فریبرز کلانتری
چندی پیش «علیرضا امری کاظمی»، مدیر ژئوپارک جهانی قشم اعلام کرد که خطر خروج این ژئوپارک از فهرست جهانی یونسکو جدی شده است. او تخریب و واگذاری اراضی در حریم «غار نمکی» قشم به مرکز پرورش میگو را مهمترین عامل بروز چنین خطری برای این پارک عنوان کرده است. «فریبرزکلانتری»، از دستاندرکاران ثبت این اثر در فهرست جهانی یونسکو در یادداشتی که در اختیار ایرانوایر قرار داده توضیح داده که علیرضا امری کاظمی بنا بر ملاحظاتی، مشکل واقعی خطر خروج این پارک از فهرست یونسکو را نمیگوید. در یادداشت زیر مهمترین عوامل بروز این خطر توضیح داده شده است.
***
ثبت آثار ملی و طبیعی در فهرست جهانی یونسکو، یکی از اقدامات خوبی بود که در دوران ریاست جمهوری «احمدینژاد» به بدترین نوع ممکن، از سوی مدیران میانی بار دیگر مطرح و به اجرا درآمد. چراکه عملا این کار بهعنوان مسابقهای در نظر گرفته شده بود که ازآنپس هر مدیری که در سازمان میراث فرهنگی مشغول به کار میشد، نهایت تلاش خویش را به کار میبرد تا چند اثر طبیعی یا تاریخی را در این فهرست به ثبت برساند تا بر حجم سابقه کاری موفق خویش بیفزاید. گویا ژئوپارک قشم نیز از آن بینصیب نماند.
در اواخر سال ۱۳۸۵ با حضور «اسفندیار رحیم مشایی»، رییس اسبق سازمان میراث فرهنگی و نمایندگان یونسکو، در مراسمی لوح ثبت ژئوپارک قشم به ایران اهدا شد؛ اما در آن زمان هم این اقدام، مشروط به تامین شرایطی بود که بر اساس قوانین یونسکو همه آثار ثبتی در هرجای دنیا، ملزم به رعایت آن بودند.
درواقع سازمان میراث فرهنگی آن زمان با اقدام به ثبت در فهرست، بهنوعی مسوولیت تامین شرایط لازم برای این اثر طبیعی را پذیرفته بود و باید طی زمان مشخصی این شرایط را تامین میکرد تا مرحله ثبت بهصورت کامل انجام شود.
نکته قابل تامل آن است که این شرایط که بهعنوان الزامات ویژه یک اثر جهانی مطرح میشود، بهصورت دورهای «هر دو سال» از سوی یونسکو مورد بازدید قرار گرفته و درصورتیکه شروط رعایت نشده باشد، اثر از فهرست جهانی خارج میشود.
متاسفانه به دلیل فراهم نشدن این شرایط الزامی، در سال ۱۳۹۱ ژئوپارک قشم، با دریافت کارت قرمز از فهرست آثار ثبتشده در یونسکو خارج شد و پسازآن چهار سال طول کشید تا بار دیگر با روی کار آمدن مدیران جدید، این اثر ملی مجددا در فهرست آثار جهانی به ثبت برسد.
اما اینکه چرا این اتفاق افتاد؟ ریشهاش در سالهای دور است. درواقع منطقه آزاد قشم با مشکل دوگانگی مدیریتی مواجه است، یعنی منطقه قشم به دو بخش تقسیم شده است که بخشی از آن بهعنوان منطقه آزاد در نظر گرفته شده و بخش دیگر بهعنوان شهرستان قشم زیرمجموعه استان هرمزگان است.
این دوگانگی مدیریتی، سالهاست که نهتنها برای مدیریت آثار طبیعی – تاریخی منطقه مشکلات بسیاری را به وجود آورده است، بلکه شرایط زندگی بومیان منطقه را نیز با مشکلات بسیاری روبهرو کرده است. چراکه قشم، با تمام وسعت و زیباییاش چون نگینی بیصاحب در شهر مردگان است.
این امر باعث شده است که بومیان منطقه نیز، برای انجام یک کار کوچک، با بروکراسیهای اداری عجیب و پیچیدهای روبهرو شوند. در چنین شرایطی طبیعی است که هیچ سرمایهگذاری تمایلی به حضور در این منطقه نداشته باشد. درنهایت این منطقه همچنان با فقر و مشکلات توسعهنیافتگی دستبهگریبان است.
در چنین شرایطی معدود سرمایهگذارانی که گذرشان به جزیره میافتد، بیشتر از آنکه سرمایهگذار واقعی باشند، سودجویانی هستند که اغلب با بهرهمندی از روابطی که با مدیران دولتی منطقه دارند، در قالب سرمایهگذار مطرح شده تا به بهانهای ولو «ساخت آثار تاریخی» بودجههای دولتی را به حسابهای شخصی خود واریز کنند.
در این زمینه، یکی از بهترین نمونههایی که میتوان به آن اشاره کرد ماجرای فردی به نام «رضوی» بود که در دولتهای قبل از احمدینژاد با تبانی با یکی از مدیرعاملان سابق منطقه آزاد قشم، ردیف بودجهای با عنوان «ساخت آثار تاریخی» تعریف کرده بودند. متاسفانه بودجه آن را دریافت کرده و به بهانه آن در جنب غار خربس، غاری جدید حفر کرده و حکاکیهایی روی دیوار ایجاد کردند. متاسفانه هنوز هم این حکاکیها موجود است و از سوی بازدیدکنندگان بهعنوان اثر تاریخی تصور میشود.
آن زمان هم غار خربس بهعنوان اثر ملی ثبت شده بود، اما دقیقا از سوی مدیرعامل منطقه آزاد قشم و همکارانش نادیده گرفته شد.
در این شرایط مدیران منسوب شده این منطقه، همواره بهجای تمرکز بر رفع اساسی مشکلات منطقه و ژئوپارک، بیشتر جذب حواشی رسانهای و تبلیغات حاصل از آن شده و به همین دلیل بیشتر بودجهها بهجای پروژههای عمرانی صرف هزینههای جاری میشود. این امر سالهاست که به رویه معمولی در آن منطقه تبدیل شده است.
نکته قابل تامل آنکه در روزهای اخیر، علیرضا امری کاظمی مدیر ژئوپارک جهانی قشم در گفتگو با ایسنا به مشکلاتی اشاره کرده است که به نظر میرسد عمدا یا سهوا از بیان اصل ماجرا امتناع ورزیدهاند. چراکه ایشان بهعنوان سرپرست، بهتر از هرکسی میدانند که مشکلات اصلی این منطقه، مدیریت دوگانه حاکم بر منطقه است. این مدیریت دوگانه موجب صدور مجوزهایی است که یک اثر ثبتشده جهانی را در خطر قرار میدهد.
در چنین شرایطی ایشان بهجای اینکه بهعنوان مدیر ژئوپارک جهانی قشم که همزمان سرپرستی سازمان میراث فرهنگی را نیز برعهده دارند، نهایت تلاش خویش را برای برطرف کردن دوگانگی مدیریت منطقه به کار بندند، ترجیح دادهاند تا بار دیگر روش مدیران اسبق یعنی «پرداختن به حواشی» را به کار گیرند.
هرچند به نظر میرسد که ایشان بنا بر مصلحتهایی نخواستهاند به فعالیتهای عمرانی که از سوی سپاه در مناطق ثبتشده در فهرست آثار جهانی یونسکو در حال انجام است، اشاره کنند. چراکه اگر حتی فرض را بر رفع شدن همه مشکلات موجود در منطقه بگیریم، فعالیتهای گسترده سپاه در منطقه حتما در آینده مشکلات بزرگی را برای ادامه حضور در فهرست جهانی به وجود خواهد آورد.
متاسفانه از ابتدای انقلاب ۵۷ تاکنون، ازآنجاکه همهچیز در جمهوری اسلامی تحتتاثیر مستقیم مسایل ایدئولوژیکی قرار گرفته، نهایتا در هر زمینهای ولو ساخت سرویسهای بهداشتی، به یک امر سیاسی برمیخوریم و با دیوار بزرگی از نبایدها و ناممکنها مواجه میشویم!
ثبت آثار طبیعی و تاریخی با هدف جذب گردشگر در حوزه صنعت گردشگری اتفاق میافتد و گردشگری نیز به دلایلی که اشاره کردیم، همواره بهعنوان یک امر سیاسی در جمهوری اسلامی تلقی شده است. این امر موجب شده گردشگری، هرگز از سوی دولتمردان هیچ دولتی جدی گرفته نشود.
حتی در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد که تبلیغات ویژهای بهواسطه رسانهها برای صنعت گردشگری انجام شده بود، درنهایت شاهد آن بودیم که جز چند فیلم چندثانیهای و کلنگزنی چند هتل و سرویس بهداشتی، هیچ اتفاق خاصی در این عرصه نیفتاد. متاسفانه قشم هم از این شرایط بینصیب نماند.
متاسفانه پس از گذشت ۱۳ سال شاهد هستیم که هیچگونه از الزامات مورد تاکید یونسکو نهتنها تکمیل نشده، بلکه هنوز در نیمهراه است. موارد ابتدایی چون ایجاد مسیرهای مواصلاتی مناسب با طبیعت منطقه، نصب تابلوهای راهنمایی، ایجاد امکانات رفاهی، تفریحی و آموزشی برای بازدیدکنندگان و جوامع محلی و راهاندازی موزه ژئوپارک و... در ۲۵ ژئوسایت این ژئوپارک هنوز هم فراهم نشده است.
اما آنچه در این میان اهمیت دارد، این است که اصلاحات موردنیاز این اثر جهانی باید برطرف شود تا بتوانیم آن را به نام کشور ایران و برای ایران نگهداریم. این یک فرصت جهانی است که ایران هم میتوانست مانند سایر کشورها، از آن بهرهمند شود.
اما دریغ و درد که این روزها، همچنان شاهد آن هستیم که مدیران ترجیح میدهند دوره مدیریتی خود را به حواشی بپردازند. اینجاست که باید بدون تعارف از ایشان بپرسیم که هدف اصلیشان از پرداختن به حاشیهها چیست؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر