اخیراً در تهران، علیرضا قربانی در چارچوب کنسرتی با عنوان «با من تو بخوان» در تالار وحدت شعر «روزگار غریب» (دهانت را میبویند مبادا ...) احمد شاملو را هم اجرا کرد.تلفیق این شعر با شعری دیگر «تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد/ بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد» البته با مسماست، ولی اجرای آن میتواند مخالفان و موافقانی داشته باشد، و این که خود شاملو در میان کدامیک از این گروه جا میگرفت هم سوال بیپاسخی است.
قربانی قبل از خواندن این ترانه گفت: « این قطعه چند روزی است که منتشر شده و تصور میکنم یکی از آثار ماندگار جناب احمد شاملو است که من از سالها پیش دوست داشتم آن را اجرا کنم. این شعر از آن دسته اشعاری است که باید بیشتر از اینها در جامعه ما رسوخ پیدا کند زیرا در برگیرنده ویژگیهایی است که همه باید به آن توجه کنیم.» و طرفه این که خبرگزاری اصولگرای مهر هم کل کنسرت را به لحاظ خبری پوشش داده، از جمله همین صحبتهای قربانی و به روی خودشان هم نیاوردهاند که شاملو این شعر را برای کدام وضعیت (همچنان در ابعادی برقرار) سروده است و «رسوخ بیشتر آن به درون جامعه» چه نسبتی با مصالح و منافع کل هسته سخت قدرت دارد؟ تناقض ...
•روستای ابیانه که این روزها به خاطر اجرای ترانه نگار منتظمی دوباره نامش بر سر زبانها افتاده، به رغم آن که میخواهند سابقهای کاملا سنتی و بیگانه با موسیقی برایش بسازند، قبلا هم البته با اجرای موسیقی بیگانه نبوده است. کیوان ساکت، ویدئوکلیپ زیبای برگ و باد را در همین روستا ضبط کرده این ویدئو در جمهوری اسلامی بر سر هر کوی و بازاری هست، ولی ظاهراً چون از جنس موسیقی سنتی است و یک مرد هم مینوازد مسئلهساز نشده. کافی است که پای زنی در میان باشد و صدای او و ... تناقض ...
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر