close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

هدایای نامزدی را می شود پس گرفت؟

۲۳ دی ۱۳۹۳
سوال و جواب حقوقی
خواندن در ۷ دقیقه
هدایای نامزدی را می شود پس گرفت؟
هدایای نامزدی را می شود پس گرفت؟

محمد اولیایی فرد

١) نامزدی در قوانین ایران چگونه تعریف می شود و چه اثرات حقوقی بر آن مترتب است؟ ٢) در صورت بهم خوردن نامزدی تکلیف هدایایی که طرفین بین هم رد و بدل کرده اند چیست؟  اگر آن هدایا موجود نباشد، تکلیف چیست؟ ٣) در صورتی که یکی از طرفین نامزدی را بهم زند، آیا طرف دیگر می تواند مطلبه خسارات مادی یا معنوی کند؟ محمد اولیایی فرد، حقوقدان در این بلاگ پرونده یکی از موکلین خورد را مرور کرده و به این سوال ها پاسخ می دهد. 

حمید افسرده و غمگین روبرویم نشست و از ماجرایش گفت: "از خانواده ای سنتی هستم. خودم هم اهل پارتی و مهمانی های شبانه و دوست دختر نبودم؛ برای همین به محض اتمام دانشگاه در یک شرکت مهندسی مشغول به کار شدم و تصمیم به ازدواج گرفتم. چند بار هم به خواستگاری رفتم ولی دختر مورد علاقه ام را پیدا نکردم، چون خیلی مشکل پسند بودم.  یک روز مدیر عامل شرکت، دختری به نام لیلا را به عنوان همکار جدید شرکت معرفی کرد و او در اتاق من و به عنوان دستیار مشغول به کار شد. لیلا دختری زیبا، با انضباط و با استعداد بود و این موضوعی بود که توجه و علاقه من را جلب می کرد. به تدریج روابط کاری جای خودش را به روابط دوستانه داد، روابطی که روز به روز گرم تر و صمیمی تر می شد، اکثر مواقع با هم صبحانه یا نهار می خوردیم و در حین کار، دائم  شوخی می کردیم. از دوستی و هم صحبتی با لیلا به حدی لذت می بردم که دوست نداشتم ساعت کاری تمام شود. عجیب شیفته او شده بودم و در نهایت تصمیم گرفتم از لیلا خواستگاری کنم. برای همین یک روز اول وقت، رفتم شرکت و روی میز کارش یک دسته گل رز قرمز و داخل کشوی میزش هم  کادو گذاشتم. لیلا با دیدن گل ها خیلی خوشحال شد و وقتی کشوی میزش را باز کرد با تعجب پرسید "کادو؟"، گفتم "بازش کن." باز کرد و با فریادی از شوق گفت "وای چه انگشتر زیبایی؛ مرسی؛ ولی لطفا بگو این گل ها و کادو به چه مناسبتی است؟"  گفتم " می خواهم همیشه در کنارم باشی؛ برای همین ازت تقاضای ازدواج میکنم. خواهش می کنم قبول کن." لیلا لبخندی زد و در این مورد ساعت ها با هم صحبت کردیم و گفت برای جواب یک هفته فرصت می خواهد. می دانستم به من علاقه دارد ولی نگران بودم که به هر دلیلی تقاضای من را رد کند. آخر هفته او را به شام دعوت کردم. بعد از صرف شام لیلا گفت "حمید، پیشنهاد ازدواجت را قبول می کنم ولی چند شرط دارم: اول اینکه مستقل از خانواده ات زندگی کنیم؛ دوم اینکه حق ادامه تحصیل و اشتغال داشته باشم و سوم اینکه دوست ندارم در مورد حجابم سخت گیری کنی." گفتم " همه شرایط را می پذیرم. در مورد حجاب هم خیلی سخت گیر نیستم فقط در جمع خانوادگی من سعی کن رعایت کنی." توافق کردیم که ٦ ماهی با هم نامزد باشیم و بعد عقد و عروسی را در یک شب برگزار کنیم. دوران نامزدی من و لیلا به شیرینی و خوشی سپری می شد و خودم را در اوج خوشبختی می دیدیم.

تا اینکه یک شب که مهمان خانواده لیلا بودم، بعد از شام سردرد عجیبی گرفتم. لیلا پیشنهاد کرد که شب را در منزل آنها بمانم و در اتاق او استراحت کنم تا فردا با هم به شرکت برویم. عادت داشتم همیشه قبل از خواب مقداری مطالعه کنم برای همین نگاهی به کتابخانه لیلا انداختم تا کتابی را برای مطالعه انتخاب کنم. همینطور که کتاب ها را نگاه می کردم، چشمم به دفترچه کوچکی افتاد که بطور ناشیانه ای در پشت کتاب ها پنهان شده بود. از سر کنجکاوی دفترچه را برداشتم. دفترچه خاطرات لیلا بود. بی اختیار شروع به خواندن کردم. باور کردنی نبود؛ لیلا تمام خاطرات خود را در مورد پارتی ها و مهمانی های شبانه ای که شرکت کرده بود و حتی لحظه به لحظه سکس با دوست پسرهایش را نوشته و ثبت کرده بود. از شدت عصبانیت و ناراحتی چشم هایم سیاهی رفت. حال بدی داشتم. بدون معطلی و خداحافظی آنجا را ترک و به خانه خودمان آمدم. صبح اول وقت تلفنی از شرکت مرخصی گرفتم و برای یک هفته به شمال رفتم تا بلکه بتوانم موضوع را فراموش کنم و با خودم کنار بیایم ولی امکان پذیر نبود. در این مدت لیلا چند باری با من تماس گرفت ولی  پاسخی به تلفن هایش ندادم. پیغام گذاشت که از افتادن دفترچه در کف اتاق، متوجه خواندن خاطراتش شده و حاضر است در این مورد توضیح بدهد اما من واکنشی به پیغام هایش نشان ندادم. بعد از مدتی آرام تر شدم و ملاقات کوتاهی با او کردم. لیلا در حالی که به آرامی می گریست، بارها تکرار کرد موضوع آن خاطرات مربوط به گذشته بوده و چند سالی است که دیگر با کسی رابطه نداشته است. گفتم هنوز عاشق او هستم ولی کابوس این خاطرات رهایم نمی کند و مطمئن هستم زندگی آینده ما تحت تاثیر این خاطرات تباه خواهد شد. در نهایت با هم توافق کردیم که نامزدی را بهم بزنیم. سپس حمید با حالتی محزون ادامه داد "حالا از شما می خواهم که راهنمایی کنید و بگوئید تکلیف اینهمه هدایا و هزینه ای که در دوره نامزدی متقبل شده ام، چه می شود؟"

به حمید گفتم قانون پیش بینی لازم را در موارد بهم خوردن نامزدی کرده است. مطابق ماده  ١٠٣٥ قانون مدنی مقرر داشته، وعده از دواج ایجاد علقه زوجیت نمی کند، اگرچه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقررشده، پرداخته شده باشد. بنابراین هریک از زن و مرد، مادام که عقد نکاح جاری نشده، می تواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر نمی تواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کرده و یا از جهت صرف امتناع از وصلت مطالبه خسارتی نماید. البته تا قبل از سال ٦١، امکان مطالبه خسارت در صورت بهم خوردن نامزدی وجود داشت زیرا بر اساس ماده ١٠٣٦ قانون مدنی "اگر یکی از نامزدها، وصلت منظور را بدون علت موجهی بر هم بزند که طرف مقابل یا ابوین او یا اشخاص دیگر به اعتماد وقوع ازدواج مغرور شده و مخارجی کرده باشند که وصلت را به هم زده است، باید از عهده خسارات وارده برآید ولی خسارات مزبور فقط مربوط به مخارج متعارفه خواهد بود." این ماده قانونی در اصلاحات سال ١٣٦١ حذف گردید.

در حال حاضر اما با توجه به اصل ٤٠ قانون اساسی  که می گوید "هیچ کس نمی‌تواند اعمال حق خویش را وسیله ضرر زدن به دیگران قرار دهد"  و ماده یک قانون مسئولیت مدنی که گفته است "هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی‌احتیاطی به جان، سلامتی، مال، آزادی، حیثیت، حسن شهرت یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد شده است، لطمه‌ای وارد کند که موجب ضرر مادی یا معنوی فرد دیگری شود، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود است."  هنوز به استناد موارد یاد شده امکان مطالبه خسارت مادی و معنوی در صورت بهم خوردن نامزدی فراهم است. در مورد استرداد هدایا در صورت بهم خوردن نامزدی هم  ماده  ١٠٣٧ قانون مدنی بیان داشته " هر یک از نامزدها می تواند در صورت بهم خوردن وصلت منظور، هدایائی را که به طرف دیگر یا ابوین او برای وصلت منظور داده است مطالبه کند. اگرعین هدایا موجود نباشد، مستحق قیمت هدایائی خواهد بودکه عادتا نگاه داشته می شود مگر اینکه هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد." در واقع طبق قانون هدایای مصرفی مثل گل، شیرینی، عطر و مانند اینها را که طرف مقابل به مصرف رسانده است را نمی توان پس گرفت در مقابل هدایای ماندگار مانند طلا یا جواهرات قابل استرداد است و اگر عین آن موجود نباشد، قیمت آن قابل مطالبه است، مگر اینکه هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد که در اینصورت قیمت آن هم قابل مطالبه نیست مثل ظروفی که بدون تقصیر طرف دیگر شکسته شود. البته رجوع به قیمت هم شرایطی دارد. ماده ١٠٣٨ قانون مدنی در این مورد می گوید "مفاد ماده قبل از حیث رجوع به قیمت در موردی که وصلت منظور دراثر فوت یکی از نامزدها بهم بخورد، مجری نخواهد بود." در مجموع این روند پیچیده و پر ماجراست.

پس از توضیحات من، حمید با افسوس سری تکان داد و گفت من این مطالب را به لیلا منتقل می کنم؛ اگر دوست داشت هدایا را پس بدهد، اگر هم نداد خیلی اهمیت ندارد چون نامزدی را من بهم زدم، مهم عشقی بود که دیگر وجود ندارد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

تصویری

رنگی‌ترین خانه‌ها در دنیا

۲۳ دی ۱۳۹۳
رنگی‌ترین خانه‌ها در دنیا