مصاحبه با سلطان گوشت!

- سلام... خودتون رو معرفی بفرمائید.

+ بنده کوچیک شما ابرام سردست هستم.

- ظاهرا لقب دیگه ای هم دارین... سلطان گوشت. درسته؟

+ والا ما هم بار اول از دهن این همکارتون که ما رو گرفت شنیدیم. به هر حال لطف دارین. ما کوچیک شمائیم.

- الان چه احساسی داری که باعث شدی گوشت بشه کیلو 120 هزار تومن؟

+ من باعث شدم!؟

- آره دیگه... مثل یک کرکس پنجه های کثیفت رو در گوشت مملکت فرو کرده بودی!

+ کثیف چیه داداش... من همیشه قبل از کار دستامو با آب و صابون می‌شورم.

- (خطاب به پشت صحنه) ضبط رو نگه دار... آقای مفیدی... برادر من! این بنده خدا توجیه نیست انگار. پس چرا گفتید آماده ست برای مصاحبه؟

+ نه نه نه... جان من مفیدی رو صدا نکن... یادم اومد!

- مرض...! آقا ادامه ضبط رو برو... سه دو یک...
خب به مخاطبین ما بگو الان چه احساسی داری که عده زیادی توی ایران دیگه توانایی خریدن گوشت قرمز رو ندارن؟

+ احساس پشیمونی دارم. اینهمه مسئولین عزیز ما برای تامین معاش مردم زحمت می‌کشن بعد یکی مثل من پیدا میشه و همه زحمات مسئولین رو به باد میده و مردم رو به نظام بد بین میکنه. از خودم بدم میاد.

- قطعا تو به تنهایی نمی‌تونستی در این سطح بازار گوشت رو تحت تاثیر قرار بدی...آیا با کسانی در خارج و یا داخل کشور همکاری داشتی یا در ارتباط بودی؟

+  بله. من نصرت گوکجه رو توی اینستاگرام فالو می‌کردم. از عوامل داخلی هم کاپیتان عابد رو می‌شناسم و یه چند باری هم رستورانش رفتم. جاتون خالی چلوگردنش حرف نداره.

- منظور من سرویسهای جاسوسی بیگانه و عوامل اسرائیل و آمریکا و عربستانه.

+ آهان... از اون لحاظ... بله بله... اونا که به جای خود! اصلا اینا که گفتی اگه نبودن من خیلی زور می‌زدم نهایتش گوشت می‌شد کیلو شصت و پنج هزار تومن!

+ پس قبول داری که از بیرون مرزها خط می‌گرفتی و آلت دست بیگانه ای!

- داداش من نوکرتم. تو مفیدی رو صدا نزن آلت دست که چیزی نیست من اصلا خود آلت بیگانه م.

+  موقع دستگیری چقدر گوشت ازت کشف و ضبط شد؟

- زیاد نبود. دو تا بسته چرخکرده و یه بسته هم آبگوشتی بود که واسه مصرف شخصی توی فریزر خونه مون بود.

+ پس چجوری سلطان گوشت بودی؟

- آقا جان مادرت گیر نده دیگه... من چه می‌دونم آخه! سلطان سکه رو مگه وقتی گرفتین سکه داشت؟ منم یکی مثل اون... ولی بازم هرچی شما بگین.

+ این دم آخری توصیه ای چیزی نداری؟

-  چرا چرا... اینجا نوشتم وصیتم رو... خواهش من از مردم عزیز ایران اینه که گوشت مصرف نکنن. ما سر سفره زن و بچه خودمونم گوشت نمی‌بردیم. دیگه ما خودمون کارمون اینه و میدونیم گوشت چه کثافت و سرطانیه. من از این بابت خوشحالم که باعث شدم مردم این مدت کمتر گوشت بخورن و خوشبختانه رسانه های ما هم در مورد مضرات گوشت به خوبی اطلاعرسانی کردن. امیدوارم همین کار یه جورایی باقیات الصالحات شده باشه برام. ولی خب از این جهت که زحمت دادیم به شما که خب بنده رو کشف و خنثی کنید شرمندم. توی این مدت این برادرمون مفیدی رو هم از کت و کول انداختیم. دیگه حلالمون کنین.

+ ممنون از شما.

- تموم شد؟ داداش جان مادرت، فقط خودت ببر منو یه جا اعدام کن. دست این مفیدی نده منو تو رو خدا...!