close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

اعترافات اجباری اعضای باند سوریلند!

۳ آبان ۱۳۹۸
شراگیم زند
خواندن در ۵ دقیقه
اعترافات اجباری اعضای باند سوریلند!

در جریان طرح برخورد پلیس فتا با شاخهای اینستاگرام سربازان گمنام امام زمان موفق شدند در یک عملیات اطلاعاتی «پیچیده» و «چند وجهی» تعدادی از شناخته شده ترین شاخ های اینستاگرام را شناسایی و دستگیر نمایند. همگی این افراد عضو باندی موسوم به «سوریلند» بوده که در اعترافات خود پرده از اسرار این باند مخوف و سردسته مخوف تر (س.ر.) یا همان سروش رضایی برداشتند.  

اعترافات تلویزیونی پرویز:
داداش ما رو دیگه چرا گرفتین؟ ما که کلا کارتونیم! شاخ مجازی؟ اسیر شدیم... چشم چشم... همونا رو می‌گم. فقط خواهشا بابای پونه رو نگین بیاد. بسم الله الرحمن الرحیم و بهی نستعین.  پرویز هستم عامل موساد! برای اشاعه فحشاء و ترویج رابطه نامشروع توسط شخصی به نام سروش رضایی ساخته و پرداخته شدم. از اون زمان هم همیشه رابطه نامشروع با خانمی به نام پونه داشتم که قبح این کثافت کاریا توی جامعه بریزه. ولی چیزه آخه من نداشتم ها... نه اینکه نتونم ولی واقعا هیچوقت حسش نبود. آهان. باشه چشم. باباشو صدا نکنید فقط! ارتباط من با «سر تیم» خارج از کشور از طریق همون آجری بود که زیر پام می‌گذاشتم. اون آجر در واقع یک دستگاه فرستنده و گیرنده پیشرفته جاسوسی بود. داداش ببخشید اینجا منظور همون آجر منه؟ ای بابا. می‌دونستم اینجوریه می‌بردم پشت توپخونه آبش میکردم. زودتر نمی‌شد آمار آجرمو بهم بدین؟ الان چی کار کنم؟  کاری چیزی دیگه ندارین با من؟ می‌تونم برم؟ نمی‌تونم...؟ اسیر شدیم این وقت روز. لااقل جا بندازین همینجا بخوابم.

اعترافات تلویزیونی پونه:
با سلام. پونه هستم. حدود پنج سال پیش وارد تشکیلات سوریلند شدم. من از همون ابتدا از طرف سروش رضایی مامور بودم که با هنجار شکنی، برهنگی رو توی جامعه عادی سازی کنم. چجوری؟ همه ش می‌گفت با شورت بخواب روی تخت پاهاتو بده بالا بذار روی دیوار بعد همزمان با پرویز تلفنی صحبت کن. بله. اصلا نصف پلان های پرویز و پونه همینه. هی کپی – پیست می‌کرد روش دیالوگ می‌گفتیم ما. می‌خواست برهنگی و مسائل داخل صدف من قشنگ نفوذ کنه به بطن جامعه. نخیر. با خودش که رابطه ای نداشتم. خودشم بدتر از پرویز خیلی یُبس بود! به خدا مردا دیگه مث قدیما نیستن. به خاطر این مرغا و گوشتای هورمونیه. حاشیه نرم؟ آخه دیگه نمی‌دونم خب چی بگم. آهان از روی کاغذ بخونم! چشم... توصیه من اینه که جوانها و به خصوص دخترخانومای نجیب ایرانی گول دشمنان نظام و انقلاب رو نخورن و بازیچه دست بیگانگان نشن. من اگه توی فیلم با شورت ظاهر میشم برای اینه که شماها رو فریب بدم.  توی زندگی واقعی خودم حجاب دارم چون می‌دونم حجاب مصونیت است نه محدودیت. با تشکر!

اعترافات تلویزیونی مامان پونه:

بس لل ه ه  ررر ممیم... ها؟ چادرمو چرا فرو کردم تو حلقم؟ فقط گوشه چادر رو با دندون بگیرم که «پیرسینگ» لبم معلوم نشه؟ چشم. دیگه گفتم کار از محکم کاری عیب نمی‌کنه. ببخشید. تکرار نمی‌شه. من مادر پونه م. این دختر والا نمی‌دونم چرا اینجوری شد یه دفعه. سرش به درس و کتاب بود... جان؟ من خودم چرا اینجوری شدم؟ چجوری؟ حلقه لبم رو می‌گین؟ آخه مُده! چشم... همونا که گفتید رو می‌گم... خیلی ببخشید من اگه بخوام خیلی سربسته بگم باید عرض کنم که من «خرابم». حالا دیگه بازش نمی‌کنم زیاد! بازش کنم؟؟ آهان مطلب رو؟ چشم... خب فکر می‌کنین این بابای قرمدنگش که شب تا صبح تو با یه تا شورت و رکابی می‌چرخه توی خونه پول در میاره خرج زندگی بده؟ ریشه بدحجابی من و این مسائل همه و همه از «بی غیرتی» همین مَرده. بله. اینهمه توی رادیو تلویزیون میگن اجازه ندین زن‌تون بره بیرون خونه کار کنه، ولی تن لش گوش نمی‌ده! همه این خونه و زندگی حاصل عرق ریختن و زحمات شبانه روزی منه. همه چی هم از همون ماهواره شروع شد. یه سریال ترکی دیدم که زنه به شوهرش خیانت می‌کنه. یهو دلم خواست! کشیده شدم دیگه توی این مسیر و هرچی هم بیشتر جلو رفتم بیشتر دلم می‌خواست... بله. بله. در درجه اول این مشکلات تقصیر بی غیرت بودن مردهاست و بعدشم تقصیر ماهواره و رسانه های غربه. خاک بر سرشون. خوب بود؟ تموم شد؟ برم؟

اعترافات تلویزیونی بابای پونه: 

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما و بینندگان عزیز. من بابای پونه هستم. کدوم کانال پخش می‌شه؟ قبلش بگین به فک و فامیل خبر بدم ببینن حتما.  بله. با کمال میل همکاری می‌کنم. کجاست پرویز؟ اعتراف به رابطه نامشروع با دختر من که سهله، بدینش دست من کاری می‌کنم به رابطه نامشروع با نتانیاهو هم اعتراف کنه. بله؟؟ متوجه نشدم! خودم باید اعتراف کنم الان؟ رابطه نامشروع با اون پسره لق لقو؟ بابا من شوخی می‌کردم باهاش. اصلا شوخی دستی داشتیم با هم. خیلی با جنبه ست. چی؟ فقط از روی این متن باید بخونم؟ خب از اول بگو... چشم.
بسمه تعالی.  بنده تا قبل از این یک مرد متاهل و جا افتاده بودم. همیشه هم حجاب کامل داشتم و پیجامه م رو تقریبا تا زیر گلوم می‌کشیدم بالا.  یک روز سروش رضایی اومد و پیشنهادی داد که خب من نتونستم رد کنم. گفت شورت و رکابی می‌پوشی، پشمای سینه رو هم می‌ریزی بیرون و زنها رو تحریک می‌کنی. گفت از اون ور هم بیفت دنبال پرویز که مطالبات همجنسگرایانه رو در سطح جامعه عادی سازی کنی. البته داداش خداوکیلی پرویز رو من خودم خودجوش می‌رفتم دنبالش. عرض کردم که. شوخی داشتیم با هم... آهان... از روی نوشته فقط؟ چشم... خلاصه اینکه ایشون من رو کشید به این منجلاب. الان هم بلانسبت شما مثل سگ پشیمونم! به نظر شخصی من تنها راه نجات ایران = اطاعت از رهبری!
خوب بود؟ فدای شما بشم من... واقعا حالا زنها با شورت و رکابی من تحریک می‌شدن؟ دمشون گرم! فقط بین خودمون بمونه ها... مامان پونه بشنوه داستان می‌شه دیگه نمی‌ذاره بپوشم!

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

سپیده قلیان به اعتصاب غذای خود پایان داد

۳ آبان ۱۳۹۸
خواندن در ۱ دقیقه
سپیده  قلیان به اعتصاب غذای خود پایان داد