شایا گلدوست
۲۵ نوامبر از سال ۱۹۹۹ «روز جهانی مبارزه با انواع خشونت علیه زنان» نامگذاری شده است و تاکید بر مبارزه با انواع خشونتهایی دارد که زنان و دختران به واسطه هویت جنسیتیشان در جوامع مختلف به دلایل فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، سیاسی، قانونی و... تجربه میکنند. وقتی صحبت از خشونت علیه زنان و روشهای مبارزه با آن به میان میآید، توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که از همه زنان و انواع خشونتهایی که به آنها وارد میشود یاد کنیم.
در میان زنان هم اقشار آسیبپذیر و به حاشیه راندهشده بیشتر از زنان دیگر در معرض خشونت قرار دارند. یکی از این گروههای آسیبپذیر زنان ترنس و زنان رنگینکمانی هستند؛ زنانی با گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی متفاوت با آنچه که جامعه آن را هنجار و قانون تلقی میکند. آنها همه خشونتهایی را که زنان در جوامع مختلف با آن روبهرو هستند تجربه میکنند و علاوه بر آن به خاطر هویت جنسی و جنسیتی خود نیز تبعیضها و خشونتهایی را متحمل میشوند که شاید زنان دیگر آنها را تجربه نکرده باشند. حال اگر این زنان رنگینکمانی عضوی از یک اقلیت دینی، مذهبی، قومی و یا سیاسی باشند فشار این تبعیضها و خشونتها چندین برابر میشود.
«خشونت جنسیتی» به هر خشونتی گفته میشود که به دلیل جنسیت و یا گرایش جنسی به شخص تحمیل شود. فرد اعمالکننده خشونت میتواند هر جنس و جنسیت و گرایش جنسی داشته باشد و این خشونت، آسیبها و صدمات فیزیکی، روحی روانی، جنسی و همچنین تهدید به انجام این اعمال و هر عملی را که موجب سلب آزادی فردی باشد شامل میشود.
زنان ترنس و زنان رنگینکمانی معمولا از سنین پایین در خانواده و از سوی والدین و اطرافیان مورد خشونت قرار میگیرند و در سالهای بعد در روابط شخصی، محیط مدرسه، محیط کار، اجتماع و... اشکال متفاوتی از خشونت را تجربه میکنند. «مهسا» یک زن ترنس است و از تجربه خود در مدرسه میگوید:
«آنقدر در مدرسه به خاطر رفتار و ظاهرم، از طرف همکلاسیهایم مورد آزار و اذیت و تمسخر و تعرض قرار میگرفتم که با بهانههای مختلف غیبت میکردم و به سر کلاس نمیرفتم و همین موضوع هم رفته رفته باعث افت شدید تحصیلیام شد. معلمان و مسئولان مدرسه هم نه تنها حمایتی از من نمیکردند، حتی گاهی با بچهها همدست میشدند و بیشتر آزارم میدادند. تمام تجربیات و تلخیهای دوران مدرسه باعث شدند که قید رفتن به دانشگاه را بزنم و ادامه تحصیل ندهم.»
من خودم به شخصه به عنوان یک زن ترنس (فردی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی جنسیت مردانه به او نسبت داده شده است، ولی او هویت جنسیتی خود را زنانه تعریف میکند و در واقع یک زن است) به دلیل این که خودم را یک زن هویتیابی میکردم در جامعهای مثل ایران خشونتها و تبعیضهای بسیاری را تجربه کردهام، حتی بیشتر از زنان «همانجنسیتی» (فردی که جنسیت خود را مشابه با جنسیتی که از بدو تولد به او نسبت داده شده است تعریف میکند) در جامعه. میتوانید تصور کنید در جامعه مردسالاری مثل ایران، با فرهنگ سنتی و مذهبی و تعصبات مردسالارانه که در لایههای سیاسی و قانونی آن نیز نفوذ کرده است و زنان به عنوان شهروند در چنین جامعهای در درجه دوم اهمیت قرار دارند و میبایست برای ابتداییترین حقوق انسانی و شهروندی خود مبارزه کنند، یک زن ترنس چه خشونتها و تبعیضهایی را تجربه میکند.
مانند زنان ترنس دیگر از نگاه جامعه من فردی بودم که مردانگی نسبت دادهشده به خود را که میتوانست شامل امتیازات زیادی نیز باشد، به زن بودن و زنانگی تقلیل میدادم و خودم را یک زن هویتیابی میکردم. به علاوه از سوی جامعه زنان همانجنسیتی نیز به عنوان یک زن مورد پذیرش قرار نمیگرفتم و این امر خود عاملی برای اعمال خشونتهای بیشتر بود. همچنین در دسترسی و استفاده از مکانیزمهای حمایتی و یا مراجع قانونی مسئول هنگام مواجه شدن با عملی خشونتآمیز، در مقایسه با دیگر اقشار جامعه با چالشهای متفاوتی روبهرو میشدم و مورد تبعیض قرار میگرفتم و در موارد بسیاری خود مرجع قانونی مسئول عامل اعمال خشونت بود.
در چنین فضایی نه تنها زنان ترنس و زنان با گرایشیهای جنسی مختلف، بلکه مردان ترنس (فردی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی، جنسیت زنانه به او نسبت داده شده است، ولی او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و در واقع یک مرد است) هم به دلیل جنسیت زنانهای که به آنها نسبت داده میشود و به اشتباه به عنوان یک زن به رسمیت شناخته میشوند، بسیاری از این خشونتها و تبعیضها را تجربه میکنند. یکی از آنها میگوید:
«من یک مرد ترنس ۱۷ ساله هستم و با وجودی که حتی آشکارسازی نکردم در محیط خانه بسیار تحت فشار هستم و در اجتماع هم مورد توهین و تمسخر قرار میگیرم. همه اینها باعث شده است که روحیهام را از دست بدهم. احساس پوچی میکنم و ترجیح میدهم که بیشتر تنها باشم. چون این روزها به دلیل شیوع ویروس کرونا بیشتر در خانه هستیم، با خانواده تنشهای زیادی دارم. رفتارها و پوششی که دوست دارم منتسب به مردانه است و همین موضوع باعث میشود که روی من حساستر باشند. حتی به خاطر کوتاه کردن موهایم مورد تنبیه بدنی هم قرار میگیرم و اجازه ندارم این کار را انجام دهم. با وجودی که همه سعیام را میکنم تا خانوادهام را نسبت به جامعه رنگینکمانی و مسائل و مشکلاتشان آگاه کنم، اما فایدهای ندارد و آنها به سختی مقاومت میکنند.»
متاسفانه در سال جاری شاهد چندین قتل به اصلاح ناموسی زنان و دختران از سوی پدر، همسر، پارتنر و اعضای خانواده در ایران بودیم، اما آمار دقیقی از قتلهای خانوادگی، تجاوزها و تعرض به ترنسها و زنان رنگینکمانی در ایران وجود ندارد. اخباری که هر روزه از نقاط مختلف دنیا به دست میرسد نشاندهنده این است که ترنسها در جوامع مختلف از خشونت در امان نیستند و به خاطر هویت جنسیتیشان این خشونتها را به اشکال مختلف تجربه میکنند. آمارها نشان میدهند که در سال ۲۰۲۰ دست کم ۳۵۰ فرد ترنس در دنیا به قتل رسیدهاند که اکثر آنها زنان ترنس بودند. این آمار تکاندهنده و ناراحتکننده نشاندهنده این است که با وجود همه تلاشهایی که در سراسر دنیا برای حمایت از ترنسها و اعضای جامعه رنگینکمانی و همینطور زنان صورت میگیرد، اما هنوز هم برای رسیدن به حقوق برابر و از بین بردن ظلم، تبعیض و خشونت سیستماتیک راه درازی در پیش داریم و این امر تنها با تلاش همه فعالین این حوزهها و به رسمیت شناختن همه زنان و تلاش برای رسیدن به حقوق برابر محقق میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر