شراگيم زند
وجود کسانی مانند «نادر فتوره چی» در فضای مجازی برای حکومت ایران که همیشه از کنترل و تاثیرگذاری بر روی این فضا عاجز بوده، نعمت است. در ادامه در این مورد دقیق تر صحبت میکنم. اما قبل از آن نادر فتوره چی کیست؟ فتوره چی سال هاست که در روزنامه های مختلف درباره فرهنگ و سیاست می نویسد و چند کتاب هم نوشته و ترجمه کرده است. خیلی ها او را به دلیل شکایت بهاره رهنما و پیمان قاسم خانی می شناسند. فتوره چی بهاره رهنما را به «میانمایه گی» و «فرصت طلبی» متهم کرده بود و نوشته بود که «رهنما سالها است به در و دیوار میزند که چیزی بشود.».او مدتی هم کمپینی برای تحریم خریدن سریال شهرزاد راه انداخته بود که خب به خاطر شفاف نبودن و مسائلی بود که در مورد منابع مالی این سریال وجود داشت. به تازگی او دختران خیابان انقلاب و کمپین هایی مانند چهارشنبه های سفید را حرکتهایی برنامه ریزی شده از سوی جمهوری اسلامی نامیده بود که با هدف پرت کردن حواس مردم طراحی شده است. فتوره چی یک «منتقد همه چیز» است البته به جز طبقات فرودست... او به شدت عاشق طبقات فرودست است و به صورت خودخوانده آنها را در فضای مجازی نمایندگی میکند. او به دنبال عدالت اجتماعی ست و در راه رسیدن به آرمان خود با اعتماد به نفسی افسانه ای تقریبا از روی همه چیز و همه کس رد میشود. (البته به جز خطوط قرمز نظام که خب به خاطر زندگی در ایران اینکه پاورچین از کنار این خطوط میگذرد قابل درک است!). کمپین های موفق، کنشگران مدنی شناخته شده، چهره های سیاسی، سلبریتی ها و خلاصه همه کسانی که در عرصه فضای مجازی اعتبار و یا محبوبیتی دارند و یا تاثیر گذار هستند «اهداف» بالقوه او هستند و تخصص او این است که با اسناد و مدارک و شواهد و قرائنی که خودش پیدا میکند، نشان بدهد که همه یا مزدور و آلت دست رژیم هستند و دارند مردم را بازی میدهند و یا با یک درجه تخفیف میانمایه و مبتذل وسر تا پا فاسدند.
البته بدیهی ست که شخص فتوره چی با مخاطبین نسبتا محدود خود نمیتواند بر فضای مجازی فارسی زبان خیلی تاثیرگذار باشد اما گسترش پدیده ای که میل دارم آن را «فتورهچیسم» بنامم میتواند در بلندمدت موثرترین پروژه حکومت ایران برای تسلط بر فضای مجازی و یا لااقل ایجاد اخلال در فعالیت کمپین های موثر آن باشد. به همین دلیل موضوع این نوشته شخص نادر فتوره چی که ممکن است خواننده این سطور اصلا شناختی نسبت به او و مواضعش نداشته باشد نیست و من سعی خواهم کرد در این نوشته کمی در مورد «فتورهچیسم» صحبت کنم.
در شرایطی که بسیاری از فعالین سیاسی و کنشگران مدنی، امکان فعالیت در داخل ایران را ندارند و در شرایطی که اثرات کمپین های مدنی و اجتماعی که عموما در بستر فضای مجازی شکل میگیرند در جامعه روز به روز بیشتر میشود و چالش های بزرگتری برای حکومت ایجاد میکند، ظهور پدیده «فتورهچیسم» بهترین اتفاقی ست که میتواند بازی را به نفع حکومتی که عملا در تاثیرگذاری بر فضای مجازی عاجز است عوض کند . اینکه کسانی خود را چهره ای ضد حکومتی جا بزنند و با مواضع رادیکال و افشای جنجالی آدمهای حکومت (ولو حتی شده آدمهای درجه سه و درجه چهار نزدیک به حکومت!) به عنوان چهره هایی افشاگر، ضد فساد و سازشناپذیر برای خود وجهه و شهرت کسب کنند و بعد در پوشش آن، ضربات کاری خود را به کمپین های موثر و فعالین مدنی و سیاسی شناخته شده مخالف حکومت بزنند، بدون شک ایده آل حکومتی ست که تا به امروز هیچ تاکتیک و برنامه موثری در عرصه مقابله با گسترش کمپین ها و کنترل فضای مجازی (به جز مسدود کردن و بستن و گرفتن و مانند آن!) نداشته است.
ساده بگویم... دوران علیزاده ها که با ژستهای شیک و روشنفکرانه آشکارا کنار حکومت ایران می ایستادند و ضمن تطهیر حکومت، جریانهای فعال و موثر علیه حکومت ایران را میزدنند گذشته است. علیزاده ها در فضای مجازی به جز در کلونی های بسته و همفکر خود دیگر اثر گذاری ندارند. برای اثر گذاری بر فضای مجازی، برای ایجاد تشویش، سردرگمی و گسترش جو بی اعتمادی و بدبینی و نیز برای تخریب فعالان مدنی و کنشگران اجتماعی حالا نوبت فتوره چی هاست. کسانی که اهل افشاگریهای عامه پسند و لایی کشیدن و تیک آف و تک چرخ زدن در محدوده خطوط قرمز (و یا حتی خطوط زرد و سبز!) حکومتند اما در واقعیت تمرکز اصلی دستگاه تخریب خود را بر اپوزسیون و آدمهایی گذاشته اند که چهره هایی فعال، تاثیر گذار و خوشنام در میان مردم هستند. چهره هایی که به صورت بالقوه پتانسیل این را دارند که اتحادی تاثیر گذار برای تغییر ایجاد نمایند.
البته چیزی که بازار این «فتورهچیست» ها را گرم میکند علاقه تاریخی و همیشگی مردم ایران به «تئوریهای توطئه» است.
مربوط دانستن کمپین های موفق و فعالین مدنی و چهره های سیاسی خوشنام با حکومت ایران و یا تخریب آنها با نیتخوانی و استفاده زیاد از مغالطه های رایجی مانند «وینچستر» و «پهلوان پنبه» در این مسیر، اصلی ترین محور و شگرد فعالیت فتورهچیست هاست.
از نظر اینها خوب و قابل اعتماد کیست؟ مردمی که کف خیابان هستند، آن کارگری که حقوق نگرفته، آن کشاورزی که آب ندارد و صد البته خود آن شخص سینه سوخته ای که دارد در مورد این مسائل مردم را آگاه میکند که بازی نخورند. فتوره چی ها خوب میدانند که کمترین میزان اثرگذاری فضای مجازی بر قشرهای فرودست جامعه است و برای همین با خیال راحت نماینده آنها در فضای مجازی شده اند. آیا فتوره چی ها میتوانند یک کمپین موفق برای کشاورزانی که زمینهایشان خشک شده و یا مردمی که نان برای خوردن ندارند در فضای مجازی ترتیب دهند؟ خیر... پس چه کار میتوانند بکنند؟ میتوانند شعارهای انقلابی در حمایت از آنها بدهند و سایر کمپین های موفقی که در فضای مجازی ایجاد شده و حکومت را به گوشه رینگ کشانده است را تخریب کنند. میتوانند فعالان مدنی موثر را رسوا کنند و از پشت پرده های چهره های خوش نامی بگویند که دستشان با حکومت در یک کاسه است.
با یک «ارائۀ جذاب» مهم نیست چه بگویی و چقدر حقیقت، منطق و انصاف پشت کلماتت باشد. خوشبختانه مسائل همیشه مقداری ابهام در دل خود دارند و فقط کافی ست چند اسکرین شات و یا عکس را به هم بچسبانی و تئوری توطئه ای را مطرح کنی و با اعتماد به نفس کامل نتیجه ی دلخواهت را در قالب «افشاگری» علیه این و آن بگیری. اگر به اندازه کافی چهره جنجالی شده باشی و مردم تو را ضد حکومت بشناسند حتی مهمل ترین استدلالها و بی ربط ترین استنادات هم میتواند چند هزار لایک نصیبت کند. به شرط آنکه آن را در لفافه زیبا و جذاب «تئوری توطئه» و «افشای پشت پرده ها» و مانند آن خوب پیچیده باشی!
مسلم است که حتی خوشنام ترین و اثرگذار ترین چهره های مخالف جمهوری اسلامی بی عیب و ایراد نیستند و حتما در مسیر خود مرتکب اشتباهات و خطاهایی شده اند و حتی خودخواهی ها، منفعت جویی ها و معایب شخصی و خلقی خود را داشته اند و دارند. این نوشته قصدش تطهیر و یا تخریب کسی نیست. در این نوشته سعی کرده ام به زبانی ساده و روشن توضیح بدهم که فتوره چیسم چیست، چگونه عمل میکند و کدام جریان از حضور آن در فضای مجازی سود میبرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر