در ۴۰ سال گذشته در سینمای ایران اصولا معاشقه و هر گونه رابطه مبتنی بر بروز احساس و عاطفه و بوسیدن و ... از زندگی زوجها غایب بوده است، و در اتاق خوابها هم مرد و زن با حجاب کامل اسلامی حی و حاضر شدهاند. به عبارتی جامعه ایران سال ۱۳۵۷ از سینمایی که بخشی از آن کارش بدون صحنههای سکسی سخیف و بیربط نمیگذشت به یک باره با سینمایی روبرو شد که اصولا بیان احساسات میان زن و مرد در مناسبات انسانها جایی نداشت و هنوز هم ندارد، معاشقه و بیشتر که جای خود دارد.
اخیراً ولی بدون مطرحبودن بحث حجاب و محدودیتهای شرعی، مسئله کمشدن معاشقه و صحنههای طبیعی و نه تحمیلشده و گیشهمحور از این گونه روابط در سینمای غرب هم، البته به دلایلی دیگر، بحثانگیز شده است.
در واقع این که سینما حال و روز و رونق گذشته را ندارد، کمتر جای تردید است. آمار و ارقام هم این واقعیت را تایید میکنند. بحثی در برخی از رسانههای غربی درگرفته که آیا علت این امر صرفا به حضور و عرض اندام شبکههایی مثل نتفلیکس و دسترسی اینترنتی به هر فیلمی برمیگردد یا علتهای دیگری هم دارد. کلید بحث را اول ماه میلادی گذشته خانم آن هورنادی، منتقد معروف سینما با انتشار مقالهای در روزنامه واشینگتنپست زد:
خانم هورنادی مسئله را به حذف بخشی واقعی از زندگی انسان، یعنی سکس و اروتیک از فیلم و سینما بیربط نمیداند ، معاشقه و سکسی که نه در وهله اول برای جذب مشتری، که به عنوان بخشی عادی و واقعی از زندگی انسانها به فیلم راه مییابد، مثلا در فیلمهایی مانند «حالا نگاه نکن» نیکلاس روگ یا در «سبکی تحمل ناپذیر هستی» که فیلیپ کافمن در اقتباس اثری همنام از میلان کوندرا ساخته است. هورنادی میگوید که حالا که در قیاس با دهههای گذشته جوامع در این مسائل بازتر شدهاند سینما عقب نشسته است، در عوض خشونت فت و فراوان در فیلمها به نمایش درمیآید. هورنادی در کنار عوامل مختلف، قوتگرفتن جنبشهایی مانند me too و اتهامات آزار یا سوءاستفاده جنسی یا رفتار سازندگان برای گرفتن چنین صحنههایی که صدای بعضی از هنرپیشهها را درآورده (مثلا شکایت ادل اگزارکوپولوس و لئا سیدو بازیگران فیلم زندگی ادله از نحوه فیلمسازی ظالمانه کارگردان، عبدالطیف کشیش و شرایط سخت کاری سر صحنه) را بیارتباط با این احتیاطکاری و پرهیز نمیداند.
روزنامه گاردین، برای علتیابی این ماجرا ضمن فهرستکردن شماری از فیلمهای معروف با صحنههای معاشقه و سکس به سراغ استفن گالوی، گزارشگر و منتقد هالیوود رفته و او علت را در وجه عمده اقتصادی میداند
به عقیده گالوی، برای هالیوود و تولیدکنندگان اصلی سینما مهم است که فیلمی ارائه کنند که مخرج مشترکی برای علائق همه اعضای جامعه، از پیر تا جوان و از مرد تا زن داشته باشد. او در عین حال اینترنت و شبکههای اجتماعی را محلهایی میداند که از سکس تا پورنوگرافی انباشتهاند و دیگر پرده سینما حرفی برای گفتن ندارد و تابویی نشکسته نمانده که بخواهد در هالیوود و سایر مراکز تهیه فیلم شکسته شود.
این نیز هست که قدیمترها سکس در فیلم را عمدتا بر روی پرده سینما میشد دید و فیلم در اختیار فرد قرار نمیگرفت، یعنی او اگر مایل بود که فیلم را دوباره ببینند یا فیلمی مشابه را به تماشا بنشیند، میبایست خارج از اراده خویش منتظر بماند تا شاید دوباره نمایشش دادند یا فیلمی مشابه به روی سن رفت. فیلمها که به تلویزیون هم آمدند تا مدتها امکان ضبطشان برای استفاده شخصی نبود، بعد هم که ویدئو آمد امکان تکثیر یا گرفتن آن از ویدئوتک ها بود، ولی ابدا با امکانات امروز که هر لحظه میتوان با چند کلیک فیلم را به تماشا نشست و از صحنههای لطیف معاشقه و سکس تا صحنههای سخیف پورنو اشباع شد، قابل قیاس نبود. این که هنرپیشههای این گونه صحنهها هم با توجه به دسترسبودن هر روزه فیلمشان دائم با همین صحنهها شناخته میشوند هم احساس مثبتی برایشان ایجاد نمیکند.
و اخیرا روزنامه زود دویچه آلمان هم به بحثی که در روزنامههای آمریکا و بریتانیا جریان داشته پیوسته است.
مقاله این روزنامه با عنوان « عشاق دیگر برهنه نمیشوند»
با سوارشدن روی بحث دو نشریه یادشده، میگوید که عقبکشیدن سینما از نمایش طبیعی و غیرمصنوعی صحنههای معاشقه و سکس عملا به میداندار شدن پورنوگرافی در شبکهها انجامیده است: انبوه سکس تولیدشده در صنعت پورنوگرافی به جای معاشقه لطیف و احساسپرور و آموزشگر برای بخشی از مناسبات انسانی. زود دویچه نتیجه می گیرد که حذف این همه جز زیان و خسران برای جامعه حاصلی ندارد.
حق با کیست؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر