طعم شکست تلخ است، گس است، مزهاش به سقف دهان میچسبد، شاید تاول هم بزند. اما گاهی هم فرق میکند مقابل چه کسی، کجا، چگونه شکست خوردهاید. شکست مقابل اسپانیا، تلخ بود، اما نه به آن حد که تحقیر برانگیز باشد. ما رویاهای بزرگی داشتیم که هنوز هم باقی مانده است؛ ولو با معجزه.
ایران، بازی را مقابل اسپانیا با ترکیب علیرضا بیرانوند، رامین رضائیان، مرتضی پورعلی گنجی، مجید حسینی، احسان حاج صفی ، امید ابراهیمی، سعید عزت اللهی، وحید امیری، مهدی طارمی، سردار آزمون و کریم انصاریفرد وارد زمین شد. غیبن «علیرضا جهانبخش» و «مسعود شجاعی» سورپرایز وارونه کارلوس کی روش بود. آن طرف، اسپانیا با ترکیب داوید دخیا، جرارد پیکه، سرخیو راموس، دنی کارواخال، یوردی آلبا، سرخیو بوسکتس، ایسکو، داوید سیلوا، آندرس اینیستا، لوکاس واسکز و دیگو کاستا مقابل ایران قرار گرفت.
قابلباور بود که اسپانیا بازی را هجومی آغاز کند. دفاع ایران آن قدر فشرده بود که بازیکنان اسپانیا حتی برای پیدا کردن فضایی برای پاس دادن هم دچار مشکل باشند. اما ایران دقیقه ششم بازی صاحب موقعیت ایستگاهی بعد از یک ضدحمله شد.
دقیقه نهم، همان ضربه ایستگاهی را اسپانیا به خطرناکترین شکل ممکن جبران کرد. دقیقه پانزدهم رسیدهایم و هر دو دروازه بسته است. اسپانیا همچنان میخواست به دروازه ایران برسد و اما یک دیواره شش نفره دفاعی که مقابلش چهار بازیکن ایستادهاند، تمام راهها را میبست. مسلم بود که بازیکنان میانی ایران دو دستورالعمل داشتند. یا خطا کنند، یا مرکز زمین خطا بگیرند.
هرچقدر در دفاع سعی میکردیم با برنامه باشیم، در حمله پراسترس بودیم. گاهی حس میکنیم این که داریم به دروازه «داوید دخه آ» نزدیک میشویم رؤیا است، نه واقعیت. مثلاً دقیقه هفدهم، مهدی طارمی یک موقعیت فوق العاده برای گلسازی را از دست داد. فقط چون باور نداشت که از آفساید فرار کرده است. بعد دوباره به لاک دفاعی رفتیم. این بستن بازی، این که «سرخیو راموس» به عنوان دفاع میانی اسپانیا تا پشت محوطه جریمه ایران پیش میآمد و بازی را روی زمین برای مهاجمانش میساخت، یعنی اسپانیا سوار بر توپ و میدان است.
تفاوت بازی با اسپانیا با آن چه مقابل مراکش داشتیم را در همین دقیقه ها می بینیم. این بار، مقابل اسپانیا مانند بازی اول بعد از دقیقه پانزدهم بازی را متعادل نکردیم. اسپانیا اجازه تعادل را به ایران نمی داد. اسپانیا باز هم فرصت می ساخت و این وسط دو هافبک دفاعی ایران، مقابل ستاره های ایران می درخشیدند؛ امید ابراهیمی و سعید عزت الهی.
از دقیقه سیام تصویر دو مربی را میدیدیم. کی روش با هیجان فریاد می زند، فرناندو هیرو برای شاگردانش در کنار زمین دست میزد. سرمربی اسپانیا داشت آرام آرام کنار زمین از جریان بازی نگران میشد و مربی ایران تیمش را به هیجانی بیشتر دعوت میکرد. نتیجه همین تصویر، تیمی است که ناگهان روی یک ضدحمله دوباره جلو میکشد، روی سانتر رامین رضاییان به کرنر میرسد و دروازه اسپانیا را تهدید میکند. در این دقایق، بدترین خبر ممکن، مصدومیت «احسان حاج صفی» بود. جریان بازی، بازیکنان اسپانیا را عصبی میکرد. این نتیجه، چیزی نبود که هیرو و تیمش میخواستند.
در دفاع تیمی، نفر به نفر بازیکنان ایران شخصیتی خارق العاده داشتند. چه در دفاع تیمی، چه در یارگیری نفر به نفر، چه در پوشش دیگری و چه حتی وقتی تمارض میکردند و به زمین میافتادند.
اسپانیا نیمه دوم را با ضربآهنگی بینظیر آغاز کرد. کمتر از سه دقیقه گذشته بود که سه موقعیت قطعی گل خلق کردند. اما هنوز دروازه ایران بسته ماند. دو بار بیرانوند و یک بار حاج صفی دروازه ایران را نجات دادند. اما دقیقه 54 دروازه ایران سرانجام باز شد. تیکی تاکای اسپانیا را این بار کاستا تمام کرد. گلی که یک بار مراکش به خودش زده بود را رضاییان این بار در بازی با اسپانیا جبران کرد. توپ را به پای کاستا کوبید تا وارد دروازه شود. ترس حالا به جان تیم ایران می افتد. تیمی که با کارلوس کی روش هرگز در بازی که عقب افتاده، بازی را نبرده یا مساوی هم نکرده است. آیا میتوان در جام جهانی انتظار یک اتفاق متفاوت را داشت؟
ایران همچنان به آبوآتش نمیزند. شاید برنامههای کارلوس کی روش با این گل به هم ریخته باشد. اما قطعاً نمیخواهد برای دومین یا سومین بار دروازهاش باز شود. باز شدن دوباره دروازه بیرانوند اما، هدف ماتادورها بود.
تمام ایران به هوا رفت. اما داور کلمبیایی دست راستش را بالا برد و اعلام آفساید کرد. سعید عزت الهی دروازه اسپانیا را باز کرده بود، اما قبل از رسیدن توپ، یک قدم جلوتر از مدافعان مراکش قرار داشت. رأی داور حتی با «ویدئو چک» هم عوض نشد. نتیجه همچنان به سود اسپانیا ماند. اما ماتادورها باز هم حمله میکردند.
مثل دو تعویض آخر ایران مقابل مراکش، باز هم تعویض اول برابر اسپانیا اجباری بود، نه تاکتیکی. احسان حاج صفی به دلیل مصدومیت بیرون رفت و میلاد محمدی جایش را در دقاع چپ گرفت. کی روش سرانجام جهانبخش را دقیقه 73 به زمین آورد. این که در فکرش چه می گذشت معلوم نیست اما ستاره ایران باید تا این دقیقه روی نیمکت می نشست.
وقتی دقیقه ۸۱ بازی باشد، وقتی یک بر صفر عقب باشید، وقتی وحید امیری توپ را از بین پاهای «پیکه» رد میکند و توپ را دقیقاً می نشاند روی سر مهدی طارمی. حالا طارمی در مصاف تکبهتک می زند به اوت. باید قبول کنیم که حتماً «مصلحتی» بوده که گل مساوی را برای ایران نمیزند.
چهره ایران در پانزده دقیقه پایانی عوض شد. جلو کشید، تلاش کرد، اما اسپانیا هم چشم به ضدحملات داشت. سامان قدوس دقیقه ۸۵ تازه وارد زمین میشود.
ترس از ضدحملات اسپانیا و این که بار دوم دروازه ایران باز شود و اوضاع از همینی که داشتیم وخیمتر شود، باز هم ایران را در دقایقی عقب کشید.
بازی تمام شد، ما شکست خوردیم، اما کمی هم بداقبال بودیم. شانسهای ما انگار در بازی با مراکش تمام شده بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر