«کیمیا علیزاده»، ستاره تکواندو ایران که پیشازاین اخباری در مورد پناهنده شدنش به کشور هلند به گوش میرسید، در صفحه اینستاگرام خود بهصورت رسمی خبر از خداحافظیاش از ایران داد.
او در بخشی از متن طولانی خود مدعی شده است که سالها «حجاب اجباری» را تحمل کرده و بیش از این نمیخواست «پای سفره ریاکاری، دروغ، بیعدالتی و چاپلوسی بنشیند.» این در حالی است که کیمیا علیزاده پیشازاین و در سالهای اوج خود، مدال کسب سهمیه المپیکش را به «شهدای حرم» تقدیم کرد یا در مراسم تقدیر «حسن روحانی» از مدالآوران المپیک، از برجام بهعنوان دستاورد نظام جمهوری اسلامی تقدیر کرده بود.
در بیانیه نخستین مدالآور زن تاریخ ایران در المپیک چنین میخوانیم:
«با سلام آغاز کنم، با خداحافظی یا تسلیت؟ سلام مردم مظلوم ایران، خداحافظ مردم نجیب ایران، تسلیت به شما مردم همیشه داغدار ایران. شما مرا چقدر میشناسید؟ فقط آنطور که در مسابقات، در تلویزیون، یا در حضور مقامات دیدهاید. اجازه دهید حالا آزادانه، هویت سانسور شدهام را معرفی کنم. میگویند کیمیا پسازاین چیزی نخواهد شد. خودم از این هم فراتر میروم و میگویم قبل از این هم چیزی نبودهام: «من کیمیا علیزاده، نه تاریخسازم، نه قهرمانم، نه پرچمدار کاروان ایران.
من یکی از میلیونها زن سرکوبشده در ایرانم که سالهاست هر طور خواستند بازیام دادند. هرکجا خواستند بردند. هرچه گفتند پوشیدم. هر جملهای دستور دادند تکرار کردم. هر زمان صلاح دیدند، مصادرهام کردند. مدالهایم را پای حجاب اجباری گذاشتند و به مدیریت و درایت خودشان نسبت دادند.
من برایشان مهم نبودم. هیچکداممان برایشان مهم نیستیم، ما ابزاریم. فقط آن مدالهای فلزی اهمیت دارد تا به هر قیمتی که خودشان نرخ گذاشتند از ما بخرند و بهرهبرداری سیاسی کنند، اما همزمان برای تحقیرت، میگویند: فضیلت زن این نیست که پاهایش را دراز کند!
من صبحها هم از خواب بیدار میشوم پاهایم ناخودآگاه مثل پنکه میچرخد و به درودیوار میگیرد. آنوقت چگونه میتوانستم مترسکی باشم که میخواستند از من بسازند؟ در برنامه زنده تلویزیون، سوالهایی پرسیدند که دقیقا به خاطر همان سوال دعوتم کرده بودند.
حالا که نیستم میگویند تن به ذلت دادهام. آقای ساعی! من آمدم تا مثل شما نباشم و در مسیری که شما پیش رفتید قدم برندارم. من در صورت تقلید بخشی از رفتارهای شما، بیش از شما میتوانستم به ثروت و قدرت برسم. من به اینها پشت کردم. من یک انسانم و میخواهم بر مدار انسانیت باقی بمانم.
در ذهنهای مردسالار و زنستیزتان، همیشه فکر میکردید کیمیا زن است و زبان ندارد! روح آزرده من در کانالهای آلوده اقتصادی و لابیهای تنگ سیاسی شما نمیگنجد. من جز تکواندو، امنیت و زندگی شاد و سالم درخواست دیگری از دنیا ندارم.
مردم نازنین و داغدار ایران، من نمیخواستم از پلههای ترقی که بر پایه فساد و دروغ بنا شده بالا بروم.
کسی به اروپا دعوتم نکرده و در باغ سبز به رویم باز نشده؛ اما رنج و سختی غربت را به جان میخرم چون نمیخواستم پای سفره ریاکاری، دروغ، بیعدالتی و چاپلوسی بنشینم. این تصمیم از کسب طلای المپیک هم سختتر است، اما هرکجا باشم فرزند ایرانزمین باقی میمانم. پشت به دلگرمی شما میدهم و جز اعتماد شما در راه سختی که قدم گذاشتهام، خواسته دیگری ندارم.»
مطالب مرتبط:
چرا کوچ ورزشکاران ایرانی سرعت گرفته است؟
سعید مولایی، علیرضا فیروزجا و ملیتی که بخاطر اسراییل تغییر میکند
مولایی تابعیت مغولستان را پذیرفت؛ خروج از زیر پرچم تیم پناهندهها
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر