در چهار دهه گذشته واردات خودرو به ایران همیشه «انحصاری» و همراه با «رانت ارزی و اطلاعاتی» و در اختیار کسانی بوده که از روابط پیدا و پنهان با مقامات و نهادهای دولتی و حکومتی برخوردارند.
تنها در پنج ماهه ابتدای سال جاری(۹۷) براساس آمارهای رسمی ۱۲ هزار دستگاه خودرو به ارزش ۳۴۵ میلیون دلار به ایران وارد شده، آنهم در شرایطی که واردات خودرو نزدیک به هفتاد درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است. شمار خودروهای وارداتی در سال ۹۶ بنابر اعلام وزارت صنعت،معدن و تجارت بیش از ۱۰۰ هزار دستگاه بود. این ارقام گویای حجم چند میلیارد دلاری واردات خودرو و سودهای چندین هزار میلیارد تومانی وارد کنندگان خاص خودرو است.
در بهار و تابستان سال جاری پس از افشای ماجرای «ثبت سفارش های غیرقانونی» ، گوشه ای از فساد گسترده، سوء استفاده از ارز دولتی، سوء استفاده از اعتماد مردم، نادیده گرفتن حقوق مشتریان و رانت خواری و انحصار در «واردات خودرو» به رسانه ها راه یافت. ابعاد زد و بند، روابط خاص و فساد ناشی از انحصار و رانت در واردات خودرو اما بسیار گسترده تر است.
ایران وایر تلاش می کند با انتشار مجموعه گزارش «پدرخواندههای واردات خودرو» به معرفی خانواده ها و اشخاصی که «انحصار» واردات خودرو به ایران را در اختیار دارند، بپردازد و نور بیشتری به روابط پیدا و پنهان ، ثروت های افسانه ای، ارزهای دولتی، فرارهای مالیاتی، نادیده گرفتن حقوق مشتریان و خریداران، سرویس پشتبانی و خدمات پس از فروش و حتی فعالیتهای خیریه پدر خواندههای واردات خودرو بتاباند. این مجموعه گزارش با همکاری خبرنگاران حرفهای و شهروند خبرنگاران داخل ایران تهیه شده است.
***
ساناز محقق، شهروند خبرنگار، اصفهان
خانواده «حدادزاده» در كنار خانواده «گرامی» به عنوان يكی دیگر از بزرگترين دارندگان انحصار واردات خودرو به ايران شناخته می شوند. دو خانوادهای كه قیمت و سهم بازار خودروهای وارداتی را تعيين می کنند.
این خانواده نه فقط در واردات خودرو، بلكه در بخش های اقتصادی نیز فعاليتی چنان متنوع و گسترده دارد كه پيگيری همه فعاليتهايشان دشوار است.
پيشينه خانواده حدادزاده در تجارت خودرو به سال ۱۳۵۲ بازمیگردد كه «اصغر حدادزاده» شركت واردات تويوتا به ايران را با عنوان «ايرتويوتا» تاسيس كرد و در سال ۱۳۵۳ با ورود 4 دستگاه خودروی تويوتا سيليکا کارش را آغاز کرد. اين شركت يكي از نخستين نمايندگیهای تويوتا در خاورميانه بود و سه سال بعد در آستانه انقلاب، انبار مرکزی شرکت ایرتویوتا برای استقرار خودروهای وارداتی تويوتا در جاده دماوند کارش را آغاز کرد.
ایرتویوتا در سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۸ سالانه حدود ۴۰ هزار ستگاه خودروی تويوتا به ایران وارد کرد. پس از انقلاب «ناصر حدادزاده» پسر اصغر حدادزاده هم نقش قابل توجهی در ایرتویوتا پیدا کرد. در سال های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۹ با وجود اجرای محدوديت واردات خودرو از سوی دولت، شرکت ايرتويا همچنان اجازه واردات خودرو و تامين قطعات يدکی خودروهای موجود را در اختیار داشت.
اکبرهاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۶۵ خود نوشته است: «آقای بهزاد نبوی [وزیر صنایع سنگین] از تصمیم خریدن خودروهای تویوتا برای جنگ بدون نظر وزارت صنایع سنگین، تلفنی گله کرد. گفتم نمایندهاش را در جلسه تصمیمگیری دعوت نمایند.» تویوتاهای وارداتی در سال های دهه شصت، بیش از مصرف عمومی به عنوان خودروی مورد استفاده نیروهای نظامی از جمله خودروی مورد استفاده سپاه پاسداران و مدل هایی از آن نیز مورد استفاده مقامات حکومتی بود.
در اواخر سال ۷۶ نام ناصرحدادزاده از سوی محمدرضا نقدی فرمانده وقت حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در پرونده بازداشت شهرداران تهران نیز مطرح شد.
محمدرضا نقدی در جلسه با اعضای کمیسیون شوراهای مجلس پنجم از ناصر حدادزاده به عنوان مالک «کارخانه آرین فولاد، شرکت توزین، حساب های متعدد خارجی، نمایندگی تویوتا در ایران،خانه چند هزار متری در شمال تهران» نامبرده و گفته بود او «کرباسچی و عظیمی نیا را به دفترش می برد» و از آنها تخفیف می گرفت.
از جمله در «یک قلم تخفیف که به ایشان در ساخت و ساز تجاری داده شده ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان بوده است. پروژه بهار در خیابان بهار و پروژه دماوند یکی از اینهاست ۸۵ هزار متر مربع تجاری در دماوند و در بهار ۶۰ هزار متر مربع زیر بنا.» نقدی ادعا کرده بود که ثروت ناصر حدادزاده در ابتدای انقلاب ۴۰ میلیون تومان بوده و تا سال ۷۶ به ۱۰۰ میلیارد تومان رسیده است.
از اظهارات محمدرضا نقدی چنین بر می آمد که ناصرحدادزاده نیز در حاشیه پرونده شهرداران بازداشت شده بود اما خبر رسمی از این بازداشت یا رسیدگی به آن پرونده های مورد ادعای محمدرضا نقدی در دست نیست و روند فعالیت های بعدی حدادزاده نشان می دهد که آن ماجرا تاثیر مستقیمی بر فعالیت های اقتصادی آنها نداشته اگرچه در امور شخصی حدادزاده ها را چنان محافظه کار کرد که در سالهای بعد تلاش کردند بیشتر در سایه بمانند.
در دهه هشتاد حدادزادهها ضمن حفظ نمايندگي تويوتا به مدت چند دهه، به سراغ لکسوس، خودروي گرانقيمت وابسته به خانواده تويويا، و همچنين مدلهاي گرانقيت رنو رفتند.
در سال ۱۳۸۷ آنها شرکت «نگین خودرو» را به عنوان نماینده رسمی رنو فرانسه در ایران تاسيس کردند. واردات «نگين خودرو» آنقدر زياد بود كه بازار ايران تا سال ۱۳۹۶، پس از فرانسه و برزیل، سومین بازار در حال رشد و مهم برای رنو تلقی میشد. افزون بر اين، شركت رنو،« نگین خودرو» را دهمین نمایندگی برتر خود در جهان معرفی کرد. در ايران نيز شرکت «نگین خودرو»، خود را بزرگترین واردکننده خودرو به کشور معرفی می كند.
اكنون «رنو پارس» توليد كننده، و «نگين خودرو» متعلق به خانواده حدادزاده وارد كننده خودروهای رنو هستند. «نگين خودرو» محصولاتی را وارد می کند كه در سبد توليد مشترک ايران و شركت فرانسوی رنو قرار ندارند.
در دولت محمود احمدینژاد زمانیکه با آغاز تحريمها واردات خودرو دشوار شده بود، حدادزادهها وارد عرصه ساخت و ساز و واردات لوازم خانگي شدند تا بخت خود را در حوزههای مختلف آزمايش کنند. شركت «بام افق پارس» كه محصولات گرانقيمتی همچون «اسمگ» ايتاليا و «بنگ اند الفسن» دانمارک را وارد می كند به اين خانواده تعلق دارد. اين تجارتهای جانبي هنوز ادامه دارد.
روشهای سودآوری بيشتر خودروهای وارداتی
گزارشهایی در رسانه ها منتشر شده كه خانواده حدادزاده با استفاده از رانت، «نمايندگی انحصاری» خودروهای خارجی را دريافت كردهاست، از جمله در خصوص «نگين خودرو» اما اين شركت استفاده از رانت را تكذيب كرده و آن را حاصل يک «انتخاب» عنوان کرده است.
در فهرست دریافت کنندگان ارز دولتی در بهار سال ۹۷ نام «ایرتویوتا» با دریافت ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار یورو ارز دولتی و ۷۱۱ هزار و ۵۰۰ یورو از سامانه «نیما» دیده می شود و شرکت «نگین خودرو» هم از سامانه نیما ۸ میلیون و » ۹ هزار یورو دریافت کرده بود.
متناسب نبودن فروش خودروهای خارجی با ارز دولتی دريافتی از جمله مواردی است که به عنوان قانع نبودن «نگین خودرو» به سود معمول تجاری در رسانه ها مطرح شده و تاکید رسانه ها براین است که این شرکت با دور زدن قوانين سعی در افزايش سود خود داشته است.
سال ۱۳۹۰ واردات غیرمستقیم «نگینخودرو» از کشورهای حاشیه خلیج فارس بدون اجازه رنو، موجب اختلافات با اين كمپانی فرانسوي شد. رنو اعلام کرد از وضعیت واردکننده خود به ایران راضی نیست، چون «نگين خودرو» به جای واردات خودرو از فرانسه، خودروهای خود را از بازار خلیج فارس تامین میکند. شركت رنو در آستانه قطع همكاری با نگين خودرو بود كه اين اختلاف با تغيير مديريت شركت وارداتی ايرانی حل شد.
يكسال بعد، حدادزادهها تصميم گرفتند سود خود را به شيوهای ديگر، و از خودروی وارداتی ديگری افزايش دهند. با وجود دريافت ارز دولتی، شركت ايرتويوتا سال ۱۳۹۱ ابلاغيه افزايش قيمتها را به نمایندگیهای فروش خود ارسال كرد. بر اساس اين بخشنامه، قیمت هر دستگاه کرولا ۸۷ میلیون و ۹۰۰هزار تومان اعلام شد. درحالیکه قیمت پيشين این خودرو ۵۶ میلیون تومان بود. ساير مدلهای تويوتا نيز به همين ترتيب گران شد. ابلاغيه تويوتا منجر به تشكيل پرونده گرانفروشي از سوی سازمان حمايت از مصرفكنندگان براي اين شركت شد اما با وجود تاكيد اين سازمان بر برخورد با متخلفان، خبری از پيگيری پرونده تويوتا نشد.
تحريمها؛ بهانه ای برای عدم تحویل خودروهای خريداری شده با ارز دولتی
با وجود آنکه رنوی فرانسه اعلام كرده بود كه قصد ندارد بهدليل تحريمها ايران را ترک كند، در ماههای اخير فروشندگان و توليدكنندگان محصولات اين شركت در ايران اعلام كردند كه به دليل تامين نشدن خودرو و قطعات، نمیتوانند به تعهداتشان عمل كنند.
پارس خودرو، توليدكننده محصولات رنو، ۲۰ آبان ۹۷ اعلام كرد كه متقاضيان ساندرو میتوانند بهجای اين خودرو پرايد، تيبا يا ساينا دريافت كنند. «نگين خودرو»، واردكننده رنو، نيز اوايل سال ۹۷ به مشتريانی كه ماهها پيش ثبتنام كرده بود خبر داد كه به دلیل جلوگیری از واردات خودروهای خارجی توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت، قادر به تحویل خودرو نیست و مشتريان می توانند پولشان را با سود مشخص پس بگيرند درحالی که باید خودروهای ثبتنامی با قیمت اولیه مورد توافق تحويل داده میشد.
برنامه واردات «نگين خودرو» نشان میدهد كه این شرکت مطابق با سفارشها و پیشبینیها خودروها را خريداری كردهاست. بنابراين، احتمال می رود كه «نگين خودرو» قصد ندارد خودروهای ثبتنامی را به قيمت پيشين ارزهای خارجی بفروشد.
در شرايطي كه «نگين خودرو» هنوز نتوانستهبود به تعهدات پیشین خود عمل كند و وضعيت ارز تخصيصی به واردكنندگان مشخص نبود، خرداد ماه ۹۷ اين شركت به عنوان نماینده رسمی رنو بار ديگر طرح فروش مشارکتی خودرو را اعلام کرد. اجرای طرح فروش جديد در چنين شرايطی ترديدهایی را درباره اهداف اين واردكننده خودرو به وجود آورد.
«نگين خودرو» كه حالا شاكيانش افزايش يافته بود، مردادماه امسال با ادعای عدم تخصيص ارز از بانک مركزی شكايت كرد. در بيانيهای كه اين شركت در خصوص شكايت خود منتشر كرد آمدهاست: «به ناچار در راستای احقاق حقوق مشتریان گرامی، شکایتی را تنظیم و به دیوان عدالت اداری ارائه نموده و امیدواریم با اخذ نتیجه مثبت بتوانیم نسبت به ایفای تعهدات و جلب رضایت شما مشتریان گرامی اقدام نمائیم.»
شايد يكی از دلايل چنين اقداماتی آن باشد كه شركتهای وارداتی نظير «نگين خودرو» در گذشته نيز بحرانهای مشابهی داشتهاند و به سلامت از آنها عبور كردهاند. در سالهای 93 و 94 «نگين خودرو» بهدليل آنچه «مشکلات ناشی از تحریم ها و تاثیر مستقیم آن بر بازار خودروهای وارداتی» خواند، خودروهای مشتريان را با تاخير واگذار كرد. «نگين خودرو» به رسانههایی كه به تاخير بيش از يكساله تحويل خودرو اعتراض داشتند پاسخ داد: «مشکلاتی که گریبانگیر نگین خودرو به عنوان یکی از شرکتهای واردکننده خودرو بود، تنها معطوف به این شرکت نیست و دیگر شرکتهای وارداتی و حتی تولیدکنندگان نیز کم و بیش با این موانع دست و پنجه نرم کردند.»
از تشابه اسمی «نگين خودرو» و «نگين خودرو آفتاب»
اكنون در سايت اينترنتی «نگين خودرو» اعلاميهای به چشم میخورد كه میگويد اخبار بسياری درباره متعهد نبودن «نگين خودرو» به مشتريان در رسانهها منتشر شدهاست اما پرونده شاکیان شرکتهای متخلف لیزینگ خودرو مربوط به شرکت «نگین خودرو آفتاب» است که هیچ گونه ارتباطی با شرکت «نگین خودرو» نماینده رسمی رنو فرانسه در ایران ندارد.
حدادزادهها از روابط عمومی خوبی برخوردارند و سعی دارند تا حد امكان محتوای رسانه ها درباره اين فعاليتهای تجاری خانواده خود را مديريت كنند. به عنوان مثال، وبسايتهایی مانند «عصر خودرو» مطالب تمجيدآميز از فعاليتهای شركتهای خانواده حدادزاده منتشر میكنند و «نگين خودرو» آنها را در وبسايت خود بازنشر می كند. افزون بر اين، در ميان خانوادههايي كه نام آنها به عنوان واردكنندگان بزرگ خودرو عنوان شد، حدادزادهها بيشترين واكنش را نشان داده و جوابيههای متعددی را در پاسخ و رد به اخبار رسانه ها درباره برخورداری از انحصار،رانت ارزی و اطلاعاتی منتشر كردهاند.
در تیرماه 97 پس از انتشار گزارشی درباره نقش خانواده حدادزاده در واردات خودرو، ناصر حدادزاده از روزنامه سازندگی به اتهام «نشر اکاذیب و مطالب خلاف» شکایت و اعلام کرد که «در برهه حساس اخیر که کشور شدیدا نیازمند همدلی و وفاق در جهت عبور از مشکلاتی است که همت عالی می طلبد روزنامه سازندگی با ادبیات غیر حرفه ای و انتساب اتهامات واهی سعی در تشویش اذهان عموم نسبت به خانواده آقای حدادزاده» وارد کرده و همین سبب شده تا «ناصر حدادزاده» ضمن ثبت شکایت خود، «در خصوص اعاده حیثیت خانوادگی خود از طریق قانونی» اقدام کند.
سهم 20 درصدی در قرارداد 660 میلیون یورویی با رنو
خاندان حدادزاده که کار اقتصادی شان را چند دهه پیش با ساخت قپان و ترازو آغاز و در سال های منتهی به انقلاب نمایندگی تویوتا در ایران را به دست آورده بودند، از ایرتویوتا در سالهای نخست استقرار جمهوری اسلامی در چهل سالگی آن صاحب مجموعهای از شرکت ها در بخش های مختلف از واردات خودرو تا ساخت و ساز شده اند که در زیر مجموعه «هولدینگ ناصح» فعالیت می کنند. ناصر و حمیدرضا حدادزاده دو چهره اصلی این خانواده اکنون با «هولدینگ ناصح» از جمله شرکت هایی چون ایرتویوتا، ایریتا، آرین خودرو، نگین خودرو، نگین خودرو ایرسا، مه شکن سازه را در بخش واردات خودرو اداره می کنند.
حدادزاده ها در تابستان 96 تحت عنوان «شرکت پرتو نگین ناصح» یک طرف قرار داد سه جانبه « ایدرو، رنو و شرکت پرتو نگین ناصح» به ارزش 660 میلیون یورو بودند که مقامات دولتی آن را یکی از میوه های برجام و گامی برای تشکیل «قطب سوم خودروسازی» خواندند. حتی حسن روحانی طی سخنانی در مجلس گفت که با تولید چند مدل رنو در نتیجه این قرار داد، خودروی رنوی تولید ایران وارد خیابان های اروپا خواهد شد. با آغاز دوره تازه تحریم ها هنوز معلوم نیست که قرارداد تولید خودرو چه فرجامی خواهد یافت اما هولیندگ ناصح همچنان به واردات خودرو در شرکت های زیرمجموعه خود ادامه می دهد.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر