سیل با اینکه یک بلای طبیعی بود اما از جهاتی هم سبب خیر شد و باعث سفت شدن بیشتر پایه های نظام اسلامی ما گردید. حضور هوشمندانه و نبوغ آمیز تعداد زیای از فرماندهان سپاه، بسیجیان و روحانیون عزیز در محلهای دچار آبگرفتگی و فرو رفتن این عزیزان تا زانو و بعضا تا کمر در آب، بار دیگر چهره مردمی و خدمتگزار نظام اسلامی ما را به دنیا و بعضی از مردم قدرنشناس ایران نشان داد. اما ضد انقلاب هم بیکار ننشست و گشت و گشت تا فیلمی از یک مراسم نوحه خوانی و سینه زنی در میان سیلاب پیدا کرد تا چنین وانمود کند که خادمین ملت بلانسبت یک تخته شان کم است و هیچ درکی نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارند و وضعیت مردم ندارند.
ما هم البته بیکار ننشستیم و مکروا و ما هم مکروا کردیم و هیأت حقیقت یاب خود را فرستادیم تا رشته ضد انقلاب را پنبه کند. این شما و این گزارش این هیأت از مراسم سینه زنی جمعی از روحانیون و عاشقان اباعبدالله در میان سیلاب:
اول – اول از همه باید ما یاد بگیریم که طلبکار کسی نیستیم. بالاخره یک اکیپی از برادران بسیجی و روحانیون عزیز زحمت کشیدند و قدم رنجه کردند و با گروه فیلمبرداری تشریف آوردند به مناطق سیل زده. دیگر ما که نمیتوانیم به آنها بگوئیم شما فرایض و شعائر دینی خودت را انجام نده و فقط کاری را بکن که ما میگوئیم. آن سیلزده ای که بخواهد مانع از اجرای شعائر اسلام شود که اصلا همان بهتر که آب ببرتش و کشور از لوث وجودش پاک شود. این از این!
دوم – زمان جنگ رسم بود که قبل از شروع هر عملیاتی مراسم نوحه خوانی و سینه زنی برگزار میشد تا به رزمندگان اسلام شور و حرارت کافی برای عملیات داده شود. نوحه خوانی انجام شده در منطقه سیلزده هم در راستای همین مساله بود. البته این فیلم تقطیع شده بود و در فیلم کامل ما شاهد بودیم که بعد از پایان مراسم سینه زنی، روحانیون حاضر در محل عمامه های خود را مثل دستمال قدرت داداش کایکو گره زده و درست مثل یک ماهی قزل آلای چالاک بر خلاف جریان آب در جستجوی سیل زده ها شنا کنان دور شدند و تعداد زیادی را نجات دادند. بدیهی ست اگر شور و حرارت نوحه های خوانده شده نبود چنین حماسه ای نیز خلق نمیشد و شاید هر کدام از این عزیزان ته تهش میتوانستند خودشان را از میان سیل سالم بیرون بکشند.
سوم - همانطور که میدانید برخی از مسائل دینی و فقهی ما به شکلی ست که مسلمین امکان انجام آن را در عمل ندارند اما خب چگونه انجام دادن آن کارها ذهنشان را به شدت مشغول میکند. مثلا چگونگی نماز خواندن در مرکز قطب شمال یا مثلا در ایستگاه فضایی! یا فرضا اگر در زلزله ای مرد و زنی ناخواسته به روی هم افتادند و بر اثر تکانهای زمین بچه ای حاصل شد این رابطه و این بچه حکمشان چیست. البته علمای اسلام با دقت بالا از نظر تئوری حکم همه این چیزها را درآورده اند اما متاسفانه امکان تجربه عملی این مسائل خیلی وقتها دست نمیدهد. این است که اگر موقعیت و فرصتی برای تجربه عملی چنین چیزهایی پیدا شود مسلمین نباید آن را از دست بدهند. مثلا یک تجربه ارزنده که مدتی پیش با زحمت زیاد به دست آمد برپایی نماز جماعت در زیر آب بود که خب برگزار کردند و شد! ولی اگر جایی بودیم که همه جا را تا کمر آب گرفته بود و خواستیم نماز بخوانیم چطور به سجده برویم؟ آیا نفس مان را حبس کنیم؟ یا مثلا زیر آب ذکرها را باید بلند بگوئیم یا توی دلمان؟ یا اگر موقع سجده در آب غوطه ور شدیم و مثل چوب پنبه روی آب آمدیم چه کنیم؟
یک زمین آب گرفته بهترین میدان برای تجربه عملی مسائلی از این دست است. خوشبختانه در سیلاب اخیر مسلمین توانستند علاوه بر نماز یکی دیگر از دغدغه های ذهنی خود را در میدان عمل تجربه کنند و آن نوحه خوانی و سینه زنی در شرایطی بود که تا کمر توی آب هستند.
قدم بعدی برگزاری مراسم علم کشی و زنجیر زنی در اعماق دریاست که به امید خدا آن نیز به زودی به فهرست فرایض خاص و به ظاهر غیرممکن مسلمین که عملی شده اند اضافه خواهد شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر