(دو سه نکته در باره کنفرانس امنیتی مونیخ)
* پنجاه و پنجمین دوره کنفرانس دفاعی و امنیتی از روز جمعه در مونیخ در حال برگزاری است. در این دوره کنفرانس ۳۵ رئیس دولت، ۵۰ وزیر امور خارجه و همچنین ۳۰ وزیر دفاع حضور دارند. از ایران هم محمدجواد ظریف شرکت دارد.
• ورای بحثهایی که در کنفرانس جریان دارد، دیدار نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان، با الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان، یعنی سران دو کشوری که در مناقشه قرهباغ با هم درگیرند، از اهمیت کمی برخوردار نیست. دو کشور در دو دهه گذشته در مناقشه بر سر تملک قرهباغ (منطقه ارمنینشین در درون خاک آذربایجان) با هم در وضعیت جنگی به سر میبرند و ارمنستان در آخرین درگیری عملا هفت استان آذربایجان را به تصرف خود درآورده. در سالهای اخیر کمتر دیدار و مذاکرهای میان رهبران دو کشور جریان داشته. از زمان رویکارآمدن پاشینیان در ارمنستان، در پی تظاهرات علیه دولت وقت، تا کنون سه دیدار بین دو رهبر انجام شده است. البته دستیابی به راهحلی برای مناقشه قرهباغ آسان نیست، ولی همین که دو طرف بر شدت مذاکرات و گفتوگوها افزودهاند و حتی یک خط تلفنی قرمز میان آنها ایجاد شده که از بروز درگیری در اطراف قرهباغ جلوگیری کنند، خود زمینه مناسبی برای ادامه مذاکرات معطوف به نتیجه است، ولو که سالها طول بکشد.
• دیروز ولفگانگ ایشینگر، رئیس کنفرانس در اقدامی بیسابقه نه با کت و شلوار بلکه با یک پولیور گرمکن جلوباز که ستارههای اتحادیه اروپا بر آن نقش بسته بود کنفرانس را افتتاح کرد تا بر نگرانیاش از روندهای واگرایی در سطح بینالمللی و به خصوص در اروپا تاکید کند. این در حالی است که در تاکید بر همین همبستگی و وزن اروپا در صحنه بینالمللی و به نمایشگذاشتن انسجام درونی آن، به رغم برگزیت، قرار بود مرکل و ماکرون مشترکا در کنفرانس حضور یابند که ماکرون بعدا عذر خواست، هم شاید به دلیل انتخابات پارلمان اروپا در ماه مه که نزدیکی فرانسه به آلمان چندان به سود پیروزی نامزدان نزدیک به مکرون تمام نشود، هم به دلیل ملاحظه جلیقهزردها و تمرکز بر مسائل آنها که از جمله با سیاستهای انقباضی آلمان در سطح اتحادیه اروپا مخالفند و هم به دلیل برخی نگاههای متفاوت به مسئله استراتژی امنیتی و نظامی اروپا و نسبت آن با دوری یا نزدیکی از آمریکا.
• امروز آنگلا مرکل سخنرانی داشت، با تاکیداتی در نقد سیاستهای آمریکا از جمله در مسائل عوارض گمرکی، در دفاع از پروژه خط لوله دوم گاز در دریای شرق از روسیه و نیز در دفاع از برجام.
مرکل گفت که بزرگترین خط تولید بی ام وی آلمانی در آمریکاست و از آنجا (به سود اشتغال و تولید در آمریکا) خودرو به چین صادر میشود، ولی در عین حال کسانی (دولت ترامپ) مدعیاند که این امنیت ملی آمریکا را به خطر میاندازد. این حرفها دهشتناک است.
در دفاع از خط لوله جدید گاز از روسیه هم گفت که داشتن مناسبات تجاری گسترده با روسیه به سود منافع اروپاست و نباید گذاشت که روسیه، (همسایه بزرگ و دیوار به دیوار اروپا) به لحاظ اقتصادی به چین وابسته شود. او گرچه سیاستهای روسیه در کریمه و اوکراین را به باد انتقاد گرفت، ولی گفت که به لحاظ ژئو استراتژیک اروپا هیچ سودی در کاهش و قطع رابطه با روسیه ندارد.
• مایک پنس، معاون ترامپ که در راس بزرگترین هیات آمریکایی در تاریخ کنفرانس مونیخ به این کنفرانس آمده، سخنرانیاش را با برشمردن «دستاوردهای دولت ترامپ» و تلاش آمریکا برای دستیابی به «جهانی درخشان و امیدبخش» شروع کرد. منتهی وقتی گفت که حامل سلام و پیام ترامپ برای کنفرانس است نه کفی و نه صدایی از هیچکس برنخاست. ولی زمانی که از مککین، سناتور قفید، یاد کرد سالن برای او کف زدند (ورای کارنامه بحثانگیز مککین، ظاهرا مخالفت آشکار این سناتور جمهوریخواه با ترامپ ملاک کفزدن سالن بود که خب برای پنس احساس مثبتی بر جا نگذاشت)
او بعدا گویی که پاسخ مرکل را میدهد، گفت: متحدی که خود را به روسیه وابسته کند نباید از ما انتظار تضمینها و همکاریهای امنیتی داشته باشد. من تشکر میکنم از همه کشورهایی که در اتحادیه اروپا با پروژه انتقال گاز روسیه به آلمان از در مخالفت درآمدهاند... متحدان اروپایی اجازه ندارند در نظام تحریمها علیه «رژیم مرگزای ایران که بزرگترین تهدید برای صلح و امنیت در خاورمیانه است» اخلال ایجاد کنند... مادرو هم باید برود.» سخنرانی پنس بر خلاف تاکیدات (مغایر با ترامپ) بر چندجانبهگرایی با تاکید دوباره بر آمریکا پایان یافت: God bless America. چند نفری به هنگام دستزدن برای او بلند شدند، از جمله دختر ترامپ، ولی بقیه سالن نشست و تکان نخورد.
• در حاشیه کنفرانس مونیخ بحثی هم بود در باره چندجانبهگرایی در دنیا و نقش اتحادیه اروپا در آن. تیموتی گارتن اش، مورخ نامدار بریتانیایی و از مخالفان برگزیت هم که در این بحث شرکت داشت، با توجه به تسلطی که به زبان آلمانی دارد، تقاضایش از اتحادیه اروپا برای برآمد و حضور در صحنه بینالمللی را در یک کلمه ترکیبی به این زبان بیان کرد:
"Weltpolitikfähigkeitsverlustvermeidungsstrategie"
معنی کلمه مورد استفاده اش میشود: استراتژی ممانعت از زوال توانایی (اروپا) در اعمال سیاستهای بینالمللی.
یک همکار اش در نقد طنزآمیزی از این کلمه او، در توئیت خود نوشت: مشکلات جهان را با ابزاری همچون تمسک به واژههای دشوار آلمانی قابل حل نیستند. و اش هم در پاسخ نوشت که معنی کلمه کاملا روشن است و این که به راحتی میتوان چنین کلمهای ساخت، یکی از قوتها و ظرفیتهای بزرگ زبان آلمانی است.
بد نیست اشاره شود که توان ترکیب واژگان و ساختن واژه یا اصطلاح جدید از آنها، در زبان خواهر زبان آلمانی، یعنی زبان فارسی هم موجود بوده (و قسما هست)، ولی از بس فعلهای بسیط زبان فارسی نابود شدهاند و برای همه چیز و همه کارها فعل کردن را به کار میبریم، این ویژگی زبان فارسی به شدت مضمحل شده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر