حرفهای حسن روحانی در سازمان ملل بر خلاف تصور رایج تفاوت اساسی با سخنرانی سال پیش او نداشت. در سخنرانی سال گذشته هم، هم از عدم کرنش جمهوری اسلامی در برابر تحریمها سخن گفت، هم به آمریکا پیام داد که اگر از اسم برجام و خود آن خوشتان نمیآید مبنا را قطعنامه ۲۲۳۱ (منظور رفع تحریمها) قرار دهید و هم پیام دوستی و همکاری و ایجاد ساختار امنیتی مشترک به منطقه فرستاد. بخشهای اساسی هر دو سخنرانی که تفاوت چندانی با هم ندارند را در آخر متن آوردهام.
و خب امسال در شرایطی که اثر تحریمها از سال گذشته بارزتر و سنگینتر شده، روحانی تصویری مثبت از وضعیت اقتصادی ایران ارائه داد و گفت که اثرات تحریمها در حال خنثیشدن است و اقتصاد ایران دارد به نبود درآمدهای نفتی خو میکند، بحثی که لزوما با دادههای آماری و اثر مخربی که قطع درآمدهای نفتی بر همه ارکان اقتصادی ایران گذاشته نمیخواند.
سخنرانی روحانی در عین حال امسال در شرایطی صورت گرفت که به موازات بازگشت و تشدید تحریمهای آمریکا، تهران نیز از یک سو خروج مرحلهای از برجام را آغاز کرده است که هدف (واقعبینانه؟) آن، یعنی اعمال فشار بر اروپا به منظور سوق این مجموعه به کمک به ایران برای مقابله با تحریمها برآورده نشده و در عین حال در چارچوب شعار ایران مبنی بر این که یا نفت همه صادر میشود یا نفت هیچکس، وقایعی در منطقه روی داده که ورای سهم مستقیم یا غیرمستقیم تهران در آنها ضمانتی عملی برای این شعار تلقی شده است (حمله به کشتیها در فجیره و دریای عمان و تاسیسات آرامکو و ...).
تهران این تحولات، به علاوه سرنگونسازی پهپاد آمریکا را نمایشی از توان و قدرت خود دیده که علیالاصول باید طرف مقابل را به تامل و نرمش واداراد یا دستکم کشورهای اروپایی را به فشار بیشتر بر آمریکا در راستای انعطاف در قبال ایران (کاهش تحریمها به عنوان پیششرط مذاکره و ...) سوق دهد.
ولی بحث و فحصهایی که تا کنون در اجلاس گروه ۷ و این روزها در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل پیش رفته لزوما با این درک و دریافت ایران هماهنگی ندارد و برخی نشانهها از همگرایی بیشتر اروپاییها و کشورهای منطقه با سیاستهای آمریکا حکایت دارند. در تهران هم چنین نظری نادر نیست، چنان که مصاحبهها و گزارشهای روز دوشنبه روزنامههای همدلی و آفتاب یزد و ... نشان میدهند.
علاوه بر اقدام ریاض و ابوظبی به کنارگذاشتن تعلل و پیوستن به ائتلاف دریایی آمریکا، سه کشور اروپایی هم ابایی نکردند که قبل از پایان تحقیقات سازمان ملل انگشت اتهام در مورد حمله به آرامکو را رسما به سوی ایران دراز کنند. آنگلا مرکل هم گرچه ظاهرا به خاطر خطیر بودن شرایط، تابوی امتناع ۱۳ ساله از دیدار با روسای جمهور ایران ( به دلیل مخالفت با «سیاستهای منطقهای ایران و موضع این کشور در مورد اسرائیل») را شکست و سهشنبه به دیدار روحانی رفت، ولی در پایان دیدار ابایی نکرد که بگوید شرط ایران برای مذاکره با ترامپ، یعنی لغو تحریمها غیرواقعبینانه است.
جانسون و مکرون هم حالا واضحتر در مورد لزوم تدوین یک توافق هستهای جدید سخن میگویند.
به عبارتی ایران دستکم تا کنون با سیاستهایی مانند تبلیغ در مورد این که از پس تحریمها برخواهد آمد و زیر فشار مذاکره نخواهد کرد یا پیشنهادهای ضمنی مبنی بر این که حاضر است در قبال رفع تحریمها پروتکل الحاقی را به جای ۴ سال دیگر همین امروز به تصویب مجلس برساند، موفقیتی در برگرداندن فضا نداشته است، چرا که هسته همه این رویکردها و پیشنهادها دورزدن مسئله و معضل اساسی و ۴۰ ساله در مناسبات ایران و غرب و به خصوص آمریکاست، معضلی که قبل از بحران هستهای هم وجود داشته و طبیعی بود که حل نسبی بحران هستهای هم به آن پایان نمیدهد، چرا که ایران با تاکید آقای خامنهای تمایلی نداشته که در مورد سایر مسائل منطقه با غرب گفتوگو کند. ( در باره دلایل این امتناع، از مولفههایی از عدم اعتماد به خود که گویا مذاکره میتواند مقدمه بازشدن پای غرب در ایران و مطالبه امتیازات بیشتر از سوی آن باشد و به متزلزلشدن پایههای حکومت منجر شود تا این توهم که آمریکا (و اسرائیل) رو به افول است و بر عکس ایران در حال ساختن تمدن اسلامی و گسترش حوزه نفوذ خود، تا توهم مربوط به موفقشدن در شکلدادن به اقتصاد مقاومتی و کارآیی نگاه به شرق (روسیه و چین) و ... قبلا نکاتی را نوشتهام).
طرفه این که اروپاییهایی که این روزها به لطایفالحیل برای برگزاری دیداری میان ترامپ و روحانی تلاشهای خود را افزون کرده بودند علاوه بر موانعی مانند شرط و شروط ایران، با تلاشهای دیگری هم در جهت مخالف روبرو بودند و هستند.
بازی تهران در زمین «یک سازمان تروریستی»
روز چهارشنبه همزمان با تداوم تلاش اروپاییها که نهایتا با سخنرانی حسن روحانی (مذاکره و دیدار در شرایط تحریم نه) تقریباً سوت شکست آن به صدا درآمد، جلسه گروه «اتحاد برای مقابله با ایران هستهای» که حامیان قدرتمندی در اسرائیل و محافل هوادار دولت نتانیاهو در آمریکا و اروپا دارد هم، در نیویورک برگزار شد، با شرکت سه عضو فعال دولت ترامپ در زمینه مقابله با ایران در آن (پمپئو، هوک و سیگال مَندِلکِر، معاون وزیر خزانه داری ایالات متحده در امور اطلاعات مالی و تروریسم که نقشی محوری در تعریف و اعمال تحریمها علیه ایران دارد)، تا در آن گفته شود که تا تغییر رفتار ایران هیچ مذاکرهای با مقامهای ایران نباید صورت بگیرد و تلاشهای اروپاییها برای کاهش تنش و تنزل فشار بر ایران باید متوقف شود، چنان که نتانیاهو با عتاب و خطاب در تماس تلفنی چندی پیشش به مکرون گوشزد کرده بود.
به این ترتیب امتناع ایران از هرگونه مذاکره با آمریکا، چنان که خواست محوری آیتالله خامنهآی بوده است کار را برای گروه «اتحاد برای مقابله با ایران هستهای»، همان گروهی که وزارت خارجه ایران قصد دارد در «فهرست تروریستی» خود قرار دهد آسانتر و برای اروپا دشوارتر کرده است.
مذاکره کره شمالی با آمریکا بیهوده بود؟
در امتناع از مذاکره با ترامپ به رغم تحریمها، گهگاه به تجربه کره شمالی اشاره میشود تا بیهودگی مذاکره ثابت شود، بدون آن که اشاره شود که مذاکره در شرایط تحریم هم به معنای آن نیست که باید فوری امتیازی بدهی، بلکه خود تجربه کره شمالی هم نشان میدهد که تا چه حد همین بازشدن باب مذاکره حتی با کسی مثل ترامپ، سطح تنش را نه تنها در مناسبات طرفین بلکه در کل منطقه کاهش داده است، کره جنوبی و چین و روسیه در حمایت یا همکاری با کره شمالی و تق و لق کردن تحریمها دلیرتر شدهاند و واشینگتن و پیونگیانگ هم به این نتیجه رسیدهاند که به جای پکیجهای کلان باید گام به گام پیش بروند و سیاست امتیاز در برابر امتیاز را دنبال کنند، توافقی که در آخرین دوره مذاکره ترامپ و کیم در مرز دو کره صورت گرفت.
حالا نه تنها تنش در شبهجزیره کره به پایینترین سطح در دو سه سال گذشته رسیده، بلکه نام کره شمالی و بحران آن هم از صدر اخبار جهان حذف شده و اگر تحریمها هم به طور اساسی تغییر نکرده، دستکم روان مردم منطقه از ترس بروز جنگ در عذاب نیست و کره شمالی هم نه زانو درآمده و نه چون پای میز مذاکره رفته دستهای خود را بالا کرده است.
القصه با خروج روحانی از نیویورک احتمالا در همان جایی که قبل از سفر او بودیم ایستادهایم، بدون آن با توجه به پیچیدگی مناقشه منطقه و نقش ایران در آن که سکان سیاستهای خارجیاش هم تا حد زیادی دست دولت نیست طرح ائتلاف امید آبی برای کسی گرم کند، و بدون آن که ضمانتی باشد که اگر تنش هم در منطقه افزایش نیابد، خود تحریمها دمار بیشتری از روزگار مردم و چشماندازهای توسعه کشور درنیاروند، به رغم همه آمارها و تصویرهای مثبت و خوشیبنانهای که روحانی در سخنرانیاش از اقتصاد ایران ارائه داد.
************************
نگاهی به تشابه حرفهای روحانی در سخنرانی پارسال و امسال:
پارسال: تحریم های یکجانبه و نامشروع، خود نوعی تروریسمِ اقتصادی و ناقض حقِ توسعه است. جنگ اقتصادی که آمریکا تحت عنوان تحریم های تازه، آغاز کرده نه تنها مردم ایران را هدف قرار داده، بلکه آثار زیانباری برای مردم کشورهای دیگر داشته و در روند تجارت جهانی، اِخلال کرده است.
ملت ایران در خلال چهل سال گذشته نشان داده که علیرغم سختی ها و تنگناهای ناشی از تحریمها، همچنان مقاوم است و میتواند از این مرحله دشوار نیز به خوبی عبور کند. تاریخ هزاران ساله کشور ما نشان میدهد که ایران و ایرانی، در مقابل طوفان حوادث هرگز نشکسته و حتی سر خم نکرده است.
امسال: من از کشوری میآیم که از یکسال و نیم پیش، در برابر بیرحمانهترین تروریسم اقتصادی ایستادگی نموده و از حق استقلال و توسعه علمی و فناوری خود دفاع کرده است. دولت آمریکا با اعمال تحریم های فرامرزی و تهدید دیگر ملتها، تلاش کرده ایران را از مزایای حضور در اقتصاد جهانی محروم کند و با سوء استفاده از نظام بانکی، به راهزنی بینالمللی دست زده است.
ما ایرانیان، پیشگامِ ملتهایِ منطقه در نهضتهای آزادیخواهی بودهایم؛ همواره برای خود و همسایگانمان، صلح و پیشرفت خواستهایم و هرگز در برابر تهاجم و تحمیل خارجی، تسلیم نشدهایم.
پارسال: برای مذاکره نیازی به گرفتن عکس دو نفره نیست. من گفتگو را از همینجا آغاز میکنم. ما از شما دعوت میکنیم که به قطعنامه ۲۲۳۱ بازگردید؛ ما از شما دعوت میکنیم که به میز مذاکرهای که خود آن را برهم زدید، بازگردید. اگر از برجام میترسید و آن را کارنامه رقیبان سیاسی خود در آمریکا میدانید ، ما از شما دعوت میکنیم به مصوبه شورای امنیت بازگردید. هر گفتوگویی میتواند، از همان جایی و از همان کسی که گفت و گو را قطع کرده و پیمان را زیر پا گذاشته است، شروع شود. شروع آن، پایان دادن به تهدید و تحریم ظالمانهای است که، ناقضِ اصولِ اخلاقی و حقوق بینالملل است.
امسال: تنها راه برای گفتگو، بازگشت به تعهدات است. اگر نسبت به اسم برجام حساسیت دارید، به رسمِ آن بازگردید و به چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، متعهد باشید. تحریمها را متوقف کنید تا راه گفتگو باز شود.
پارسال: ما با همسایگان جنوبی خود در سواحل خلیج فارس نیز همین روابط را می خواهیم. ما معتقد به تشکیل سازوکاری مشترک برای منطقه خلیج فارس با حضور و مشارکت همه کشورهای منطقه میباشیم. امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز، همیشه برای ما مهم بوده و همانطور که در طول جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران، از آن حفاظت کردیم، در آینده نیز با هرگونه تلاش برای اِخلال در این آبراهِ حیاتی، مقابله خواهیم کرد.
امسال: صلح و امنیت و استقلالِ همسایگانِ ما، صلح و امنیت و استقلالِ ماست. آمریکا همسایه ما نیست. این جمهوری اسلامی ایران است که همسایه شماست و از دیرباز به ما آموختهاند که "اول همسایه؛ آنگاه خانه". در روز واقعه، ما و شما تنها میمانیم. ما با هم همسایهایم، نه با آمریکا!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر