نیم میلیارد دلار هزینه کردهاند تا برای خود "تاریخ" بسازند؛ موزهای ساختهاند به مساحت ۴۰ هزار متر مربع، در برابر آسمانخراشهای در دست ساختمان دوحه (قطر)، بی هیچ نشانی در کل شهر از سابقه و عمارت و ابنیهای؛ تعارض شاید از این بیشتر نباشد. و دیروز این موزه را با سلام و صلوات افتتاح کردهاند. فرهنگ و تاریخ ولی ساختنی نیست، هر چند که نابودکردن نمادها و تاثیراتش آسان است، چنان که در ایران در این سالها کم و بیش سکه روز بوده است.
آن سوی خلیج فارس در کنار اقدامات درست در سرمایهگذاریها و ساختن زیرساختها و تدارک برای اقتصاد پسانفت، با هزینههای سنگین در حال "تاریخسازی" هم هستند، از دبی و دوحه گرفته تا ابوظبی و ...
ما در اولی قافیه را تا حدودی باختهایم، و در دومی هم که سرمایه و سابقهای آماده داشتهایم، با سیل ویرانگری از ساخت و ساز جلو رفتهایم؛ یعنی هم محیطزیست و هم تاریخ و نشانههای آن را به سود گسترش شهرها و خانهسازیها و سدسازیهای بیرویه تخریب کردهایم.
در آن سوی خلیج فارس، هم به درستی به فکر آیندهاند و هم به اشتباه در توهم "تاریخسازی". در ایران، سیاستهای داخلی و خارجی این ۴۰ سال و بعضا پیش از آن، سبب شده که کم و بیش در پایهریزی آینده وابمانیم. به لحاظ تاریخ و تمدن و فرهنگ هم، ایدئولوژی حاکم در دهههای اخیر درکی محدود و گزینشی داشته و تبعا در حفظ میراث و نشانههای تاریخی هم اگر خود نابودشان نکرده باشد، در حفظشان، و پرورش افکار عمومی برای حراست از آنها و نیز بازخوانی مثبت و آموزنده میراث فرهنگی حساس نبوده است. هنوز هم البته تخت جمشیدی هست (سیلزده) و آثاری چشمگیر در اصفهان و این یا آن گوشه ایران، ولی مباد که سیر نابودسازی آثار و نشانههای کوچکتر و در عین حال مهم به پای شهرسازی و جادهسازی وسدسازی بی درو پیکر، کار را به جایی برساند که ما هم نیازمند "تاریخسازی" شویم و با چراغ به دنبال اثری از گذشته بگردیم....
القصه، دو سوی خلیج فارس صحنه تعارضها و تناقضهاست.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر