فرامرز داور
آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی، در توییتهایی به مناسبت سالگرد کودتای ۲۸مرداد گفته است راه «نفوذ» آمریکا به ایران را بسته، اما «محمد مصدق» را متهم کرده است که «به آمریکایی اعتماد کرد و کتکش را هم خورد.»
خامنهای در ادامه توییت آورده است که «جمهوری اسلامی راه ورود و نفوذ دوباره آمریکا به ارکان کشور را بسته؛ این منع از مذاکره یکی از ابزارهای بستن راه ورود آمریکا است.»
یکی از دلایل کودتاگران علیه محمد مصدق، نخستوزیر وقت ایران، مقاومت او در برابر راههای پیشنهادی آمریکا و انگلیس در پرونده ملی کردن صنعت نفت ایران بود. در جریان مذاکرات «لویی هندرسون»، سفیر وقت ایالات متحده در تهران، با دکتر مصدق، او چنان مقاومتی در برابر پیشنهادهای مختلف آمریکا نشان میداد که عملا گفتوگوها را به بنبست کشاند.
هر انتقادی به دکتر محمد مصدق وارد باشد، اسناد مختلف تاریخ و حتی معدود سیاستمداران باقیمانده دوره او گواه و حجتاند که مصدق یکی از ضد استعمارترین شخصیتهای سیاسی معاصر ایران و احتمالا برجستهترین آنهاست که خود و دولتاش از قضا قربانی این استعمارستیزی شدند، گرچه میراث اصلی آن که ملی کردن صنعت نفت بود، پس از برکناری و حصر خانگی او باقی ماند.
رهبران جمهوری اسلامی هیچگاه با مصدق در صلح نبودند، اما میراث انکارناپذیر او این مقامها را ناچار از ستایش نتایج دولت مصدق کرده است. حال، آیتالله خامنهای با هدف کسب منافع زودگذر سیاسی، تاریخ عظیم استعمارستیزی مصدق را انکار میکند و میگوید که شخص خود او در برابر آمریکا ایستاده و «راه نفوذ ایالات متحده به ایران» را بسته است.
سوال معتبری است که از او پرسیده شود آیا به راستی نفوذ آمریکا در ایران قطع شده است؟ یکی از وابستهترین کشورهای جهان به نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، سالهاست که ایران است. جمهوری اسلامی میداند که انتخاب هر کدام از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آن کشور چه نتایج فوری در اقتصاد و سیاست ایران به بار میآورد.
هر سخنرانی رهبران آمریکا چهقدر در آشفتگی بیشتر اقتصاد ایران، از جمله تورم و کاهش ارزش پول ملی موثر است و چهگونه اقدامات داخلی آمریکا همچون تحریمهای یکجانبه -در نبود سیاست بازدارنده در ایران- معیشت و زندگی شهروندان ایرانی را تحت تاثیر درآورده است و رنج و فقر و بیآیندگی به دنبال داشته است. رهبران فعلی ایران نه تنها چنین آلامی به شهروندان ایرانی تحمیل کردهاند که از بابت تحمیل چنین فشارهای بیسابقهای طلب اعتبار میکنند و تلویحا مردم را مدیون خود میدانند.
مصدق در دوره نخستوزیریاش در برابر استعمار ایستاد. تنها شعار نداد و دور از چشم ملت به مذاکرات پنهانی خارجی روی نیاورد. انتقادات تاریخی به او وارد است که چرا در برابر پیشنهادهایی که در مذاکرات ملی شدن نفت دریافت کرد، انعطاف ممکن را از خود نشان نداد که گفتوگو به بنبست و سپس کودتا نکشد، اما هرگز تاریخ را همچون رهبران فعلی ایران تحریف نکرد.
از همین بلاگ بخوانید:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر