد، ممکن است مانند دیگر افراد رنگینکمانی طرد شوند و حتی مورد خشونت اعضای خانواده و اطرافیان نیز قرار بگیرند و به اشکال مختلف فشارهای زیادی را متحمل شوند.»
ماهمنیر معتقد است که در بسیاری از مواقع به دلیل تفاوتهای فرد معلول، گرایش جنسی و یا هویت و بیان جنسیتی که خود را با آن تعریف میکند، از سوی اعضای جامعه رنگینکمانی هم به رسمیت شناخته نمیشود و فرد از سمت همان جامعهای که خود را متعلق به آن میداند نیز مورد تبعیض و خشونت قرار میگیرد. این در حالی است که این افرد میبایست مانند همه افراد دیگر، حق داشتن روابط جنسی دلخواه و تمایلات و خواستههای جنسی و جنسیتی را داشته باشند: «من فکر میکنم خواسته افراد رنگینکمانی دارای معلولیت علاوه بر حمایت این است که گرایش جنسی و هویت جنسیتیشان به رسمیت شناخته شود و تواناییهای متفاوت آنها، بهانهای برای سرکوب بعد جنسی و جنسیتی زندگیشان نشود. بارها از دوستان رنگینکمانی دارای معلولیت خود شنیدهام که چالش مضاعفی را حتی در مقایسه با افراد دیگری که دارای معلولیت هستند، تجربه میکنند و جامعه و افراد تصور میکنند که این اشخاص به دلیل تواناییهای متفاوتشان، حق فعالیتهای جنسی دلخواه خود را در زندگی ندارند.»
ماهمنیر در مقایسه شرایط رنگینکمانیهای دارای معلولیت در کشورهای دیگر، به برزیل، محل زندگی خود اشاره میکند: «امسال در انتخابات شورای شهر در برزیل ۳۰ نفر مرد و زن ترنس به عنوان عضو شورای شهر انتخاب شدند که نسبت به سالهای گذشته رشد بسیار زیادی داشته است. هر ساله رژههای افتخار رنگینکمانیها به شکل گستردهای برگزار میشود و چند سالی است که در میان افرادی که در این رژهها شرکت میکنند، افراد دارای معلولیت را هم میتوانید ببینید. این موضوع علاوه بر این که جامعه را با این تنوع آشنا و چشم جامعه را به دیدن افراد رنگینکمانی با تواناییهای متفاوت بازتر میکند، برای خود اعضای جامعه رنگینکمانی و افرادی که دارای معلولیت هستند هم بسیار امیدبخش و دلگرم کننده است. باعث میشود که افراد دیگر نیز با شهامت بیشتری از گرایشها و تمایلات خود حرف بزنند و در مسیر آگاهی دادن به جامعه قدمهای مثبتی بردارند، رویاهای خود را فریاد بزنند و آزادانه عاشقی کنند. من فکر میکنم همه جوامع و به ویژه جامعهای مثل ایران نیاز به مشاهدهپذیری هرچه بیشتر دارد.»
چهقدر دنیا جای زیباتری میشود که ما قضاوتها را کنار بگذاریم و دنیا را با زاویه دید گستردهتری ببینیم، به چشمهایمان رنگی بزنیم و به انسانها فرصت دهیم تا خودشان باشند؛ هر آنچه که هستند و با وجود همه تفاوتها. دنیای رنگارنگ قطعا دنیای زیباتری خواهد بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر