وضعیت کارگران در گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان و اعتراضات آنها به این شرایط برای ماههای متمادی در صدر اخبار رسانههای ایران قرار داشت. اگر چه همچنان صدای اعتراض کارگران این شرکت به وضعیت معیشت و سایر مطالبات صنفیشان شنیده میشود. درمان و مسکنهای موقتی که تا این لحظه برای حل مسائل کارگران این شرکت تجویز شده نه تنها کافی نبوده که منجر به پیچیدهتر شدن وضعیت آنها شده است.
«پیمان شجیراتی» کارگر سابق گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان با انتشار روایت دو سال پیگیری مطالبات کارگران این شرکت در سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ به بررسی خواستهها، مطالبات و پاسخهای دولت و کارفرمایان شرکت و برخورد نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی پرداخته است. ایران وایر به سبب اهمیت این روایت و نکات آموزنده آن برای سایر کارگران، با کسب اجازه از وی، اقدام به بازنشر آن در روزهای آتی مینماید. چهارمین بخش آن را در ادامه بخوانید:
پاسکاری مالکیت بین بانک ملی و موسوی؛ شرح سه دوره اعتصاب در سال ۱۳۹۶
تجربههای به دست آمده از اعتصاب قبلی، ما را به روند تکامل یافتهتری در شکل و نوع اعتصاب و اعتراضات خود رهنمون ساخت. اکنون دیگر کانال تلگرامی «کارگران فولاد» به مرجعی معتبر برای کارگران تبدیل شده بود. این کانال در کمک به سازماندهندگان اعتراضات برای صدور فراخوان تجمعات و نیز صدور بیانیههای متعدد در خصوص مطالبات و خواستههای جمعی کارگران، ظرفیت بزرگ و موثری بود.
با تجاربی که از اعتصاب قبلی کسب شده بود، لزوم برقراری ارتباط با رسانهها و انتقال اخبار لحظه به لحظه تجمعات و اعتراضات به رسانههای داخلی و خارجی احساس و انجام آن موجب شد تا مبارزه ما بهتر دیده و صدای ما رساتر و فراتر از قبل شنیده شود.
علاوه بر این، لازم بود تا در شیوه اعتراضات خود تغییراتی ایجاد کنیم؛ بدینگونه که در مرداد ۱۳۹۶، در حالی که بیش از سه ماه از مالکیت «بانک ملی» بر «گروه ملی صنعتی فولاد ایران» میگذشت و پرداخت حقوقها همچنان معوق مانده بود، اینبار تجمع اعتراضی خود را علاوه بر استانداری، به مقابل ساختمان سرپرستی بانک ملی استان خوزستان بردیم.
با گذشت چند روز و پاسخگو نبودن مسوولان استان و همینطور بازداشت یک روزه تعدادی از همکاران توسط نیروهای امنیتی، سازماندهندگان تصمیم به عزیمت به تهران و تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی گرفتند. بلافاصله فراخوان این تجمع و دلایل آن در کانال تلگرامی کارگران فولاد منتشر و یک شماره حساب بانکی برای جمعآوری کمکهای نقدی کارگران اعلام شد. در عرض چند ساعت واریز کمک مالی کارگران انجام شد و تیمی ۶۰ نفره به نمایندگی از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد با اتومبیلهای شخصی به تهران عزیمت کردند.
این فراخوان موجب سراسیمهگی مسوولان و موضوع به تهران مخابره شد. مترو «بهارستان» و همینطور خیابانهای اطراف ساختمان مجلس مملو از نیروهای انتظامی و لباس شخصی بود. به محض رسیدن مقابل درب ضلع غربی مجلس، نیروهای یگان ویژه از تجمع کارگران جلوگیری کردند و جمعیت ما به سمت ایستگاه مترو رانده شد.
مقابل ساختمان برنامه و بودجه، کارگران با استقامت و مقاومت موفق به تجمع شدند. پس از ساعتی، دو تن از نمایندگان اهواز در جمع ما حضور یافتند و وعده پیگیری و رفع مشکلات را دادند که مورد پذیرش کارگران قرار نگرفت. در نهایت مقرر شد هیاتی پنج نفره از کارگران در همان روز با اعضای هیات مدیره بانک ملی ایران تشکیل جلسه بدهند تا پیگیری مطالبات از طریق بانک دنبال شود.
با رأیگیری که در محل تجمع انجام شد، نفراتی انتخاب و عازم جلسه شدند. در این جلسه تصمیم گرفته شد سه ماه حقوق بهصورت یکجا و همینطور مطالبات مربوط به سال ۱۳۸۹ که بانک متعهد به پرداخت آن شده بود، به حساب کارگران واریز شود. همچنین مقرر شد با تأمین مواد اولیه، کلیه خطوط راهاندازیشوند و مبلغ ۸۰۰ میلیارد ریال بهعنوان سرمایه در گردش در اختیار مدیریت شرکت قرار گیرد. با امید به تحقق این وعدهها، به اعتصاب پایان داده شد.
اما آن چه از توافقات به عمل آمده با بانک رخ داد، تنها واریز همان سه ماه حقوق و مطالبات سنوات سال ۱۳۸۹ بود و باقی تعهدات از سوی بانک ملی ایران نادیده گرفته شدند.
کمتر از سه ماه بعد بانک ملی اعلام کرد گروه ملی صنعتی فولاد به «عبدالرضا موسوی»، مالک «شرکت هواپیمایی زاگرس» واگذار شده است. بلافاصله اعتراض خود را نسبت به این واگذاری و عدم تخصص وی در زمینه فولاد، بهصورت کتبی و همینطور مراجعه حضوری به استاندار، فرماندار و مدیریت بانک ملی اعلام کردیم. اما از آنجا که موسوی از حمایت تمام و کمال استاندار و دستگاههای امنیتی مانند سپاه پاسداران و حتی برخی وزیران دولت برخوردار بود، نه تنها به اعتراض ما توجهی نشد بلکه این اعتراض منجر به بازداشت سه نفر توسط نهادهای امنیتی در اهواز شد.
ورود موسوی به عنوان سرمایهگذار هم تغییری در شرایط تولید و راهاندازی کارخانجات ایجاد نکرد. مالک جدید معتقد بود در شرایط فعلی، تولید و فروش محصول صرفه اقتصادی ندارد. این در حالی بود که کارخانجات فولادی تازه تأسیس در خوزستان توانسته بودند از فرصت توقف تولید در گروه ملی صنعتی فولاد استفاده کنند و با بالا بردن ظرفیت تولید خود، علاوه بر بازار داخلی، سهمی از صادرات فولاد به کشورهای همسایه را هم به دست آورند و به سود سرشاری دست یابند.
با پیگیریهای کارگران، مشخص شد بانک در ازای رهن اسناد شرکت و املاک گسترده آن، قصد پرداخت هزار میلیارد تومان وام بانکی به موسوی را دارد. طبق اطلاعاتی که توسط نزدیکان موسوی و «محمودی»، مدیرعامل شرکت به بیرون درز کرد، موسوی قصد داشت تا مبلغ وام را در جای دیگری که ظاهراً شرکت هواپیمایی زاگرس بود، هزینه کند. با ادارات و سازمانهای بسیاری، از جمله سازمان بازرسی کشور، دادستانی کل کشور، استانداری خوزستان، بانک ملی و نمایندگان مجلس مکاتبه و نسبت به پرداخت وام در ازای ترهین شرکت هشدار داده شد اما پاسخ مناسبی از این مکاتبات دریافت نشد.
پرداخت این مبلغ به موسوی به معنی بدهکاری بیشتر شرکت و چه بسا تعطیلی همیشگی آن بود. بنابراین، کارگران فولاد تصمیم به اعتصاب و جلوگیری از یک فاجعه دیگر گرفتند؛ فاجعهای که تیر خالص به موجودیت و ادامه حیات گروه ملی صنعتی فولاد بود اما آگاهی و هوشیاری همیشگی کارگران مانع آن شد.
این بار کارگران فولاد آگاهتر و باتجربهتر از قبل عمل کردند و راههای جدیدتری برای نشان دادن قدرت و توان اعتراضاتی خود یافتند.
اکنون به ماههای پایانی سال ۱۳۹۶ رسیده بودیم. علاوه بر مسایل یاد شده، چهار ماه حقوق هم به کارگران پرداخت نشده بود. تجمعات اعتراضی ما مجدداً مقابل استانداری خوزستان، جایی که حامی قدرتمند موسوی بود، آغاز شد. اما اینبار به راهپیمایی و تجمع بسنده نشد. تجارب کارگر گروه ملی صنعتی فولاد از روند اعتصابهای قبلی در حامل تکامل بود.
پس از چند روز تجمع و تظاهرات خیابانی و بیتوجهی مسوولان به اعتراضات، مراسم نماز جمعه که کانون قدرت نمایی و تحمیق از سوی حامیان سرمایه است، بهعنوان هدف بعدی و فرصت تاکتیکی برای اعتراض نشانهگذاری شد. حضور پرشمار کارگران گروه ملی صنعتی فولاد با لباس فرم و شعارهای پی در پی و خشمگینانه آنها دقایق زیادی اخلال در برگزاری نماز جمعه ایجاد کرد.
تعداد زیادی از شهروندان حاضر در مصلی در حمایت از کارگران، با دادن شعار، آنها را همراهی کردند. پس از دقایقی، با دخالت نیروهای امنیتی، کارگران معترض به بیرون از مصلی برده شدند.
این حرکت اعتراضی یکی از اقدامهای تبلیغی مؤثر کارگران گروه ملی صنعتی فولاد بود که به فاصلۀ ۲۰ روز بعد، کشاورزان شرق اصفهان از این اقدام با شعار «پشت به دشمن، رو به میهن» الگوبرداری کردند. بعدها همین روش اعتراضی توسط کارگران «شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه» هم در جریان اعتصاب آذر ۱۳۹۷ تکرار شد.
هفته بعد باز اعتراضات و تظاهرات خیابانی ادامه یافتند تا این که در پایان هفته، با یورش شبانه مأموران پلیس امنیت عمومی به منازل کارگران، تعداد ۱۰ نفر از همکاران را بازداشت کردند. فردای این دستگیریها، یعنی روز جمعه جمعیتی بالغ بر۵۰۰ نفر از کارگران فولاد برای دومین بار و این بار به نشانه اعتراض به بازداشت همکاران خود قصد ورود به مصلای نماز جمعه را داشتند که با ممانعت نیروهای امنیتی سپاه و بسیج مواجه شدند.
محل مصلی و خیابانهای اطراف مملو از حضور مأموران موتور سوار انتظامی و افراد لباس شخصی بود. پس از ناکامی از ورود به داخل مصلی، تصمیم به ادامه تجمع در مقابل در ورودی اصلی مصلی گرفته شد. تا ساعت یک بعدازظهر و اتمام مراسم، تجمع اعتراضی و قدرتمند کارگران فولاد ادامه یافت.
از روز بعد باز هم تجمعات مقابل استانداری ادامه یافتند. همزمان تعداد دیگری از کارگران و خانوادههای بازداشتشدگان در مقابل دادگاه انقلاب تجمع کردند و خواهان آزادی بدون قید و شرط بازداشتیها شدند.
در ادامه و در روزهای بعدی، تظاهرات خیابانی کارگران فولاد ادامه پیدا کرد. انجام این تظاهرات خیابانی در حالیکه کمتر از دو ماه قبل خیابانهای اهواز صحنۀ زد و خورد اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ بود، به آن حساسیت دوچندانی میداد.
شاید به همین خاطربود که در یکی از همین روزهای تظاهرات، اتومبیل ناشناسی با سرعت زیاد وعامدانه به طرف صف کارگران معترض گروه ملی صنعتی فولاد رفت و پس از زیر گرفتن چند کارگر، به سرعت از محل حادثه متواری شد. در این حادثه یکی از کارگران به شدت آسیب دید و بلافاصله توسط همکاران به بیمارستان منتقل شد. ولی با وجود پیگیریهای مستمر کارگران و با وجود دوربینهای متعدد در محل سانحه، هرگز از سرنوشت این خودرو و هویت راننده آن خبری به دست نیامد.
تصویر کارگری که توسط خودروی ناشناس زیر گرفته شد
کارگران علاوه بر تظاهرات و تحصن، اقدام به بستن در ساختمان سرپرستی و خزانه کل بانک ملی خوزستان کردند. سرانجام با جدیتر شدن اعتراضات و مجبور کردن نهادها و دستگاههای دولتی دیگر به واکنش، چهار ماه حقوق کارگران واریز و کلیه بازداشت شدگان با قید وثیقه از زندان مرکزی اهواز آزاد شدند.
مطالب مرتبط:
روایتی از دوسال سازماندهی و مبارزه کارگری در گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان - 1
روایتی از دوسال سازماندهی و مبارزه کارگری در گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان - ۲
روایتی از دوسال سازماندهی و مبارزه کارگری در گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان - ۳
آینده مبهم گروه ملی صنعتی فولاد
روایت یک کارگر از اعتراضات گروه ملی فولاد ایران؛ مشکل ما معیشت بود، گفتند شما دشمن هستید
زندگی مخفی یک کارگر معترض؛ گفتو گو با میثم آل مهدی
محرومیت در جوار نفت؛ مرور اعتراضات کارگری استان خوزستان-بخش نخست
صدای اعتراض اسماعیل و همکارانش؛ مرور اعتراضات کارگری در استان خوزستان -بخش دوم
یورش شبانه نیروهای امنیتی به منزل کارگران گروه ملی فولاد اهواز
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر