close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

شهرام مکری؛ سلیقه، مبنای سانسور در سینمای ایران است

۱۹ تیر ۱۳۹۷
ادبیات و شما
خواندن در ۵ دقیقه
شهرام مکری؛ سلیقه، مبنای سانسور در سینمای ایران است

بخش دوم
محمد تنگستانی

در اولین بخش از این گفت‌‌و‌گو «شهرام مکری» کارگردان چهل ساله زاده کرمانشاه  در خصوص سینما و هنر متعهد گفت: « من تمایلی به فعالیت در این حوزه و اعتقادی به تعریف هنر متعهد ندارم از نظر من هنر یک حرکت پویا در درون خود است وباید به گستردگی حوزه‌اش کمک کند. نظر من در این خصوص در واقع تئوری افرادی است که در سینمای اجتماعی ایران کار می‌کنند و از تفکر من نشات نگرفته است.در واقع اعتقاد آن دسته از دوستان این است که سینما بازتابی از شرایط اجتماعی است مثل اینکه آینه‌ای در مقابل جامعه قرارگرفته باشد.
مشکلات و موضوعاتی که همه سینما‌گران در گیر آن هستند مواردی‌ست مثل حجاب، روابط زن و مرد ، لمس کردن آدم‌ها و الخ که در واقع در چهار دهه گذشته غیرقابل نمایش بوده است. این‌ها چه برای من و چه کسانی که خود را سینماگر متعهد می‌دانند یکسان است و ما را از آنچه که تحت عنوان تعهد به سینماست دور می‌کند.»

. آقای مکری تا کنون فیلم‌های سینمایی مانند «ماهی و گربه»، «هجوم» و «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» را کارگردانی کرده است.

در ادامه دومین بخش از این گفت‌وگو را می‌خوانید:


وقتی برای ساخت فیلم مجبور به اخذ مجوز‌های متعدد باشید و بعد برای به نمایش گذاشتن همان فیلم‌ مجددا مجبور به دریافت پروانه نمایش باشید یعنی یک اثر سینمایی قبل از ساخت و عرضه باید از فیلتر‌ها و سانسور‌های متعددی بگذرد. به باور من سینمای ایران، به دلیل وجود سانسور سینمایی مستقل نیست و سینماگران به دو دسته، دولتی یا خصوصی، تقسیم شده‌اند. سینماگران دولتی وابسته به سازمان‌ها و نهادهایی امنیتی مانند «اوج» است  و سینماگران مستقل هزینه ساخت فیلم‌ها را از بخش خصوصی تهیه می‌کنند. نقطه اشتراک هر دو طیف تن دادن به سانسور و اخذ مجوز ساخت اکران است. عده‌ای این تن دادن را رعایت و احترام به قانون معنی می‌کنند و آن را مفید می‌دانند و تعدادی دیگر آن را سبب عقیم شدن هنر و هنرمندان قلمداد می‌کنند. چه کارگردان‌های وابسته‌ ( مانند ابراهیم حاتمی‌کیا، مسعود ده‌نمکی والخ) چه کارگردانی‌هایی که که در بخش خصوصی  فعایت می‌کنند ( مانند عبدالرضا‌کاهانی، علی احمد‌زاده و الخ) از سانسور آثارشان گله دارند. سانسور در سینما چگونه است که سبب شده است این دو طیف غیر‌همسو یک صدا به آن اعتراض کنند و در نهایت تن بدهد.

 

  • سانسور در واقع یک تیغ دولبه‌ است. تیغ دولبه به مفهومی که دوطیف آدم‌ها از آن ذینفع هستند منظورم این است که همیشه منجر به ضرر نمی‌شود. آرتیست و هنرمندی هم که نمی‌تواند اثر هنریش را ارائه کند از سانسور مرتفع می‌شود یعنی کسری‌های اثر هنری‌اش را پشت سانسور قایم می‌کند و سوی دیگر سانسور این است که  یک هنرمند خلاق را فلج  می‌کند. هم می‌تواند یک هنرمند معمولی یا کم اهمیت را مهم جلوه دهد به همین منظور همه طیف‌های فکری و سیاسی از واژه سانسور استفاده می‌کنند.  برای برخی، بازتاب سختی‌هایی است که دارند تحمل می‌کنند و برای برخی دیگر نقش یک دیوار جهت پنهان کردن کاستی‌های اثرشان محسوب می‌شود. به عنوان مثال در یکی از فستیوال‌های خارج از کشور شرکت کرده بودم.  فیلمی ایرانی در آن فستیوال به نمایش درآمد که در پروسه تولید آن فیلم حضور داشتم. وقتی تماشاچی غیرایرانی از کاستی‌های فیلم پرسید، کارگردان در جواب اشاره به سانسور موجود در ایران کرد. خوب من که می‌دانستم این حرف دروغ است و آن کارگردان یا نویسنده اصلا فکری برای آن کاستی‌ها نکرده است. در اینجا مشهود است که می‌توانیم از واژه  سانسوربرای توجیه کاستی‌های اثر استفاده کنیم. در خصوص تعریف شما از سینمای مستقل هم اختلاف نظرهایی داریم. درست است که  واژه سینمای مستقل از تعریف آکادمیک خود درایران از واقعیتی که در جهان است دور شده و تعریف آن باید مورد بازیبینی قرار بگیرد و مشخص شود منظور افراد از مستقل بودن چیست.
    در آمریکا وقتی می‌گویند سینمای مستقل یعنی اشاره به تامین مالی و برنامه ریزی جهت ساخت یک فیلم خارج از برنامه‌های کمپانی  سازنده دارند.در شرایط  فعلی ایران ما واژه سینمای مستقل را بعنوان سینمای زیرزمینی، آلترناتیو، آماتوری و یا غیردولتی بکار می‌بریم. در واقع با تئوری شما تاجایی موافق هستم که سانسور تبدیل به یک هیولای بی شکل شده و اجازه استفاده از آن به هر شکلی ممکن است و حتی می‌توان به واسطه  آن رقبای کاری خود را از میدان به در کرد. باتوجه به اینکه سانسور بر مبنای سلیقه و نه چارچوب قانونی درایران صورت می‌گیرد واژه «هیولای بی شکل» از نظر من واژه‌ای مناسب است که برخی افراد موفق به رام کردن و  استفاده از آن شده‌اند. بدون اینکه کسی از آنها بپرسد شما که خودتان سانسورچی هستید.

 

بعضی افراد باور دارند که سانسور در هنر و سینمای ایران سبب خلاقیت می شود. گمان می‌کنید سانسور باعث خلاقیت در هنر و هنرمند می‌شود؟

 

  • ـنه خوشبختانه اینگونه نگاه نمی‌کنم و برخلاف همه اختلاف‌نظرهایی که در مورد ادبیات متعهد داریم در این یک مورد با شما موافق هستم. در طرح پرسش‌تان بدون اینکه اشاره‌ای به نظر خودتان کرده باشم، مشخص است که می‌خواهید به چه چیزی برسید. اصلا از آن دسته‌ کارگردان‌هایی نیستم که بگویم سانسور سبب خلاقیت‌ام شده است.  ما روش‌هایی در سینما داریم که منجر به محدود کردن می‌شود، در این روش‌ها ما فضا را برای خودمان محدود می‌کنیم که کاراکتر سازی و یا فضا سازی کنیم تا به ایده برسیم. این به معنی سانسور و خودسانسوری نیست. مثلا قصه‌ای با دو بازیگر در یک مکان می‌نویسیم. در حالی که می‌توانستیم همان قصه را با ده بازیگر در چند مکان بنویسیم. آن دسته از دوستانی که معتقد هستند سانسور موجب خلاقیت می‌شود احتمالا منظورشان محدودیت است و از واژه‌ها نابجا استفاده می‌کنند. سانسور معمولا بعد از پروسه خلق ایجاد می‌شود. افرادی که در طول ساخت یک اثر هنری به فکر سانسور هستند فکر بیماری دارند که باید از آنها دوری کرد. مثالی از یکی از فیلم‌های خودم می‌زنم، اگر من یک آمریکایی بودم  و در آمریکا فیلم‌سازی می‌کردم  فیلم «ماهی و گربه» را باز به همین شکل می‌ساختم  به باور من یک فیلم‌ساز باید طوری فیلم خود را بسازد که اگر در هرجای دیگری هم متولد و بزرگ شده بود همان‌گونه می‌ساخت.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

ویدیو

موج جدید بازداشت فعالان شبکه‌های مجازی

۱۹ تیر ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
موج جدید بازداشت فعالان شبکه‌های مجازی