close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

عباس امینی؛ اعتراضات و قیام دی‌ماه نتیجه سانسور سینمای اجتماعی بود

۴ خرداد ۱۳۹۷
ادبیات و شما
خواندن در ۵ دقیقه
عباس امینی یکی از کارگردان‌های شرکت کننده در جشنواره فیلم‌های ایرانی در کلن بود. این فیلم‌ساز جوان، سی‌وشش سال پیش در آبادان زاده شده و تا کنون دو فیلم بلند «والدراما» و «هندی و هرمز» را کارگردانی کرد
عباس امینی یکی از کارگردان‌های شرکت کننده در جشنواره فیلم‌های ایرانی در کلن بود. این فیلم‌ساز جوان، سی‌وشش سال پیش در آبادان زاده شده و تا کنون دو فیلم بلند «والدراما» و «هندی و هرمز» را کارگردانی کرد

 محمد تنگستانی

 

جشنواره فیلم‌های ایرانی در شهر کلن آلمان از هفدهم تا بیست‌ویکم می ۱۳ فیلم سینمایی را به نمایش گذاشت. در این جشنواره فیلم‌هایی مانند «خوک» ساخته مانی حقیقی، «اسرافیل» ساخته آیدا پناهنده و «لرد» ساخته محمد رسولوف» به زبان فارسی و زیرنویس آلمانی نمایش داد شد. با وجود سانسور  و عدم آزادی بازیگران زن در نحوه پوشش، سینمای ایران در یک دهه گذشته با حضور افرادی مانند «گلشیفه فراهانی»، «جعفر پناهی» و  «اصغر فرهادی» در جهان مخاطبین زیادی پیدا کرده است. در این جشنواره سینمایی که با کمک وزارت خارجه آلمان و بخش خصوصی برگزار شده است «مجید برزگر» به عنوان دبیر جشنواره فعالیت داشته است. ما در ایران‌وایر با تعدادی از سینماگران شرکت کننده در این رویداد هنری گفت‌وگو کرده‌ایم و به موضوع زن، سانسور در هنر و سینمای ایران، واقعیت‌های اجتماعی و بازتاب آن در سینمای ایران پرداخته‌ایم.

عباس امینی یکی از کارگردان‌های شرکت کننده در جشنواره فیلم‌های ایرانی در کلن بود. این فیلم‌ساز جوان، سی‌وشش سال پیش در آبادان زاده شده و تا کنون دو فیلم بلند «والدراما» و «هندی و هرمز» را کارگردانی کرده است. در کارنامه عباس امینی ساخت‌فیلم‌های مستندی مانند «عبد‌الماه»، «طعم خورشید» و «از نفس‌ افتاده‌ها» وجود دارد.

در ادامه گفت‌وگوی ایران‌وایر  با « عباس امینی» را می‌خوانید:

 

باورپذیری مخاطب نسبت به حجاب زنان در سینمای ایران با توجه به اعتراضاتی که در سالهای گذشته در این حوزه مطرح بوده است و پیداش «دختران خیابان انقلاب» بیشتر از گذشته، موضوع و دغدغه برخی از سینماگران است. حجاب زنان در ایراناجباری و قانونی است. در حالی که در جامعه نافرمانیهایی وجود دارد. به عنوان یک کارگردان جوان، با این موضوع چگونه برخورد میکنید؟

ـ ما تلاش می‌کنیم فیلم‌هایی که می‌سازیم باورپذیر باشد. ناخودآگاه حجاب جدا از قانون جنبه‌ای اعتقادی هم دارد. برخی از خانواده‌ها واقعا به حجاب باور دارند. خانواده‌هایی هستند که مادر و مادربزرگ در جمع خانواده با روسری و یا چادر می‌نشینند. در سینما به تصویر کشیدن یا نشان ندادن حجاب در اغلب موارد با توجه به سانسور و ممیزی‌ها دست‌وپاگیر است. روابط زناشویی و یا حتی روابط یک خواهر و برادر را به راحتی نمی‌شود به تصویر کشید، برای همین برخی از همکارانم برای دور زدن این موضوع و باورپذیری بیشتر مکان‌های فیلم‌‌هایشان را خارج از ایران انتخاب می‌کنند. برخی هم مانند من از خرده‌فرهنگ‌ها بهره می‌گیرند. در آخرین فیلمی که ساخته‌ام «هندی و هرمز»، مکان را یکی از روستاهای جزیره هرمز انتخاب کرده‌ام که در واقعیت آن منطقه، حجاب همیشه با زنان است. اینطوری نه به مخاطبم دروغ گفته‌ام و نه قانون را زیر پا گذاشته‌ام. چادر بخشی از زینت محلی آنهاست. می‌خواستم به موضوع فیلم وفادار باشم و از طرفی هم سانسور نشوم، برای همین در انتخاب مکان فیلم‌برداری دقت کردم. با این حال تاجایی که امکان داشت و به قصه صدمه‌ای نمی‌زد خارج از خانه فیلم‌برداری کردم و سعی کردم مخاطب را کمتر وارد خانه کنم. گمان می‌کنم ساخت فیلم در خارج ایران یعنی در کشورهایی که حجاب اجباری نیست به آلترناتیوی برای کارگردان‌ها تبدیل شده است.

 

هنر متعهد بازتاب جامعه است و سینما به دلیل عمومیت در اقشار یک جامعه پرمخاطب‌ترین ژانر هنری به حساب می‌آید. سینمای اجتماعی صدای ایران امروز و بازتاب جامعه کنونی است یا نه؟

ـ  طبیعتا بله، سینمای اجتماعی بازتاب جامعه ایران است، اما اینکه بازتاب صدای چنددرصد از جامعه است جای بحث دارد. چند موضوع وجود دارد، یک قوانین و خط‌ قرمزها و دوم اجازه و یا عدم اجازه نقد. وظیفه یک کارگردان در ژانرهای اجتماعی رصد و نقد مشکلات و معضلات اجتماعی است. در جوامع مدرن بهترین گزینه جامعه‌شناسان و هنرمندان هستند که این رصد را انجام می‌دهند و دولت‌ها از رصد آنها برای رفع آن مشکلات بهره می‌گیرند. یعنی وظیفه پررنگ کردم مشکلات اجتماعی را دارند و دولت‌ها مدیون هنرمندان اجتماعی هستند، اما تجربه حداقلی من این است که در ایران این گونه نیست. گاهی تجربه‌ها آنقدر تلخ است و ترس از انگ‌هایی که در جامعه به تو بعد از ساخت فیلم زده می‌شود سنگین است که از خیرش می‌گذرید. مثلا تا سمت سوژه‌ای که واقعا معضل جامعه است می‌رویم محکوم به سیاه‌نمایی می‌شویم. در حالی که آن موضوع واقعیت‌اش از آن چیزی که ما قرار است به تصویر بکشیم سیاه تر است. گاهی به موضوعات، ما خط عاشقانه می‌دهیم که از آن سیاهی کم کرده باشیم یعنی ناخودآگاه به خاطر نفس سینما آن را ما مستند و واقعی عرضه نمی‌کنیم یعنی دروغ می‌گوییم. مثلا می‌گوییم این موضوع ۶۰ درصد تلخ است در حالی که واقعیت آن سیاهی مطلق است اما باز محکوم به سیاه‌نمایی می‌شویم. در حال حاضر فیلم‌سازان اجتماعی موضوعات تلخ را نرم می‌کنند و این جدا از اینکه دروغی در آن نهفته است شدیدا عجیب جلوه می‌کند با این همه در دادگاه باز‌ محکوم می‌شویم.

 

در دی‌ماه ۱۳۹۶ اعتراضات گسترده‌ای در جامعه ایران نیست به وضعیت اقتصادی و اجتماعی شکل گرفت. این اعتراضات در بستری اجتماعی و با گذشت زمان به نقطه انفجار و اعتراض رسید. مردمی که به خیابان‌ها آمدند از وضعیت نامناسب اقتصادی، اجتماعی، فقر و عدم کفایت حکومت در مدیریت کشور به خیابان آمده بودند.
سینمای مستند و سینمای اجتماعی از جامعه و در جامعه است که شکل می‌گیرد. آیا سینمای اجتماعی ایران، صدای جامعه است؟

ـ خیلی‌ از همکاران من بدون تردید به این موضوع  فکر کرده‌اند که باید این اعتراضات که ریشه‌ عمیقی هم پیدا کرده است، ضبط و ثبت بشود. خود مسئولین هم به وجود این اعتراضات اعتراف کرده‌اند. قشری که در خیابان‌ اعتراض کرد، کارگرانی بودند که حقوق ماهیانه‌شان را نگرفته بودند یعنی آدم‌هایی سیاسی نبودند. بخش گرسنه جامعه بود که برای استرداد حقوق خود به خیابان‌ها آمده بود. ای کاش سینماگران این امکان را داشتند و خط‌قرمزهایی وجود نداشت تا می‌توانستیم قبل از اینکه اعتراضاتی شکل بگیرید به وظیفه خود عمل می‌کردیم. می‌توانستیم صدای قشری باشیم  که برای آنها فیلم‌سازی می‌کنیم و خواست‌ها و نیازهایشان را عمومی می‌کردیم. شک ندارم اگر خط‌ قرمزها و اتهاماتی مانند سیاه‌نمایی دست‌وپای ما را نبسته بود و این اجازه را داشتیم که به راحتی فیلم‌سازی کنیم اعتراضات دی‌ماه رخ نمی‌داد. اگر خط قرمزها نبود و ما فیلم‌سازی کرده بودیم، ناخوداگاه  آن قشر مهم جامعه می‌دانست ما صدای آنها هستیم و ....

این بخش مهم و با اهمیت جامعه یعنی قشر کارگر وقتی دید کسی صدای آنها را نمی‌شنود خودش به خیابان‌‌ها آمد تا صدایشان را به گوش مسئولین برسانند و کار به اینجا کشیده نمی‌شد. سانسور مداوم و متداول مهمترین علت اعتراضات دی ماه بود.

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

«۸۰ درصد کودکان روستاهای خراسان جنوبی مشکل پوستی دارند»

۴ خرداد ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
«۸۰ درصد کودکان روستاهای خراسان جنوبی مشکل پوستی دارند»