پیام یونسیپور
قواعد گاهی تغییر میکند. قاعدههای زندگی، مراودهها و شاید هم اصول ژورنالیسم. بسان این روزها که دنیا چرخیده است، رنگ باخته؛ صورتش را دیگر با سیلی هم سرخ نمیکند؛ زرد شده. شرقی شده. پس شاید بتوان در شروع، بیقاعده از اصل روزنامهنگاری به آخرین ملاقات با یک اسطوره بازگشت. با کسی که وقتی سال ۱۹۹۰ میلادی، پرچم ایران را در دست گرفت و در پکن دوید، تبلور «وطن پرستی» شد. تا آن روز از وطندوستی و میهنپرستی شنیده بودم، اما بصری درک نمیکردم. تا اینکه «احمدرضا عابدزاده»، مردی که همان وقت شماره یک فوتبال ایران بود، پرچم به دست در پکن برای قهرمانی ایران دوید.
آخرین ملاقات در بولینگ عبده بود. میانه گفتوگویی که سعی میکردم عشق را خفه کنم و در قاب خبرنگار فرو روم پرسید: «اگر فوتبال نبود چه کار میکردی؟» در مغزم گذشت؛ اگر نبود؟ مهندسی کامپیوتر را ادامه میدادم. چند سالی ترک تحصیل نمیکردم. اصلا سراغ رشته ارتباطات نمیرفتم. در روزنامهای نمیماندم. ربات میشدم، زنده میماندم، زندگی نمیکردم، بودم، اما نبودم.
گفتم: «ما خوشبختیم که در عصر فوتبال متولد شدیم.» احمدرضا نگاهم کرد و گفت: «فوتبال که تمام شود، دنیا هم به پایان رسیده است.» چرا در مغزم پتک میزند آن جمله احمدرضا؟
این روزها پرت میشوم به جمله «الکس فرگوسن» در آخرین ماههای مربیگریاش در فوتبال: «من که نباشم، منچستریونایتد هست، منچستر که نباشد باز هم فوتبال هست. فوتبال که نباشد حتما زمان بیگ بنگ رسیده.» بیگ بنگ، انبساط گیتی است در جهت معکوس. در اوج رشد، در فراترین نقطه انبساط، به بالاترین درجه انقباض میرسید؛ همه چیز تمام.
سه روز پیش در همین نزدیکی، فدراسیون جهانی فوتبال بیانیهای صادر کرد؛ «ما اعلام میکنیم که پس از مشورت با کشورهای آسیایی، و کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) به این نتیجه رسیدیم که موافقت طرفین برای ادامه مسابقات مقدماتی انتخابی آینده آسیا در راه حضور در جام جهانی فیفا قطر ۲۰۲۲ را به رسمیت بشناسیم. به این ترتیب رقابتهای برگشت انتخابی جام جهانی در آسیا به تعویق خواهد افتاد.»
تسلیم؛ دستها برافراشته. این بالاترین نهاد سیاستگذاری فوتبال در جهان است. فیفا به تمامی قارهها اعلام میکند که رقابتهای فوتبال را در صورت صلاحدید کشور یا کنفدراسیون قارهای به تعویق بیاندازند. میداند که بالاترین تضرر مالی تاریخ را تجربه خواهد کرد، اما جان انسانها را به میلیارد دلارهایی که برای آگهیهای محیطی و حق پخش تلویزیونی خریدهاند، نمیفروشند.
آن طرف در اروپا، بزرگترین کارتل اقتصادی ورزشی جهان، یکی از مهمترین بنگاههای چرخش مالی قاره اروپا به مخاطره میافتد. فوتبال یا اروپا پشت درهای بسته برگزار خواهد شد یا لغو میشود.
بیاییم قیمتهای فوتبال اروپا را فقط برای تماشاگران تلویزیونی بررسی کنیم. مثلا فدراسیون فوتبال اسپانیا، حق پخش تلویزیونی رقابتهای لالیگا را در فصل ۲۰۱۵ – ۲۰۱۶ به قیمت ۶۵۵ میلیون یورو فروخت، اما این قیمت برای فصل ۲۰۱۹ – ۲۰۲۰ تغییر کرد و به بیش از دو میلیارد یورو رسید. در انگلستان، دو شرکت «بیتی اسپورت» و «اسکای اسپورت» برای حقوق کپیرایت مسابقات لیگ برتر فوتبال انگلستان در فصل ۲۰۱۹ – ۲۰۲۰ بهصورت مشترک و نقد، مبلغ پنج میلیارد و ۱۰۰ میلیون پوند پرداختند. در ایتالیا قیمتها کمی پایینتر است؛ اکتبر سال ۲۰۱۸ سازمان لیگ ایتالیا در مزایدهای جداگانه، حقوق پخش تلویزیونی بینالمللی مسابقات سری آ از فصل ۱۹-۲۰۱۸ تا ۲۱-۲۰۲۰ را به فروش رساند. در آن مزایده پیشنهاد مشترک آژانس بازاریابی «آیامجی» و شبکه دولتی «رای» به قیمت ۱.۱ میلیارد یورو برنده شد.
اما آنچه شاید ندانیم این است که تصمیمگیریها برای حق پخش تلویزیونی رقابتهای لیگ برتر جزیره (انگلستان) برعهده پارمان بریتانیا است. جایی که مثلا تصمیم میگیرد، شبکه اسکای اسپورت، حق پخش رقابتهایی که ورزشگاههای آنها پر نشده را ندارد.
چقدر باشکوه؛ بریتانیا از تصویر کشیدن سکوهای نیمه خالی متواری بود. آلمان به آن جهنم «ایدونا پارک» یا خوفناکی هواداران مونیخی در «آلیانس آرهنا» میبالید. حالا اما دولت خانم مرکل، هرگونه اجتماع بالای ۱۰۰ نفر را ممنوع کرده است. فدراسیون فوتبال آلمان اعلام کرد تمامی رقابتهای داخلی و بینالمللی فوتبال آلمان از این پس، پشت درهای بسته.
صدراعظم آلمان گفته است که احتمالا بین ۳۰ تا ۷۰ درصد از آلمانیها به این درد جدید مبتلا خواهند شد. دولت بریتانیا تمامی مسابقات فوتبال را پس از بازی لیورپول و اتلکتیکومادرید به پشت درهای بسته برد. بدون تماشگر؛ چارلی چاپلین، بدون صدا، چاپلین بدون صوت، سینما منهای امضا. چاپلین پیش از اثر «عصر جدید»، زمانی که برای نخستین بار قرار بود جهان صدایش را بشنود به معشوقهاش «اونا اونیل» گفته بود که «الحاق صدا و تصویر، ماهیت سینما را از بین خواهد برد.» حالا اما جدایی آن فریادهاست که هویت فوتبال را به فنا میدهد. دریبل بدون هیجان، گلهای بدون فریاد، شکست بدون آه، پیروزی بدون سرود.
پیش از آنکه دوباره به فرداهای خوفناک برویم، بگذارید برگردیم به سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم. آن روزهایی که فوتبال داشت خودش را به اقتصاد و سیاست و فرهنگ دیکته میکرد. آرسنال بدون باخت قهرمان فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ لیگ برتر فوتبال انگلیس شد؛ رکوردی که هیچ تیمی در پنج لیگ معتبر اروپایی موفق به تکرار آن نشده است. «آرسن ونگر» در پایان همان فصل ناگهان در نقش «نوسترآداموس» ظاهر شد و گفت: «پیش از آنکه فوتبال تمام شود، من از فوتبال خواهم رفت.» او حالا یک فصل میشود که از فوتبال جهان فاصله گرفته و خانه نشین شده است.
میخواهید باز هم در خرافات قدم بزنید؟ بیایید تا زانو در آن فرو رویم. یکی هست به نام «آرون رمزی»؛ نحسترین موجودی که تابحال پایش به توپ فوتبال خورده است. میگویند او برای عزراییل کُد ارسال میکند.
«آرون» روز ۲۶ دسامبر سال ۱۹۹۰ متولد شد، همان روزی که اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید. شبی که شمع سیزده سالگیاش رو فوت کرد، زلزلهای ۶٫۶ ریشتری، شهر بم در ایران را لرزاند و قریب به ۲۷ هزار قربانی گرفت. یک سال بعد، بازهم در سالگرد تولدش، سونامی اقیانوس هند هزاران کشته برجای گذاشت، در شانزدهمین سالگرد تولدش، تایوان لرزید و دقیقاً دو سال بعد زلزلهای در چین رخ داد.
سال ۲۰۱۱ بود. بعد از یک مصدومیت طولانی بازگشت. «آرسن ونگر» بازگشت آرون را برای توپچیهای لندن، اتفاقی خوشیمن دانست. خوشیمن هم بود. بهمحض رهایی از مصدومیت، مقابل منچستریونایتد قرار گرفت. روز دوم مای سال ۲۰۱۱ پس از مدتها دوری از فوتبال، دروازه شاگردان الکس فرگوسن را باز کرد. همان روز، «اسامه بنلادن» رهبر طالبان کشته شد. روز نوزدهم اکتبر، آرون رمزی بهعنوان هافبک آرسنال، دروازه مارسی فرانسه را در لیگ قهرمانان اروپا باز میکند. یک روز بعد، معمر قذافی رهبر سابق لیبی کشته میشود. یادمان باشد یک شب قبل از مرگ «علیاکبر هاشمی رفسنجانی» هم گل زده بود.
او حالا مدتی است که برای یونتوس ایتالیا بازی میکند. نخستین گلش را ۲۱ سپتامبر به ثمر رساند. دو روز قبل از نخستین نشانههای ویروس کرونا در چین.
فوتبال که تمام شود، این خرافههای ما هم خفقان میگیرند. آرون رمزی دیگر فرصت گلزنی ندارد؛ کمیته المیپک ایتالیاُ لیگ فوتبال این کشور را تعطیل کرد.
فدراسیون فوتبال ابتالیا روز یازدهم مارچ به صورت رسمی اعلام کرد که «دنیله روگانی»، ستاره تیم فوتبال یوونتوس به کرونا مبتلا شده است. باشگاه اینترمیلان دقایقی بعد تمامی بازیکنان، مربیان و پرسنل تیمش را قرنطینه کرد. همان باشگاهی که میگفت باید بازی اینتر و یووه تحت هر شرایطی برگزار شود و شد.
بازیکنان اینترمیلان،کادر داوری و تمام ستارههای گران قیمت یووه با روگانی در پایان بازی دست دادند و او را در آغوش کشیدند. آیا دو هفته دیگر باز خبری خواهیم شنید؟
حال دستورات مکتوب شدهاند؛ بوندسلیگای آلمان فعلا پشت درهای بسته، لیگ جزیره پشت درهای بسته، کالچو ایتالیا فعلا لغو، لیگ فرانسه پشت درهای بسته، انتخابی جام جهانی فعلا لغو، لیگ قهرمانان آسیا لغو، لیگ برتر ایران فعلا تا چهاردهم فروردین قطعا لغو.
آرسن ونگر گفته بود فوتبال فقط با پایان جهان تمام میشود. اما این نقطه آخر فوتبال نیست. پایان جهان هم نیست. فقط سرشاخ شدن با ویروسی است که آمده چندی بعد هم خواهد رفت؛ اگر آرون دوباره گل نزند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر