چند روز پیش استاندار محترم خوزستان در یک برنامه تلویزیونی برای اولین بار اعلام کرد که سطح کمکهای سازمان هلال احمر ایران به سیل زده ها به اندازه ای بوده که سازمان صلیب سرخ جهانی صدایش درآمده است. ظاهرا این سازمان اعتراض کرده است که این کمکها فراتر از پروتکل های جهانی ست و بهتر است کمی امدادرسانی به سیلزده ها کمتر شود. از آنجا که مساله در برخی رسانه ها به شکلی انعکاس داده شد که انگار استاندار محترم خوزستان موقع ادای این فرمایشات در حالت عادی نبوده اند، ما خودمان هیأت حقیقت یاب خود را به یکی از کمپ های محل اسکان سیل زده ها اعزام کردیم تا از نزدیک اوضاع را رصد کرده و نتیجه را گزارش نماید. این هیأت در بازگشت یک فایل صوتی در اختیار ما قرار داد که حاوی مصاحبه با یک هموطن سیل زده است. ما متن این مصاحبه را عینا از روی نوار پیاده کرده و برای روشن شدن موضوع و استحضار عموم منتشر مینمائیم:
- سلام برادر...خسته نباشید. شما سیلزده هستید؟
+ بله آقا سیلزده هستم. تو رو خدا صدای ما رو به مجامع جهانی برسونین!
- خب بفرمائید مشکلتون در حال حاضر چیه؟
+ مشکل ما این سازمان هلال احمره... آقا دهن ما رو صاف کردن. آخه چقدر رسیدگی! چقدر امکانات!!
- متوجه نشدم... یعنی رسیدگی نمیشه؟ دارید کنایه میزنید؟
+ آقا کنایه چیه؟؟ ما چهار نفریم. از وقتی اینجا مستقر شدیم هجده تا تخته پتو دادن به ما...چار تا تشک خوشخواب طبی دادن، بالش پر قو دادن، حتی رب دشامبر و لباس خواب دادن آقا... خب ما اینا رو کجا بذاریم؟ اصلا شما خودت بیا داخل چادر رو نگاه کن. به اندازه مصرف دو سالمون آب و غذا و آذوقه داریم.
- بله بله...از همین بیرون معلومه... اینا کنسرو لوبیاست؟
+ لوبیا چیه؟ خاویاره...خاویار بلوگا! بچه من قبل از سیل 30 کیلو بود. الان شده 95 کیلو! به دادمون برسید.
- خب شما میتونید کمکهای مازاد بر نیاز رو قبول نکنید که به دیگران داده بشه.
+ برادر من همه جا وضع همینه. دیروز من یه کارتن تن ماهی و دو تا گونی برنج دودی هاشمی درجه یک بردم بدم به این کمپ پائین. از صد متری با سنگ زدن منو. گفتن اینجا نیار جا نداریم. همه اشباع شدیم دیگه آقا... (با هق هق) خدایا بسه دیگه!
- خواهش میکنم حالا احساساتی نشین. مطمئنم به زودی برمیگردین سر خونه زندگی خودتون و این وضعیت حالا کم یا زیاد هرچی هست تموم میشه.
+ اونم یه درده آقا... اونم یه درده! قبل از سیل ما یه خونه دو طبقه کلنگی داشتیم که تازه بالاش رو قرار بود رنگ کنیم که قابل سکونت بشه. الان دیروز اومده بودن نقشه های بازسازی رو نشونمون میدادن. کلا خونه رو کوبیدن جاش برج میخوان بسازن تحویلمون بدن. آخه پدرت خوب، مادرت خوب الان من هشتاد تا واحد خالی رو چی کار کنم؟
- درسته به نظر میاد کمی زیاد از حد دیگه مسئولین دارن رسیدگی میکنن. ولی خب کار نیکو کردن از پر کردن است.
+ آقا فقط این نیست که... آدم رو معذب میکنن. صبح پا شدم از در چادر بیام بیرون برم گلاب به روتون این پشت بشاشم، میبینم رئیس هلال احمر پشت در چادر دست به سینه وایساده. همه کفشامون رو هم جفت کرده. میگم فرمایشتون؟ میگه دیشب بارون اومده، زمین گِل شده. شما بیا قلندوش من سوار شو تا دم دستشویی ببرم برسونمت. چی بگم آخه من؟
- واقعا عجیبه... البته اینطور که ما شنیدیم ظاهرا سر همین مسائل سازمان صلیب سرخ جهانی هم معترض شده. شما چیزی در این مورد شنیدین؟
+ خدا پدرشون رو بیامرزه. مگه جامعه جهانی فشار بیاره به اینها که یه مقدار از حجم امدادرسانی کم کنن. بابا اینهمه امکانات دارین یه مقدارش رو ببرین بدین فلسطین. بدین به یمن. بدین به سوریه! اونا هم آدمن خب. آقا شما که غریبه نیستید. به خدا ما همه اینجا زن و بچه داریم. همین زن من فردا که ما برگردیم سر خونه زندگی مون دیگه نمیتونه با شرایط اون زندگی بسازه. دلش زندگی لاکچری هلال احمری میخواد!
- بله. حق دارید کاملا. ما حتما مسائل و مشکلات شما رو منعکس میکنیم. ممنون از اینکه وقتتون رو در اختیار ما گذاشتین.
+ فدای شما... داداش فقط اگه کار نداری بمون یه نیم ساعت دیگه دو تا ماساژور از طرف هلال احمر میان برای ماساژ تایلندی. واقعیت اینه که من خانمم اجازه نمیده از این ماساژا بگیرم. شما اگه پایه ای بمون استفاده کن!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر