close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

علا قاهری؛ سلبریتی‌های حکومتی مردم را تشویق به پذیرفتن رنج می‌کنند

۴ مرداد ۱۳۹۷
ایران فقط تهران نیست
خواندن در ۵ دقیقه
علا قاهری؛ سلبریتی‌های حکومتی مردم را تشویق به پذیرفتن رنج می‌کنند
علا قاهری؛ سلبریتی‌های حکومتی مردم را تشویق به پذیرفتن رنج می‌کنند
علا قاهری؛ سلبریتی‌های حکومتی مردم را تشویق به پذیرفتن رنج می‌کنند
علا قاهری؛ سلبریتی‌های حکومتی مردم را تشویق به پذیرفتن رنج می‌کنند

محمد تنگستانی

پروژه جدید «ایران‌وایر »، «ایران فقط تهران نیست» نام دارد. در این پروژه قصد داریم با کمک شما، هنرمندان و هنرآموزانِ شهرستان‌ها و روستاهای سراسر کشور را معرفی و با آنها گفت‌وگو کنیم. اولویت هم هنرمندانی هستند که یا در رسانه‌های غیرمستقل ایران سانسور شده‌اند و یا به دلیل «شهرستانی» بودن، به آن‌ها اهمیت داده نشده است. ما بدون گزینش و یا جهت‌گیری سیاسی، آنها را به مخاطبان «ایران‌وایر» معرفی خواهیم کرد.

در بخش اول این پروژه، اولویت ما هنرمندان استان‌های خوزستان، اصفهان و خراسان است. برای مشارکت در این پروژه و یا معرفی هنرمندانی که در شهرستان‌ و یا روستای شما زندگی و فعالیت می‌کنند، می‌توانید با info@iranwire.com با ما در تماس باشید.

علا قاهری در معرفی خود می‌گوید:

من «علا قاهری» هستم. دانشجوی سال سوم در رشته انیمیشن هستم. اطلاعات کافی در مورد این رشته نداشتم. یک سال طول کشید تا  تحقیق و مطالعه کردم و فهمیدم انیمیشن چیست. بعد با نقاشی‌های سورئال و اعتراضی روبه‌رو شده و  به شدت به این ژانر از نقاشی علاقه پیدا کردم و شروع به تلفیق اعتراض و سورئال در نقاشی کردم. هنگام عرضه آثارم با برخورد‌های مسخره و بی معنی روبه‌رو شدم که چرا بدن  زن و مرد ؟؟چرا عریان؟  تعداد زیادی از اساتید و حتی همکلاسی‌هایم فکر می‌کردند از سر شهوت است. ولی خب دیدگاه من این نبود و علتش نگاه من نسبت به  برابری زن و مرد بود. تا اینکه کمی تغییر یافت یعنی مجبور شدم طوری دیگر ببینم. ما هرروز به هم نزدیک می‌شویم و طوری زندگی کنیم که بو ندهیم و مغزهایمان فاسد و تاریخ گذشته نشوند. ما می‌خواهیم یکدیگر را تحمل کنیم برای تحمل، مجبور بودم به شکل‌های متفاوتی فکر کنم و نقاشی بکشم. دوست داشتم افسردگی و غم‌ را در نقاشی از بین ببرم. در واقع نظرم در نقاشی این بود که خود ما هستیم که غم و اندوه میاوریم و خودمان هستیم که می‌خواهیم ناراحت باشیم. ما آزادیم و هرکاری که دوست داریم انجام بدهیم و زندگی را با تفکر و ذهنیت خودمان بچرخانیم پس ما محکوم به آزادی هستیم.

 

در انقلاب ۱۳۵۷ هنرمندان نقشی کلیدی داشتند به عنوان مثال شاعران پیامبران احزاب سیاسی بودند. آیا هنر و هنرمندان استان شما در اعتراضات اخیر دی  ۱۳۹۶ حضور داشتند و کنار مردم بودند؟

  • بله حضور داشتند و حرفشان مانند مابقی مردم گفتن فقر و دزدی و بالاکشیدن‌ها  و درد‌های اجتماعی بود. البته با طنز و تمسخر که: «اره، مردم ‌شما باید بپذیرین که این رنج‌ها هست و ساکت باشید ما هم به این خاطر که قرار است مجوز کار داشته باشیم ساکت می‌مانیم و فقط پول به جیب می‌زنیم و منتظر نقد‌ها و تعریف‌های زیبای جامعه‌شناسان و شما می‌نشینیم». هنرمندان و سلبریتی‌های حکومتی بیشتر مردم را تشویق به پذیرفتن رنج می‌کنند. آنها می‌خواهند مردم گرسنه سکوت کنند ودیکتاتوری ادامه پیدا کند. بنظر من در اعتراضات دی ماه تعداد محدودی از هنرمند‌ان سعی در حمایت واقعی مردم داشتند اما اعتراض زمانی نتیجه می‌دهد که توده مردم یک صدا باشند. بیشتر هنرمندان (عموما عوام پسند) هنر و خودشان را جدا از دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی می‌دانند و در ایران متاسفانه هنرمندانی که اینگونه هستند صدایشان رساتر است. اینها تریبون‌های بزک شده نظام هستند و سعی می‌کنند مردم را ساکت و خواست مدنی مردم را منحرف کنند.

 

هر منطقه با توجه به آب و هوا، زبان و گویش محلی، فرهنگ بومی خود را می‌سازد که خرده فرهنگ تعریف می‌شود و خرده فرهنگ‌ها در کنار هم فرهنگ یک کشور را شکل می‌دهند. در چهار دهه گذشته، سیستم ایده‌ئولوژی و فکری حاکم بر ایران دنبال یک‌دست‌سازی و اسلامیزه کردن هنر معاصر و نزدیک کردن آن به ایده‌ئولوژی‌های حکومتی و مذهبی بوده است. گمان می‌کنید این تلاش‌ها به نتیجه رسیده و موفق شده‌اند؟

  • بله تا اندازه‌ای به مقصود خود رسیده‌اند. اصلا کار اسلام از بین بردن هنر ایران و کم‌رنگ کردن آن در جامعه است. این تفکرات موجب فراری دادن خیلی از هنرمندان دگراندیش شده است و این فرار نشان از موفقیت حکومت اسلامی در پیشبرد اهدافش بوده است. بدبینی به  یکدیگر و تفرقه افکنی بهترین اسلحه‌ایست که آقایان در بین هنرمندان پخش کرده‌اند. با تفرقه مانع از پیشرفت هنر معاصر شده‌اند. بنظر من تا حدودی این اسلامیزه کردن هنر به نتیجه رسیده است. وقتی مخاطب نحوه برخورد با یک اثر هنری را نداند و از طرفی دیگر هنرمند سانسور شده باشد یا تن به سانسور بدهد یعنی موفق بوده‌اند. در نبود آزادی موفقیت سیاسی برای حکومت فعلی تضمین  شده است. ما باید به آزادی فکر کنیم تا موفق شویم. 

برخی از هنرمندان و شاعران جوان بر این باور هستند که باید از شهرها و روستای خوب  به تهران مهاجرت کنند تا بتوانند دیده شوند و در رسانه‌ها و هنر امروز جایگاهی پیدا کنند. نظر شما نسبت به این نگرش چیست؟

 

  • قشر تهی دست و هنرمندان شهرستان فراموش شده‌اند گویا اصلا وجود نداشته‌اند. می‌ترسند هنرمندان شهرستان و هنرمندان فقیر را حمایت کنند. می‌دانند کسی که طعم فقر را چشیده باشد ترسی از باتوم و زندان ندارد. هنرمند معترض دزی و فساد را در هنرش منعکس می‌کند. امکانات را از هنرمندان شهرستانی ‌می‌گیرند که صدایشان به گوش ملت نرسد. وقتی هنرمندی می‌بیند که صدایش به جایی نمی‌رسد خسته می‌شود از شهرستان به تهران مهاجرت می‌کند و در تهران هم دو اتفاق می‌افتد یا کلا مجبور به ترک کشور می‌شود یا برای وارد شدن به سیستم مجبور به تن دادن به سانسور می‌شود و از اصل و هدف خود دور می‌شود. در طول تاریخ هنر ایران، هنرمندان تهی دست و فقیر در جامعه دیده نشده‌اند چون ثمره فکر و هنرشان گفتن حقیقت و پذیرفتن آن است. اینکه همه امکانات را در تهران و کلان شهرها متمرکز کرده‌اند به نظر من کاملا هدفمند است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

یک فعال سیاسی در سنندج به دلیل انتقاد از رهبر زندانی شد

۴ مرداد ۱۳۹۷
خواندن در ۲ دقیقه
یک فعال سیاسی در سنندج به دلیل انتقاد از رهبر زندانی شد