پیام یونسیپور
تصور کنید که شما دو سال بازیکن بارسلونا باشید. مثلا طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ یازده گل برای بارسلونا در ۴۱ بار حضورتان در زمین بزنید؛ آن هم به عنوان یک هافبک، نه مهاجم. بعد به منچستریونایتد بروید و طی سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ جزیی از بدنه آن تیم رویایی «سر الکس فرگوسن» شوید. سابقه بازی در سلتاویگو، آلاوز، اسپانیول و تیم ملی هلند را هم پشت سرتان ببینید. اما از همان ابتدا تا امروز، هر زمان که میخواهند شما را معرفی کنند بگویند: «او فرزند یوهان کبیر است.»
«یوردی کرایف» شاید میتوانست تمام عمر به اینکه پدری مانند «یوهان کرایف» دارد به خودش و کائنات ببالد. اما وقتی حتی در خط دوم «ویکیپدیا» هم او را فرزند پدری نابغه معرفی میکنند، باید متوجه عمق بداقبالیاش شد. یوردی میتوانست فوتبالیست بزرگی باشد، اگر پدرش «یوهان» نبود. اگر وقتی در بارسلونا و منچستر و تیم ملی هلند، با هربار پا به توپ شدن، مردم انتظار دیدن نبوغ بیبدیل آن پدر را در این پسر نداشتند. یوردی میتوانست تا ابد به پدرش ببالد، اگر هر کارهای میشد جز فوتبالیست.
او خیلی زودتر از آنچه که باید، از فوتبال کنار رفت. حمایتی را از سوی پدرش نمیدید. یوهان کبیر بارها گفته بود که هرگز پشت او نمیایستد. وعدهاش را هم وفا کرد؛ توقعات از یوردی بالا بود و او روزی شانههایش زیر سایه پدر خم شد. رفت. حالا سرمربی باشگاه «چونگکینگ لیفان» چین است. پیشتر سرمربی مکابی اسرائیل بود. یعنی انگار که یک تواری در وجودش میبینید؛ فرار از نام خانوادگیاش که شاید بلایی شده برای همیشه در سایه ماندن.
«یوردی کرایف» نه اولین فوتبالیستی است که خواسته راه پدر را برود، نه آخرینش. اولین فوتبالیستی که زیر سایه سنگین پدر باقی ماند هم نخواهد بود. آخرین پسر یک فوتبالیست نامی که دیدید ستاره شد چه کسی بود؟ بیایید سوال را وارونه کنیم؛ اولین پسر یک فوتبالیست شهیر که جای پدرش را گرفت که بود؟ هستند، اما معدودند و بسیار محدود.
«تیری آنری» در تشریح چرایی ستاره شدنش میگوید: «پدرم فوتبالیست بزرگی نشد. میخواست من را جای خودش ببیند. او سخت مرا تمرین میداد. گاهی دیگر تمرین نبود، شکنجه میداد.» و بعد وقتی پرسیده بودند که «چرا بعد از گلهایی که زدی، شادیهای ویژهای نداشتی» گفت: «پدرم همیشه میگفت هنوز کم است. یک باروقتی نوجوان بودم، ۵ گل در یک بازی زدم. بعد از بازی سمت پدرم روی سکوها رفتم. به من با سردی نگاه کرد و گفت که خوب نبود، گفت راضی نیست، گفت متاسف است و سرش را تکان داد.»
پدرهای که ستاره بودند اما به نوعی دیگر گاهی فرزندان خود را قربانی کردند. یکی مانند «زینالدین زیدان» در سراسیمگیاش برای ستاره ساختن از تمام فرزندانش، یکی همچون دیوید بکام که راهی مانند یوهان کرایف را در پیش گرفته و دیگری مانند «پائولو مالدینی» که شاید تصور میکند صرف جریان داشتن خون خودش در رگهای پسرش، برای درخشش دوباره آن شماره سه در آسمان شهر میلان کفایت میکند.
مالدینیها؛ پدر، پسر، نوه
نخستین باری که «پائولو مالدینی» برای تیم باشگاهی آ.ث میلان ایتالیا به میدان رفت، هنوز سه سال از جنگ ایران و عراق باقی مانده بود. یعنی سال ۱۹۸۵ میلادی. آخرین باری که او پیراهن همین باشگاه را برتن کرد، «محمود احمدینژاد» نخستین سال ریاست جمهوریاش در ایران را تجربه میکرد؛ سال ۲۰۰۹ میلادی.
پائولو، فرزند چزاره مالدینی، دروازهبان تیم ملی ایتالیا بود. او در حقیقت یکی از همان معدود و محدود ستارههایی شد که توانست از پدر سبقت بگیرد.
اما در توصیف پائولو چه میتوان گفت؟ اگر معتقدید که او بهترین مدافع چپپای تاریخ فوتبال جهان نیست، لطفا یک گزینه جدید معرفی کنید. پس از اعلام بازنشستگی، مالدینی، باشگاه میلان پیراهن شماره ۳ او را برای همیشه بایگانی کرد. اما حالا پائولو گفته که شاید روزی یکی از پسرهایش این پیراهن افسانهای را دوباره بر تن کنند.
حالا «دنیل مالدینی» پسر ۱۷ ساله پائولو مالدینی با باشگاه آ.ث میلان قرارداد بسته. پدرش مدیرفنی باشگاه است و این شاید بهترین موقعیت برای حضورش در باشگاه ستارهها باشد. شانسی برای جانشینی پدر دارد؟ یادمان باشد «پائولو» بخشی از هویت و شخصیت و ناموس هواداران میلان است. در موردش رحم ندارند، حتی وقتی پای پسر او وسط بیاید.
از پاتریک تا ژرژ، از استعداد تا پارتی
«پاتریک کلایورت» با آژاکس و میلان درخشید، اما در بارسلونا فوق ستاره بود. اگر هوادار رئال مادرید هستید، حتما به معنای واقعی از وجود کلایورت طی سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴ زجر کشیدهاید. او ۹۰ گل در ۱۸۲ بازی برای بارسلونا وارد دروازهها کرد. بعد به باشگاههای نیوکاسل، والنسیا، آیندهوون و لیل رفت؛ بدون آن درخشش سابق. مهاجم تیم ملی هلند ناگهان از سال ۲۰۰۵ سقوط کرده بود.
اما حالا پسرش یعنی «جاستین کلایورت» در یک پست دیگر و کلا در فضایی دیگر میخواهد پا، جای پای «خودش» بگذارد، نه پدرش.
پستش هافبک کنار یا گاهی هافبک دفاعی است. از ۱۸ سالگی عضو باشگاه آژاکس شد و ۴۴ بار برای تیم به میدان رفت. یکی از همان سرمایههایی بود که باید به فروش میرسید. آژاکس سالهاست که در هلند بازیکن میسازد و به قیمتی گزاف میفروشد. وقتی شما بازیکن ۱۹ ساله را به قیمت ۱۸ میلیون یورو به باشگاه رم ایتالیا میفروشید، یعنی شاهکار کردهاید.
جاستین سال ۲۰۱۸ به تیم ملی هلند دعوت شد و دو بار با پیراهن تیم ملی کشورش به میدان رفت. فقط به این دلیل که دیگر هرگز اجازه بازی در تیم ملی «سورینام» را پیدا نکند. او مانند پدرش گذرنامه این کشور آفریقایی را هم دارد.
پاتریک کلایورت از پدری سورینامی در آمستردام هلند متولد شده بود. خودش میگفت: «پدرم فوتبالیست بود و اصرار داشت که من باید فوتبال را در خیابان یاد بگیرم، نه در مدارس فوتبال.» ملیتش را به خواست پدر هلندی کرد، اما برای پسرش شانس تابعیت دوگانه را گذاشت.
اما در مورد «ژرژ وهآ» داستان کمی فرق میکند. او اولین و تا امروز آخرین آفریقایی تاریخ فوتبال جهان است که موفق شده برنده «توپ طلا» فوتبال جهان شود. او با باشگاههای موناکو و پاریسنژرمن درخشید، اما همه او را با پیراهن میلان به یاد دارند. او ملیتی لیبریایی داشت و البته از سوی دولت فرانسه شهروندی این کشور را به خاطر درخشش در باشگاه پاریسی به دست آورد.
ژرژ وهآ امروز رییس جمهور لیبریا است. اما پسری ۲۲ ساله دارد که کلا ملیت آمریکایی را انتخاب کرده است. «تیموتی وهآ» از سال ۲۰۱۸ به عضویت تیم پاریسنژرمن درآمد. اما فقط ۵ بار به میدان رفت و البته یک گل زد. بعد از آن به سلیتک و حالا لیل پیوسته است.
تیموتی از سال ۲۰۱۵ عضویت در تیمهای زیر ۱۵ سال تا زیر ۲۳ سال آمریکا را تجربه کرد و تا امروز ۸ بار با پیراهن تیم ملی آمریکا هم به میدان رفته است. شاید بپرسید پسر، نشانی از پدر دارد؟ نشنیده بگیرید، ولی نه. در هرحال پدرش اسطوره سابق فوتبال جهان و رییس جمهور کنونی یک کشور است.
نابغهای که فرزندانش اصلا نابغه نیستند
اگر شما یک الجزایری باشید که در کشوری مثل فرانسه، با گرایشهای زیرپوستی نژادپرستانه زندگی کنید، شاهکار کردهاید اگر موفق شوید طی سالهای ۲۰۰۰، ۲۰۰۳، ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ رتبه اول محبوبترین شخصیت سال فرانسه را به دست آورید. این زینالدین زیدان است. مردی که ملقب شد به «پرتره قرن بیست و یکم»
بیایید در مورد هنرهای زینالدین زیدان، در دوران بازیگریاش حرف نزنیم. مردی که «ژاک شیراک» به او لقب «مرد دل و جانها» را داد چه نیازی به بازشماری موفقیتهایش دارد؟ اما اینکه تصور میکند میتواند از فرزندانش، چند «زینالدین» دیگر بسازد عجیب است.
او چهار پسر دارد به نامهای «انزو»، «لوکا»، «تئو» و «الیاس».
انزو یک بازیکن کاملا ساده بود که سال ۲۰۱۶ به صورت کامل روی نیمکت رئال مادرید نشست و بعد هم به باشگاههای آلاوز و لوزان اسپورت رفت. یک هافبک که هیچ بویی از هنر پدرش نبرده بود.
لوکاس اما انگار نورچشم پدر است. از سال ۲۰۱۶ به باشگاه رئال مادرید پیوسته و تا امروز دو بار به عنوان دروازهبان برای تیمش به زمین رفته است. شاید میتوانست باد ۲۱ سال سن رویاهایش را جایی دیگر و خارج از زمین فوتبال دنبال کند. اما چه چیزی بهتر از بازی در سنتیاگو برنابئو و با پیراهن رئال مادرید؟ زینالدین هنوز از دو فرزند دیگرش رونمایی نکرده است.
در ایران هم نمونههایی اینچنینی بود. محمد پروین هیچ نشانی از «علی پروین» نداشت. «آتیلا حجازی» تا وقتی مرحوم «ناصر حجازی» در استقلال بود گهگداری به زمین میآمد و پنالتیهای استقلال را گل میکرد. بعد از رفتن حجازی پدر، پسر هم رفت. سال ۷۳ مرحوم حجازی میخواست از «علي بهزادی» پسر «همایون بهزادی» در تيم سپاهان اصفهان یک ستاره بسازد، اما نشد که نشد که نشد.
اگر «مهدی مهدویکیا» را به عنوان دفاع راست در پرسپولیس حساب نکنیم و در همان پست مهاجم که نخستین بار به میدان رفت قرارش دهیم، «ابراهیم آشتیانی» بهترین دفاع راست تاریخ این باشگاه خواهد بود. پسرش «اردلان» سال ۸۲ به پرسپولیس پیوست. یعنی همان سالی که پدر، سرپرست پرسپولیس بود. چند بازی بازی کرد و او هم برای همیشه فراموش شد.
بداقبالترین را اما باید «امیر عابدزاده» دانست. او پدری دارد که شاید سعدی روزی روزگاری در توصیف چون اویی سروده بود: «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را، تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید» امیر به تیم ملی ایران هم رسید و حالا در لیگ پرتغال خوش میدرخشد. اما ناصر حجازی روزی گفته بود: «تنها کسی که جانشین خودم دانستم، احمدرضا عابدزاده است.» به یاد داشته باشیم ناصر حجازی دومین دروازهبان برتر قرن بیستم از نگاه کنفدراسیون فوتبال آسیا در این قاره شد. البته که حقش را خوردند و الدعایهای که حتی از احمدرضا پایینتر بود را به صورت نمایشی به عنوان بهترین انتخاب کردند.
پدرها، قهرمان میمانند. پسرها تا آخرین روز در رویای قهرمانشان خواهند ماند. پدرها، همان رویای کودکیهای پسرهایشان هستند. سخت است چنگ زدن به صورت پدر.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر