تصمیم قطعی ترامپ برای خروج از برجام با آمدن بولتون و پمپئو گرفته شد. بولتون مواضعش در باره بیرونآمدن سریع آمریکا از برجام ابهامی نداشت
چنان که ۱۵ سال پیش در مورد توافق سعدآباد هم رویه مشابهای داشت و نهایتا هم آن را به شکست کشاند:
در گزارش تازه نیویورک تایمز در باره پرونده هستهای ایران در ۱۸ سال گذشته، در همان پاراگراف دوم و سوم و چهارم اشاره مبسوطی است به رجوع استیو بنن، مشاور ارشد ترامپ در ماههای اول ورود او به کاخ سفید، به جان بولتون برای تنظیم یک سیاست معین در قبال ایران و برجام. طرحی که تحویل میدهد ناظر بر خروج از برجام است و بعد هم در صورت لزوم بمباران ایران:
بولتون یک سیاست واحد را در همه این سالها دنبال کرده: واشینگتن باید هر قرارداد بینالمللی که دست و پای آمریکا را برای اقدامات یک جانبهاش ببندد و منافع حداکثری آمریکا را تامین نکند بیرون بیاید. او در دوران بوش پسر هم سلسلهجنبان خروج آمریکا از پیمان ایجاد سپر دفاع ضد موشکی میان آمریکا و روسیه بود. در همین یک سال هم با محوریت او بود که آمریکا از پیمان منع ساخت و آزمایش موشکهای میانبرد با برد بیش از ۵۰۰ کیلومتر بیرون آمد و اگر میماند قصد داشت که سال ۲۰۲۱ آمریکا را از قرارداد کاهش سلاحهای هستهای (استارت) هم بیرون بیارود.
در این مدت یک سال و سه ماهی هم که بولتون در کاخ سفید بود در مورد ایران هوادار تحریمهای حداکثری به علاوه ضربت نظامی موردی بود. همو بود که اوایل امسال با هدف«مقابله با اقدامات فوری و تخریبی ایران علیه منافع آمریکا در منطقه» طرح اعزام ۱۲۰ هزار نیروی جدید را روی میز ترامپ گذاشت و تدارک آن را هم شروع کرد، ولی کار به اختلاف بیشتر با ترامپ کشید
وضعیت طوری بود که ترامپ ابایی نکرد بگوید، کار بولتون خوب است، ولی باید تندرویهایش کنترل شود. تصمیم حمله به ایران بعد از ماجرای سرنگون شدن پهپاد آمریکایی که تر آمپ ظاهرا در آخرین لحظه منصرف شد هم عمدتا با محوریت همین بولتون در دستور کار قرار گرفت. البته او در مورد کره شمالی هم معتقد به زدن بود و چندان با سیاستهای ترامپ حال نمیکرد. این را هم بدون ابهام گفته بود که باید کره شمالی را زد:
در مورد ونزوئلا هم به کمتر از احیای تئوری جیمز مونرو که باید آمریکای جنوبی حیات خلوت ایالات متحده بماند رضایت نمیداد. او تاکید داشت که باید زیرآب رژیمهای کاراکاس و ماناگوئه و هاوانا را زد، چرا که آنها باعث بانی بازشدن پای روسیه و چین به آمریکای جنوبی و مرکزی هستند.
اخیرا هم او با ترامپ سر مذاکره با طالبان درافتاده بود. تا به تصمیم امروز رسید.
سیاست فشار حداکثری کاخ سفید در برابر ایران با رفتن بولتون احتمالا تغییر اساسی نمیکند. ولی خطر جنگ کمتر میشود و در عین حال راه برای اقدامات غیرمنتظره ترامپ (مذاکره و ...) هم شاید بازتر. البته این که کی جای بولتون بیاید هم مهم است، به خصوص که احتمالا اسرائیل نخواهد گذاشت خسران رفتن یکی از قویترین متحدانش از کاخ سفید بدون ما به ازا بماند و احتمالا تلاش خودش را برای نشاندن کسی با نظرات مشابه خواهد کرد.
هر چه که هست بعید است که سیاست دولت ترامپ به قبل از خروج از برجام یا کاهش تحریمهای حداکثری بیانجامد و شاید از این نظر تهران به جز کاهش محدود سطح تنش بهره دیگری از رفتن بولتون نبرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر