محمد تنگستانی
پروژه جدید «ایرانوایر»، «ایران فقط تهران نیست» نام دارد. در این پروژه قصد داریم با کمک شما، هنرمندان و هنرآموزانِ شهرستانها و روستاهای سراسر کشور را معرفی و با آنها گفتوگو کنیم. اولویت هم هنرمندانی هستند که یا در رسانههای غیرمستقل ایران سانسور شدهاند و یا به دلیل «شهرستانی» بودن، به آنها اهمیت داده نشده است. ما بدون گزینش و یا جهتگیری سیاسی، آنها را به مخاطبان «ایرانوایر» معرفی خواهیم کرد.
در بخش اول این پروژه، اولویت با هنرمندان استانهای خوزستان، اصفهان و خراسان است. برای مشارکت در این پروژه و یا معرفی هنرمندانی که در شهرستان و یا روستای شما زندگی و فعالیت میکنند، میتوانید با ایمیل info@iranwire.com با ما در تماس باشید.
«سبحان» در معرفی خود میگوید: «متولد ۱۳۷۲ در شهر بهبهان هستم اما سالهای بسیاری است که در اهواز سکونت داریم. مدرک کارشناسی دارم و از سال ۱۳۸۰ تاکنون مشغول نوشتن نقد ادبی و شعر در حوزههای سیاسی و اجتماعی هستم. در ادارهای کار میکنم که هیچگاه پولش بر سر سفرههایمان نیامد! پول نفت را میگویم.
از زندگی شخصیام فقط میتوانم بگویم درست از لحظه بیداری تا به هنگام خواب، مدام عذاب دارم و کابوس و رویا میبینم. شاید بهتر باشد این گونه بگویم که زندگی و جامعه برای ما دهه هفتادیها، سیاه و کبود است. اما بر این باورم که روزهای خوب هم در مسیر این ابرهای سیاه شاید باشد. شاید روزی خوشی از آن ما بشود، پس بدون شک با قدرت و صبوری به اهدافم فکر میکنم.»
از او پرسیدیم هر منطقه با توجه به آبوهوا، زبان و گویش محلی، فرهنگ بومی خود را میسازد که خرده فرهنگ تعریف میشود و خرده فرهنگها در کنار هم، فرهنگ یک کشور را شکل میدهند. در چهار دهه گذشته، سیستم ایدئولوژی و فکری حاکم بر ایران دنبال یکدستسازی و اسلامیزه کردن هنر معاصر و نزدیک کردن آن به ایدئولوژیهای حکومتی و مذهبی بوده است. گمان میکنید این تلاشها به نتیجه رسیده و موفق شدهاند؟
- «در حال حاضر و در ایران امروز، تا حدودی این مساله دچار تزلزل شده است. در حوزه سانسور و خودسانسوری و اسلامیزه کردن تفکرات جامعه در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، حکومت اسلامی در کارش موفق بود ولی با مرور زمان و پیشرفت ارتباطات و فنآوری، این مساله دچار افسار گسیختگی شده و حکومت با توجه به هزینهها و تبلیغات زیادی که داشته، در کارش موفق نبوده است. در واقع، نتواسته است این ایده محال را به خوبی بر کرسی افکار عمومی بکشاند. البته فکر میکنم نسل ۶۰ تا حدودی در این زمینه سیستم را همراهی کرده است و ایدئولوژی حاکم قطعا تاثیر زیادی برروی آن نسل داشته است. اما ما دهه هفتادی هستیم و از زمانی که خودمان را شناختیم، در یک فضای تعریف شده بودیم و میباید آنها موفقتر میبودند که نیستند. منظورم این است که بچههای دهه ۶۰ به هزار و یک دلیل ناخواسته با تفکرات و خواستهای حکومت تربیت شدند اما ما دهه هفتادیها نه. علتش هم وجود شبکههای اجتماعی و ارتباط با جهانی به غیر از آن چیزی است که حکومت میخواست.»
برخی هنرمندان و شاعران جوان بر این باورند که باید از شهرها و روستاهای خود به تهران مهاجرت کنند تا دیده شوند و در رسانهها و هنر امروز جایگاهی پیدا کنند؛ نظر شما نسبت به این نگرش چیست؟
- من با چنین نگرشی کاملا مخالف هستم. مهاجرت و شناخت فرهنگ شهرهای دیگر بسیار خوب و تاثیرگذار است و قطعا کلانشهر تهران دارای امکانات بسیار فراوانی نسبت به شهرهای دیگر است ولی پیش از هر چیزی باید به خودشناسی فردی رسید. ضمن این که این مساله را باید در نظر گرفت که منِ متقاضی شهرت و پیشرفت تا چه اندازه هنر را میشناسم و از هنر چه چیزی را میخواهم دریافت کنم و در نتیجه، چه چیزی را میخواهم با ایده نو به مخاطبم ارایه دهم.
گمان میکنید در شهر و استان شما باید چه اتفاقاتی رخ بدهد تا هنرمندان محلی بتوانند بهتر به جامعه معرفی بشوند؟
- باید فرهنگ و هنری که در حال حاضر بر این شهر حاکم است، به طور کامل از بین برود، بعد نشست و تصمیمی برای وضعیت کمی و کیفی آن و پیشرفت و بهتر دیده شدن هنرمندان در این استان، یعنی خوزستان که از لحاظ فرهنگ هنری به شدت دچار ضعف است، گرفت.
چه راههایی برای مبارزه با سانسور در هنر و زندگی روزمره خود پیش گرفتهاید؟
- در راه و مسیر زندگی خود، چه در زمینه هنر و چه در زمینه شغلی، از سانسور پرهیز میکنم و همیشه سعی دارم اصل کلمه را به زبان بیاورم. چرا که یاد گرفتهام به اصل کلمه و منطق و هدف خیانت نکنم و هر وقت دست به قلم شدم و متنی را نوشتم و یا شعری را سرودم، بدون اعمال سانسور آن منتشر کنم. در زمینه کاری هم به همین صورت فکر میکنم. در نتیجه، خودسانسوری را مرگ خاموش خودم میدانم. در شهر ما اهواز که متشکل از قومهای فراوانی است، این سانسور باعث شده است حتی ما برای بیان پیش پا افتادهترین مسایل، خودسانسوری کنیم. همین باعث شده است اصل و ریشه فرهنگهای گوناگونی که درون فرهنگ بومی بودهاند، به طور کامل ریشهکن شوند. حتی اگر چیزی هم باقی مانده باشد، به صورت نمادین برگزار میشود. این مساله باعث نابودی بومیگرایی خواهد شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر