در حالی که شیوع «کرونا» برگزاری بسیاری از رویدادهای جهانی فوتبال را تحت تاثیر قرار داده است، مسوولان ایران بر برگزاری بازیهای لیگ اصرار داشتند. اما سرانجام این بازیها نه به خاطر حفظ سلامتی و جان بازیکنان و شهروندان ایرانی بلکه به خاطر تلاشهای امارات و عربستان برای لغو تمامی رقابتهای ورزشی در غرب آسیا لغو شدند. یادداشت زیر به بررسی رفتار مسوولان فوتبال ایران در روزهای شیوع کرونا پرداخته است.
***
این روزها ویروس کرونا، این بحران ساختگی دنیای سرمایهداری، در حال در نوردیدن جهان و به تعطیلی کشاندن اکثر رویدادهای جمعی، اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، ورزشی، پزشکی و... است. تا حدی که برگزاری رویدادهایی همچون المپیک توکیو ۲۰۲۰ و بازیهای انتخابی جامجهانی ۲۰۲۲ نیز در هالهای از ابهام قرار گرفتهاند، لیگ ژاپن تعطیل شده، ورود به مکه و مدینه برای حج عمره در عربستان به تعلیق درآمده و در دیگر نقاط، موجب لغو برگزاری بزرگترین کنگرههای جهانی و بسیاری رویدادهای دیگر شده است. اما در ایران، علیرغم اینکه کنفدارسیون فوتبال آسیا برگزاری دیدارهای نمایندگان این کشور در جام باشگاههای آسیا را معلق کرد و عملا الزام زمانی از باشگاهها برداشته شد، برگزاری لیگ برتر فوتبال مردان کماکان ادامه پیدا کرد و تنها اقدام مقابلهای و پیشگیرانه برای مواجهه با شیوع ویروس کرونا، حذف تماشاگران از ورزشگاهها بود. جمهوری اسلامی طبق روال چهار دهه حکومت خود که از هر اتفاقی، یک موضوع امنیتی برای سرکوب میسازد، در فقره همین ویروس کرونا نیز بیشتر از تلاش و اقدام برای حفاظت از شهروندان، در کار بازداشت و تهدید کسانی برآمده است که اخبار و واقعیات مربوط به کرونا را نشر میدهند. اما از آنجا که در جلوگیری از درز اخبار کرونا ناکام بود، این بار قصد داشت فوتبال را ویترین نمایش اقتدار خود سازد و به بهای در خطر انداختن جان ورزشکاران، این مسابقات را برگزار کند تا نشان دهد اوضاع آن قدرها هم بد و خطرناک نیست. آن هم در شرایطی که لیگهای معتبرتر برای حفظ جان شهروندان خود برگزاری مسابقات را لغو کرده بودند اما حکومت ایران بر برگزاری مسابقات پافشاری میکرد.
با این تصمیم، بیقدرتی و وابستگی نهاد فاسد فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ فوتبال ایران در این رویداد بیش از پیش معلوم شد. چون در حالیکه حتی اعضای هیات رییسه سازمان لیگ در نامهای درخواست تعلیق مسابقات را داشتند اما تا پایان هفته بیستویکم، بازیها با اجبار نهادهای فرادستی و امنیتی برگزار شدند و نه تلاش این نهادهای فوتبالی و نه چهرههای مطرح ورزشی نتوانستند الزام حکومت را در انجام مسابقات کمرنگ سازند.
پیش از پرداختن به این موضوع که چه دلایلی باعث بهرهبرداری حاکمیت از فوتبال است، لازم به یادآوری نکاتی درباره رابطه تنگاتنگ ورزش مدرن و سیاست است.
فوتبال، آوردگاه منازعات سیاسی
بیشک فوتبال مدرن، فعالیت ورزشی فیالنفسه نیست و نمیتوان آن را صرفا در مستطیل سبز بازی و یا نهایتا در سطحی بالاتر با نگاه به مناسبات مدیریتی تحلیل کرد. همانطور که نمیتوان تجاری شدن آن را بدون قرار دادن در ظرف بزرگتر منطق این تغییرات دید. حاکم شدن مناسبات اقتصادی بر ورزش و بهویژه فوتبال در امتداد کالاییسازی همه ابعاد زندگی و در نتیجه تغییر منطق عقلانیت سیاسی حاکم بر جهان، یعنی توسعه سرمایهداری است؛ یعنی میدان فوتبال بهعنوان عرصهای برای تولید کنشهای ورزشیِ فوتبالی در یک نظام اجتماعیِ کلان با مختصاتی همچون کالایی و مالیسازی، اقتدارطلبی، روابط نابرابر طبقاتی، جنسیتزدگی و نژادپرستی قرار دارد. به تبع کنشهای تولیدی، این میدان را هم باید در ارتباط با دیگر میدانها و هم در بستر نظام کلان حاکم دید.
ارتباط با هر کدام از این میدانها با یکدیگر، تولیدکننده کنشهای اجتماعی متنوعی است و طبیعتا از جامعهای به جامعه دیگر بنا بر سطح ارتباط میتواند متفاوت باشد. به همین دلیل، پیوند میان ورزش و سیاست در ایران با ارتباط میان این دو در آلمان یا انگلستان متفاوت است. فوتبال در ایران آشکارا سیاسیتر است چون حکومت آن نیازمند سیاسی و امنیتی سازی هر کنشی است؛ همان طور که کارکرد فوتبال برای ایران با کارکرد فوتبال برای آلمان یا انگلستان تفاوت دارد. به همین دلیل، هیچگاه نمیتوان تصور کرد فوتبال فقط آن چیزی است که در زمین بازی و نبرد تن به تن بازیکنان و نهایتا نبرد نمادین میان مربیان رخ میدهد. میدان فوتبال تجلیگاه نیروهای مختلف اجتماعی و تولید کنشهای اجتماعی متناسب با سلطه هرکدام از این نیروها است.
فوتبال مدرن از زمان شکوفایی آن و همزمان با قدرتگرفتن دولت_ملتهای جدید، عرصه نبردها و جنگهای نیابتی بسیاری بوده است. اگر جنگ دولتهای فاشیستی رو در رو امکانپذیر نبود، زورآزمایی بدنهای ورزشی در میدان فوتبال این امکان را به آنها میداد تا در زمین بازی مبارزه کنند و با کسب پیروزی، اقتدار خود را به رخ بکشند. برای همین بود که در جامجهانی ۱۹۳۸، بازیکنان تیم ایتالیا یک تلگراف از «موسولینی» دریافت کردند تحت عنوان «یا ببرید یا بمیرید»!
طبعا حضور پررنگ میدان سیاست در فوتبال ایتالیا در آن سالها تحت تاثیر اعمال قدرت آشکار حاکمیت فاشیستی مسلط بود یا درست در راستای بحران شرایط سیاسی جهانی در بحبوحه جنگ سرد، نزاع میان امریکا و شوروی به میدان ورزش و المپیک کشیده شده بود و با تعداد مدالهای طلا پی گرفته میشد.
کرونا و فوتبالِ ایران
فوتبال در ایران بیش از همه ورزشهای دیگر، در ارتباط با سیاست و حتی مسالهای امنیتی است. این را میتوان یا آشکارا در ورود چهرههای امنیتی به مناسبات ورزشی یا اداره باشگاهها به شیوه دولتی و یا اعمال نفوذ آشکار و پنهان وزارت ورزش و جوانان و حتی نهادهای امنیتی بر فدراسیون فوتبال بهعنوان نهادی عمومی و مستقل دید. اما سادهانگارانه است که ارتباط پررنگ سیاست را در ایران صرفا در اداره باشگاهها یا تصاحب مناصب مدیریت ورزش توسط چهرههای سیاسی-امنیتی دانست.
فوتبال برای ایران، سیاسی است. چون نماد هویت و ابزار کسب اقتدار ملی در منطقه خاورمیانه و آسیا است. فوتبال ملی، نمایش اتحاد و انسجام کاذب هویت ایرانی است. این درحالی است که واقعیات مربوط به مسایل قومیتهای داخل ایران گویای چیزهای دیگری هستند. فوتبال ایران در مقیاس محلی و باشگاهی، آشکارا عرصه نمایش سرکوب طولانیمدت قومیتها و تبعیضهای شدید قومی بوده است که بازتاب آن را در خواستهای جداییطلبانه هواداران تیمهایی مثل «تراکتورسازی»، «استقلال» و «فولاد» خوزستان میتوان دید. در عرصه ملی، رقابت و حساسیت بازیهای تیمملی ایران با کشورهای عربی، گواه نزاع دیرینه و تاریخی میان ایران و اعراب است.
این نزاع به تقابل تیمهای ایرانی و عربی در لیگ باشگاههای آسیا حساسیتی ویژه میبخشد تا حدی که چندین سال است که در پی تیرگی روابط ایران و عربستان، رقابت میان تیمهای این دو کشور در زمین ثالث برگزار میشود و بازی با تیم ملی فوتبال عراق به چشم بسیاری از طرفداران، همیشه به جنگ هشت ساله ایران و عراق ارجاع داده شده است.
حماسی کردن فوتبال ملی از سوی حاکمیت و القای آن به بازیکنان در طی سالهای پس از دهه ۷۰، همیشه یکی از ابزارهای پنهانسازی تضادهای آشکار و عمیق درون جامعه ایران بوده است. «دلپیرو»، کایپتان سابق باشگاه یوونتوسي پس از بازی ایران مقابل اسپانیا در رقابتهای جامجهانی ۲۰۱۸ روسیه، در صفحه توییتر خود به تمجید از بازی بازیکنان ایرانی نوشت: «تیم ایران با استیل دهه ۸۰ طوری دفاع میکند که انگار فردایی وجود ندارد.»
گویی او در حال توصیف نبرد گلادیاتورهای روم باستان بود.
این حماسی سازی فوتبال از بیرون از خود میدان ورزش، در سطوح سیاستگذاری و مدیریتی همیشه با اختصاص منابع عظیم ارزی به اداره تیمهای باشگاهی و ملی برای کسب نتایج آسیایی و جهانی و تلاش برای کسب جایگاه معتبر در منطقه و رقابت با کشورهای عربی تقویت شده است؛ به طور مثال، در حالی که دولت از تامین ارز برای کالاهای اساسی ناتوان است و بودجههای اختصاص یافته به وسیله رانتبگیران و آقازادهها در یک فرآیند فساد گسترده سیستماتیک اختلاس میشوند، میلیاردها تومان از منابع عمومی صرف نقل و انتقالات مربیان و بازیکنان باشگاهها و تیم ملی و هزینههای نگهداری آنها میشود.
اما با شیوع کرونا، به نظر میرسد این نماد اقتدار ملی ایران و ابزار پنهانسازی تضادهای قومی وارد مرحله جدیدی شد تا جایی که قرار بود بازیگران میدانش قربانی نمایش اقتدار جمهوری اسلامی شوند و در این میان، نهادهای اصلی گرداننده فوتبال کمترین اختیاری از خود نداشتند.
در حالیکه شیوع ویروس کرونا بسیاری از لیگهای دنیا را به تعطیلی کشانده است، لیگ برتر فوتبال ایران با فشار نهادهای حکومتی و فراتر از فدراسیون و سازمان لیگ برگزار شد. در اوضاع شیوع روزافزون این ویروس، مسابقات هفتههای ۲۰ و ۲۱ را برگزار کردند و تلاشها و مخالفتهای اهالی ورزش راه به جایی نبردند.
اینکه فوتبال ایران همیشه تحت فشار نهادهای سیاسی-امنیتی بوده است، امری تازه نیست. اما برای یافتن علت انجام این مسابقات اخیر باید به رابطه میدان ورزش و سیاست بازگردیم و اقتداری که سیاست بر میدان ورزش به ویژه در حاکمیتهای توتالیتر اعمال میکند. چند ماه گذشته رژیم ایران روزهای پرتنشی را در روابط سیاسی بینالمللی پشت سر گذاشت. بعد از کشته شدن «قاسم سلیمانی» توسط ارتش امریکا، ایران با تبلیغات فراوان در پی جبران برآمد و پایگاه خالی امریکا در عراق را موشکباران کرد. رژیم ایران سرمست از لاتبازی در کوچه خلوتی از پیش آماده شده، همزمان هواپیمایی مسافربری اوکراین را در آسمان تهران ساقط کرد که در پی آن ۱۷۶سرنشین هواپیما که اکثرا ایرانی بودند، جان باختند. همین موضوع و ناامنی آسمان ایران، بهترین فرصت را به کشورهای عرب رقیبش داد تا با اعمال فشار بر کنفدراسیون فوتبال آسیا، حق میزبانی ایران را در جام باشگاههای آسیا از او بگیرند. بنابراین، با همه تلاشها و رایزنیهای انجام شده توسط مسوولان باشگاهها و فدراسیون فوتبال، ایران مجبور به بازی کردن در زمین ثالث شد و نه تنها تیمهای ایرانی بخش زیادی از سودی را که در نتیجه میزبانی به دست میآوردند از دست دادند که حتی اقتدار و غرور پوشالی که سالها به اسم فدراسیون پنج ستاره برایش تبلیغ کرده بودند، از دست دادند. با این اتفاق، مشخص شد که با وجود صرف آن همه هزینه ارزی برای فوتبال کشور، حتی در کنفدراسیون فوتبال آسیا، ایران کمترین قدرت و توان لابی ندارد. این اقدامات دوباره، کینه دیرینه میان این کشورها و ایران را تحت تاثیر قرار داد و اکنون که دور برگشت مسابقات باشگاههای آسیا و مقدماتی جامجهانی به میزبانی ایران در راه است، برگزاری یا تعطیلی لیگ اهمیت ویژه سیاسی-امنیتی پیدا کرده است. چرا که هر اقدامی در برگزاری یا تعطیلی لیگ، بازتاب بینالمللی خواهد داشت و میتواند اقتدار ایران را بیش از پیش زیر سوال ببرد. به همین دلیل، حتی با وجود اینکه پیش از ایتالیا و ژاپن، کرونا در ایران شیوع پیدا کرده بود، حکومت تعلیق مسابقات را به تعویق انداخت تا هم از آن بهرهبرداری سیاسی بکند و مطمئن شود تنها کشوری نیست که مسابقات فوتبال در آن تعطیل میشود و هم به دروغ نشان دهد برای سلامتی شهروندانش اهمیت قائل است. بازتاب حاکمیت میدان سیاسی-امنیتی در ورزش ایران درست در این نقطه است که به وضوح نمود پیدا میکند.
البته علاوه بر ردپای نهادهای سیاسی-امنیتی در برگزاری بازیها، نباید از کارکرد کلی فوتبال در انباشت سود غافل شد. گردش مالی فوتبال در ایران نیز همچون دیگر نقاط جهان، مبالغ قابل توجهی است. به همین دلیل، بخش دیگری از الزام برگزاری لیگ، ناشی از تلاش اسپانسرهای تیمها بود که اغلب، شرکتها و هلدینگهای «خصولتی» هستند. گردش مالی که از پخش تلویزیونی و تبلیغات میانبرنامه، تبلیغات محیطی و ارزش افزوده نصیب این مالکان و اسپانسرها میشود، بسیار بیشتر از سودی است که از بلیت فروشی به دست میآید. با توجه به این موضوع، توقع تعطیلی یا لغو زودهنگام مسابقات برای پیشگیری از شیوع کرونا و حفظ سلامت ورزشکاران از سوی حکومتی که در طی سه ماه گذشته بیش از هزار و ۵۰۰ نفر از شهروندانش را کشته و چندین هزار نفر را زندانی کرده، خیالی خام است. ایران تنها زمانی تن به این کار داد که ویروس به دیگر کشورها رسید و فوتبال آن کشورها را تعطیل کرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر