مریم دهکردی
سرم را میگیرم بین دو دست و زیر لب میگویم: « این از الان انقدر حرف گوش نکنه دو سال دیگه من چه گلی به سر بگیرم؟» سرم را میآورم بالا. دو چشم روشن درخشان و دریایی عمیق دارند نگاهم میکنند. همین که مطمئن میشود حالم خوب است و موضوع نگران کنندهای نیست لبخند میزند و میگوید: «آریا بالا!» بعد پایش را میگذارد لبه صندلی که یک و نیم برابر خودش قد دارد که برود بالا!
آریا بیست و سه ماهگی را در حالی شروع کرده که من بعنوان مادرش غرق در اتفاقهای تلخ خبری روز را به شب و شب را به روز گره میزنم. در کشورم تعداد نامعلومی انسان با شلیک مستقیم گلوله یا زیر شکنجه و ضرب و شتم تنها در چهار روز جان باختهاند. هزاران نفر به خاطر اعتراض به وضعیت اقتصادی و نبود آزادیهای فردی و اجتماعی در زندانند. هر روز بر تعداد بازداشتشدگان افزوده میشود ۷۰ نفر آدم زیر دست و پا مانده و مردهاند چون دولت توان مدیریت برگزاری یک مراسم خاکسپاری برای یکی از آدمهای مهمش را ندارد و دست آخر، سامانه ضد هوایی کشورم که مدعیست میتواند پشه آمریکا و اسراییل را روی هوا نعل کند دو موشک شلیک کرده به یک هواپیمای مسافربری و ۱۷۶ جان جوان را خاکستر کرده است. بله! برای من مادر روزنامهنگار وضعیت هیچ عادی نیست.
حالا در این وضعیت غیرعادی که نه جان و توانی برای سروکله زدن هست نه دل و دماغی برای کتابهای روانشناسی خواندن من به خودم آمدم و دیدم آریا وقتی دارد کاری را انجام میدهد که میداند اشتباه است به تذکرها و حرفهای من و پدرش گوش نمیکند.خودش را میزند به نشنیدن.
مثلا وقتی باقیمانده آب ته لیوان را می ریزد روی میز و با دست آب را مشت مشت به هوا می اندازد و میگوید: «بایون... بایون» هر چقدر صدایش کنیم و برایش توضیح بدهیم کار بدی می کند لباسش را خیس کرده و در این سرما ممکن است سرما بخورد یا دارد گند میزند به همه جا او نه تنها نگاهمان نمیکند بلکه بی توجه آواز «بایون.... بایون» را قطع نکرده و آب را با شدت بیشتری مشت میکند و به در و دیوار میپاشد.
یا وقتی گربه بینوا دراز کشیده و او دمش را میکشد هر چقدر بگوییم گربه هم مثل تو کوچولو است. دردش میآید و نباید اذیتش کنی بی توجه و جیغ کشان به دنبال گربه میدود تا دمش را بکشد.
خلاصه که با همه کظم غیض ها، با همه صبوریها و تلاش برای از کوره در نرفتن ها چند باری صدایم بر سر او بلند شد. شما فکر می کنید اهمیتی داد؟ حاشا و کلا! نگاهم کرد. لبخند کجکی اعصاب خرد کنی زد و ادامه داد.
دیروز با دوست مشاوری درباره این رفتارهای عجیب حرف زدم. وقتی توضیح دادم خندید و گفت: «من امیدم به آریا بود. پس او هم در این دام افتاده؟» بعد توضیح داد که او دارد قدرت خودش و میزان تاثیرگذاری آن بر تو و پدرش را بعنوان والد، بزرگتر و تصمیمگیرنده میسنجد. میخواهد بداند تا کی و کجا میتواند قلمرو خواستههایش را بگستراند و تو را عقب براند.
او توضیح میداد که از ۲ تا ۴ سالگی، کودکان از ابزارهای مختلفی برای گسترده کردن قلمرو خواستههایشان استفاده میکنند.
اولین ابزار جیغ زدنهای بلند و گریههای جانخراش توی محلهای عمومی است که والدین را یک قدم به عقب میراند. یعنی شما برای حفظ آسایش دیگران آنچه کودک خواسته را در اندک زمانی پس از بلندشدن صدایش فراهم میکنید و همین باعث میشود او متوجه شود اگر وقتی چیزی میخواهد داد و فریاد کند به دستش خواهد آورد.
کودک من از این مرحله عبور کرده است. چند باری در خانه با فریاد و جیغ درخواست میکرد. سخت بود در برابر جیغهای بنفشش خودداری کنیم اما تا جایی که ممکن بود بخصوص اوقاتی که در خانه بودیم با گفتن جملههای ساده ای که برای او قابل فهم باشد به او فهماندیم راه رسیدن به خواستهاش گریه و داد و بیداد نیست.
حالا اما نیازی به گریه نمیبیند. حرف میزند. دایره لغات نسبتا گستردهای دارد و به خوبی متوجه حرفهای ما میشود اما راه بهتری پیدا کرده است. نشنیدن! او وقتی به صلاح نباشد یا بداند اگر به حرف ما توجه کند از چیزی که میخواهد دور خواهد شد خودش را به نشنیدن میزند.
دوست روانشناسم میگوید در این مواقع والدین نباید خشمگین شوند. به جای خشم با مهربانی اما قاطع صحبت کنند. میزان محدودیتها را کم کنند اما در همان اندک مواردی که خط قرمز هستند قاطع باشند.
در خانه ما دست زدن به تلفن و کامپیوتر و برق، نشستن در صندلی ماشین و دست زدن و آسیب رساندن به حیوان خانگی خط قرمز است. در این موارد هر چقدر هم او خودش را به نشنیدن بزند ما قاطع در برابرش میایستیم اما اگر مثلا میخواهد وقتی از بیرون به خانه میآید همچنان کفش به پا داشته باشد میتواند اینکار را بکند. خودش هر وقت خسته شد حتما خواهد خواست کفشش را دربیاوریم.
از وقتی خط قرمزها را مشخص کردیم، تحمل نشنیدن های آریا آسانتر شده است.
ما همه مواردی که نادرست هستند را تذکر میدهیم اما اگر کاری که میکند صدمه جسمی و روحی به او نمیزند می تواند هر وقت خواست از آن دست بکشد. امیدواریم به این شیوه هم او زودتر از نشنیدن دست بردارد هم ما از این روزهای سخت پر از خشم و غصه بگذریم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر