هیأت حقیقت یاب/ ماموریت پنجاه و چهارم/ نفتکش انگلیسی!

ماجرای تلاش قایقهای سپاه برای متوقف کردن و هدایت یک نفتکش انگلیسی به داخل آبهای ایران متاسفانه این روزها به شکل بدی توسط رسانه های غربی بازتاب داده شده است. نظر به اهمیت موضوع هیأت حقیقت یاب به موضوع ورود نمود که گزارش زیر نتیجه تحقیقات و بررسی‌های این کمیته می‌باشد:

طبق تحقیقات صورت گرفته اصلا قضیه به این شکل نبوده که نیروی دریایی سپاه قصد متوقف کردن نفتکش بریتانیایی را برای مقابله به مثل داشته و نعوذبالله موفق نشده است. تا به امروز هیچ تلاشی برای هدایت نفتکشهای بریتانیایی به آبهای سرزمینی ایران و توقیف آنها از سوی سپاه صورت نگرفته است. البته عزیزان ما در سپاه به خاطر مهمان نوازی ذاتی خود بارها شده که به کشتی ها و نفتکشهایی که از تنگه هرمز عبور می‌کنند بفرما زده اند که بیایند در آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی استراحتی بکنند و یک چایی بخورند و بروند. یا تشریف بیاورند و نمایش زیبای دلفین هایی را تماشا کنند که با صدفهای دریایی روپایی می‌زنند. اینکه هر تعارف و اصراری از سوی سپاه برای تغییر مسیر کشتی ها و کشاندن آنها به داخل آبهای ایران به شکل بدی تعبیر و تفسیر میشود ناشی از ذهن بیمار و منحرف غربی هاست. جهان بداند چنانچه سپاه بخواهد چیزی را در تنگه هرمز خفت کرده و یا توقیف نماید، هیچ نیرویی در جهان قادر به جلوگیری از آن نخواهد بود. این از این!

اما در مورد نفتکش انگلیسی ماجرا فراتر از یک بفرمای ساده بود و شرایط پیش آمده موجب ایجاد شایعاتی در مورد تلاش ناکام سپاه برای توقیف این نفتکش انگلیسی شد. تحقیقات ما نشان داد که گشتی های نیروی دریایی سپاه در حین گشت زنی متوجه کم باد بودن یکی از تایرهای نفتکش بریتانیایی می‌شوند. در اینجا برای جلوگیری از سانحه در ادامه مسیر تلاش برای اینکه ناخدای نفتکش متوجه این مساله بشود شروع می‌شود. متاسفانه به خاطر ابعاد نفتکش ناخدای انگلیسی متوجه داد و فریاد گشتی های سپاه نمی‌شود و به راه خود ادامه می‌دهد. در ادامه یکی از قایقهای سپاه با الهام از ریزعلی خواجوی (دهقان فداکار) خود را بر سر راه این نفتکش قرار می‌دهد تا بلکه با این کار ناخدای نفتکش متوجه خطر شود.اما باز هم کشتی توقف نکرده و این قایق در لحظات آخر به شکل معجزه آسایی قبل از اینکه با سطح دریا یکی شود موفق می‌شود خودش را از سر راه نفتکش کنار بکشد. در این لحظه یکی از گشتی های سپاه موفق به برقراری ارتباط رادیویی با کاپیتان نفتکش شده و این پیغام را مخابره می‌کند:

- ساجد ۱۲ایز تاکینگ. ساجد ۱۲ایز تاکینگ. مستر! یور اویل‌کش ایز فلات. پیلیز بزن کنار.

کاپیتان نفتکش بعد از ترجمه پیغام قایق سپاه از آنجا که وسط دریا بوده هرچه تلاش می‌کند "کنار" مورد نظر را پیدا نمی‌کند و به مسیر خود ادامه می‌دهد. قایقهای سپاه هم که به هر حال قصدشان کمک رسانی و خدمت بوده، دیگر اصرار نمی‌کنند و همانجا سرش را گرد می‌کنند و برمی‌گردند. حالا این ماجرا به شکلی در رسانه های غربی بازتاب داده شده که انگار سپاه با آن عظمت و قدرت می‌خواسته یک نفتکش را به زور متوقف کند ولی نتوانسته است.

در ادامه تحقیقات ما متوجه شدیم که ظاهرا کاپیتان نفتکش در آن روز به خاطر مصرف بیش از حد الکل و بعضی چیزهای دیگر حالت عادی نداشته است و قبل از مواجهه با گشتی های سپاه هم در محدوده آبهای بین المللی اقدام به انجام حرکات نمایشی و لایی کشیدن با نفتکش نموده بوده. بنابراین بسیار محتمل است که عدم توقف نفتکش نه به خاطر بدفهمی، که به خاطر ترس از جریمه و اعمال قانون بوده باشد. قطعا اگر آن زمان گشتی های سپاه متوجه این مساله بودند نفتکش را به شکل قهرآمیزی متوقف و آن را برای اعمال قانون به آبهای سرزمینی ایران هدایت کرده بودند. ایشالا دفعه بعد!