محمد تنگستانی
پروژه جدید ایرانوایر «ایران فقط تهران نیست» نام دارد. در این پروژه قصد داریم با کمک شما هنرمندان و هنرآموزان شهرستان و روستاهای سراسر ایران را معرفی و با آنها گفتوگو کنیم. در این پروژه اولویت ما هنرمندانی است که یا در رسانههای غیرمستقل ایران سانسور شدهاند و یا به دلیل «شهرستانی» بودن به آنها اهمیت داده نشده است و ما بدون گزینش و یا جهتگیری سیاسی آنها را به شما معرفی میکنیم. در بخش اول این پروژه اولویت ما هنرمندان استانهای خوزستان، اصفهان و خراسان است. برای مشارکت در این پروژه و یا معرفی هنرمندانی که در شهرستان و یا روستای شما زندگی و فعالیت میکنند میتوانید با info@iranwire.com با ما در تماس باشید.
محمد هستم و در سال ۱۳۸۱ در خرمشهر متولد شدهام. چند سالی میشود که موسیقی کار میکنم و ساز تخصصیام کیبورد است. از بچگی علاقه خاصی به موسیقی کلاسیک جهان داشتم و چند وقتی هم میشود گاهی مینویسم.
در شهر من یعنی خرمشهر چيزی به نام نمايش هنر مستقل وجود ندارد. افرادی یا فردی خاص است که تصمیم گیرنده است و من به ناچار تن به موسیقی خیابانی دادهام. البته زیاد هم بد نیست، خودش ژانری خاص محسوب میشود. البته گمان نکنید در خیابان به صورت جدی موسیقی خیابانی مینوازم نه، گاهی برای تمرین سازم را بر میدارم از کوچه و پسکوچههای خلوت آبادان یا خرمشهر به عنوان اتاق تمرین استفاده میکنم. اصولا در خرمشهر هنر و فعالیتهای هنری فقط و فقط به واسطه و به خواست افراد ارزشی و وابسته انجام میشود. آبادان و خرمشهر به واسطه نزدیکی فضاهایی نسبتا نزدیک به هم دارند اما روی هم رفته احساس میكنم انجمنهای شعر آبادان و خرمشهر بیش از يك دروغ بزرگ نیست. میتوانیم شعرهایی با موضوعات سیاسی بخوانیم اما فضا مرموز است و ترسناک. چند بار از مکانی نامعلوم با من تماس گرفتند و تهدید کردند که چرا به موضوعات اجتماعی میپردازم.
در انقلاب ۱۳۵۷ هنرمندان نقشی کلیدی داشتند به عنوان مثال شاعران پیامبران احزاب سیاسی بودند. آیا هنر و هنرمندان استان شما در اعتراضات اخیر دی ۱۳۹۶ حضور داشتند و کنار مردم بودند؟
- محمد بم ، شاعر آبادانی پس از شركت در اعتراضات دی ماه دستگير شد و در حال حاضر پرسه دادگاهی پروندهاش را سپری میکند و با وثيقه ٢٠٠ مليون تومانی آزاد است. شهرهای آبادان و خرمشهر همیشه فضایی امنیتی دارند و تا بخواهی تکان بخوری رفتی آنجا که نباید. ترس و امنیتی بودن فضای هنری در آبادان و خرمشهر به طبیعت هنرمندان این شعر بدل شده است.
هر منطقه با توجه به آب و هوا، زبان و گویش محلی، فرهنگ بومی خود را میسازد که خرده فرهنگ تعریف میشود و خرده فرهنگها در کنار هم فرهنگ یک کشور را شکل میدهند. در چهار دهه گذشته، سیستم ایدهئولوژی و فکری حاکم بر ایران دنبال یکدستسازی و اسلامیزه کردن هنر معاصر و نزدیک کردن آن به ایدهئولوژیهای حکومتی و مذهبی بوده است. گمان میکنید این تلاشها به نتیجه رسیده و موفق شدهاند؟
- خير! به هيچ عنوان. نه تنها آنها بلکه هیچ حکومتی نمیتواند هنرمند را در حصر يك نظر و تفكر قرار دهيم و بگوييم خب .. شما حق دارید در مورد فلان موضوع شعر بگویی و يا آهنگ سازی کنید. اما با هزینههایی که شده است از لابلای آثاری که از طرف دولت منتشر و پخش میشود، هنرِ اسلاميزه را میشود دید. اغلب این هنرمندان وابسته هستند و به نظر من آثارشان هنر نیست و خودشان هم هنرمند نیستند.
یک نوشته با عنوان «آرا» از محمد
مارا كه درد كشيد؟
كسی كه هر روز حرف شنيد
برگِ زرد
برگِ زردِ خشك شده روی برف پاك كن پيكانِ سفيدِ زنگ خورده
آری ، خانه را آب برده
چشمهای ما بازهم كه خاك خورده
خاك خورده چشمهای ما چشمهای ما چشمهای ، ما
درد دارد لبخندِ بچه گربه ترسو
درد دارد
دستهای پدرم؛ درها را زد ، از هرسو
چشمهای مادر دوخته شد به سوزنِ خياطی
دوخته شد، به درهای بسته
دستهای پدر، بازهم كه پينه بسته!
صدای سيفون، آن فريادهای خسته
چقدر راه مانده، هنوز ماندهام ، پشت چاههای سربسته
مثل موشهای خيابانی
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر