اینکه معلمان و به تعبیر گستردهتر فرهنگیان و فعالان این صنف در ایران چه دغدغههایی را دنبال میکنند، ممکن است سئوال متداول خیلی از ما ایرانیان باشد. اما چطور میتوانیم از دغدغههای فعالان صنفی و فرهنگیانی (معلمانی) که ممکن است در همسایگی ما یا در میان اعضای فامیل یا خانوادهمان باشند، آگاه شویم؟ چطور میتوانیم حرفها و دغدغههای خودمان را برای دورانی که در کلاسهای درس گذراندیم؛ با آنها در میان بگذاریم؟
ایران وایر بهعنوان یک رسانه تلاش میکند تا ضمن انتشار اخبار و گزارشات مرتبط با فرهنگیان و آموزش و پرورش، ارتباط میان آنها و مخاطبان خود را از سوی دیگر برقرار سازد. پس از نظرسنجیهای انجام شده از مخاطبان، پرسشهای از مخاطبان دریافت و به معلمان منتقل کرده ایم. پاسخ معلمان به یکی دیگر از این پرسشها را در ادامه بخوانید:
سئوال: یکی از موضوعات مطرح در سیستم آموزشی بحث نحوه صحیح سنجش و ارزیابی تحصیلی دانش آموزان است. روش سنتی و رایج برگزاری امتحانهای مختلف و نمره دادن به دانشآموزان است. اما برخی معلمان معتقدند که این شیوه کارآمد نیست و نیاز به نوآوری در شیوه های ارزیابی دانشآموزان است. شما به عنوان یک معلم چه فکر میکنید؟ چه راهکارهایی را برای ارزیابی تحصیلی دانش آموزان مفید و ممکن میدانید؟
پاسخ معلم اول: در کلاسهای درس مدارس ایران، بالای ۳۰ نفر تقریباً نزدیک به چهل نفر دانش آموز در یک کلاس نشانده شده اند. بدون در نظر گرفتن علایق و شرایط روحی آنها. شرایط محیطی در کلاس درس به شکلی است که برای دانش آموزان جذاب نیست. در واقع از بدو پیداش مدارس نوین در ایران از دوره زنده یاد حسن رشدیه تا الان محیط کلاس تغییری نکرده است.
با توجه به اینکه محتویات کتب نیز جوابگوی نیاز دانش آموزان نیست و محتویات آن جذاب و لذت بخش نیستند، علاقهای در کلاس به مطالب کتب و درس ندارند .کلاس درس برای آنها مثل زندانی است که هر لحظه آرزوی آزادی از زندان و فرار از آنجا را دارند.
میتوان گفت در کلاس درس، دانش آموزان توجهی نمیکنند. در نتیجه یادگیری در کلاس بسیار ناچیز است. بعنوان نمونه: دانش آموزان از کلاس هفتم تا پایان تحصیلات در آموزش و پرورش، زبان انگلیسی و عربی میخوانند. اگر در آموزشگاههای زبان، این زبان را یاد نگیرند؛ قادر به درک زبان انگلیسی یا عربی نیستند.
در زمینه هنر و ورزش و ادبیات نیز همین دلایل صدق میکند. در واقع اکثر دانش آموزانی که درس را یاد میگیرند، در آموزشگاهها یا نزد معلمان در بیرون از مدرسه و بهصورت کلاسهای خصوصی، میتوانند مطالب را فرا بگیرند. اگر خانوادهای فقر مالی داشته باشد، یادگیری برای فرزندش امکان ندارد. چون سیستم آموزش و پرورش در ایران یک سیستم رقابتی است که در آن کار گروهی و یادگیری مطرح نیست.
سیستم آموزش پرورش ایران و کشورهای غربی از نظر یادگیری باهم قابل قیاس نیستند. در غرب تدریس و محتوای کتب هدفمند است و رقابت معنی ندارد. هدف، «یادگیری، حل مشکلات و تحویل شهروند نرمال به جامعه» است. روشی که بیشتر تدریس آن هم با متد علمی کارگروهی و افزایش دانش، با توجه به روحیات و علایق دانش آموزان صورت میگیرد.
در صورتی که در ایران، سیستم آموزشی یک سیستم رقابتی و مخرب است که، حتماً در کارهای رقابتی، گروهی بازنده و گروهی برنده خواهند شد. در آموزش نباید هدف بازنده شدن گروهی باشد. هدف باید یادگیری و تحویل انسانهای نرمال به جامعه باشد.
پاسخ معلم دوم: سیستم آموزشی در ایران از جمله معیوبترین و عقب ماندهترین سیستمهای آموزشی در جهان است. به گمان بنده به دو دلیل برای نجات آموزش در ایران نخست باید این سیستم در ایران منسوخ شود.
اولا: این سیستم بدون در نظر گرفتن ابزارهای توسعه و فضاهای مجازی و گسترش ارتباطات همچنان به تعریف ارسطویی از آموزش معتقد است.
دوم: این سیستم آموزش منقادانه را جایگزین آموزش نقادانه کرده است. در این نگاه، معلم دانای مطلق و دانش آموز جاهل مطلق است. از این رو آموزش تقلیدی، بر آموزش تحقیقی اولویت دارد. «امر یادگیری» تناسب بسیار ناچیزی با نوع معرفت شناسانه «امر آموزش» در ایران را داراست.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر