گفتوگو با پژمان شیرازی
محمد تنگستانی
بخش دوم
در اولین بخش از این گفتوگو پژمان شیرازی، نوازنده چهل و دو ساله، تنبک در خصوص سانسور برخی از مقامها و ملودیهای سنتی به واسطه فرهنگ اشتباه در جامعه ایران، گفت: «مردم ما در طول تاریخ به دنبال کارها و اتفاقات لوکس و شیک بودهاند. همیشه خواستهاند با غرب برابری کنند. غربیها توانستهاند سنتهای خودشان را جهانی کنند، مثل موسیقی جز، اما ما نه تنها سازها و ملودیهایمان را جهانی نکردیم بلکه یکی از بهترین ملتها برای ترویج و تبلیغ ساز و موسیقی آنها بودهایم. از طرفی دیگر در طول سالیان متمادی موسیقی در ایران حرام بوده است. اندیشه حرام و حلال بودن کمکم در ناخودآگاه جامعه رسوخ کرده و تاثیر مخرب خودش را گذاشته است. بخشی از موسیقی مردمی که اهمیت زیادی هم دارد در عروسیها نواخته میشود اما تا همین امروز نگاه مردم به نوازندگانی که سبب شادی و شادمانی آنها در عروسیها میشوند، منفی است. نه فقط مردم بلکه اغلب هنرمندان حاضر به نواختن ساز در مراسم عروسی نزدیکان خودشان هم نیستند.»
در ادامه دومین بخش از این گفتوگو را میخوانید:
در سالهای گذشته بخشی از موسیقی توسط دولت و حکومت سانسور و حذف شده است و بخشی دیگر به دلیل اهمیت دادن آهنگسازان و نوازندگان به سلیقه مردم سانسور شده است. گمان میکنید کدام یکی مخربتر بوده است؟
ـ هر دو برای هنر مخرب هستند، بخش اول که مربوط به دولت است خوب مشخص است ، اما درباره اینکه هنرمندان بخاطر سلیقه جامعه دست به سانسور بزنند چون مثلا مخاطب مقام و ریتم خانقاه و یا نمیدانم فلان آواز را نمیداند چون غربی و شیک و مدرن نیست، کاری غیر اخلاقی است. حالا که سیستم آموزشی کشور به فکر هنر نیست به باور من هنرمندان باید خودشان دستبکار بشود و به شعور و شناخت مخاطب کمک کنند. همه میدانیم سانسور بد است، میدانیم در ایران موسیقی سانسور میشود. حدودا چهار دهه از عمر حکومت جمهوری اسلامی گذشته است. اگر دو دهه اول را برای شناخت حکومت بگذاریم نزدیک به دو دهه است که خود ما بلاتکلیف بودهایم و فقط غر زدهایم. در حالی که خیلی زودتر از این حرفها باید دست به کار میشدیم و خودمان آموزش میدادیم، مخصوصا امروز که شبکههای اجتماعی سبب دور زدن و حذف سانسورهای دولتی شده است. به نظر من موسیقی کلاسیک ایرانی با توجه به مداحان که این روزها بازار موسیقی پاپ و غیره را در دست گرفتهاند، در حال نابودی است. اینکه هنرمندان به سلیقه مخاطب، که توسط حکومت به سطح کشیده شد است، احترام میگذارند به نظر من کمک به خفه کردم هنر موسیقی است. موسیقی امروز ایران مداحی با لباسها و فیگورهای فاخر است. تنها چیزی که در اغلب آلبومهای موسیقی منتشر شده محوریت نیست، نفس ماجراست. مثل این میماند که مایکلجکسون با همان لباس رقص زیبا، بیایید مداحی کند.
امامجمعه مشهد، احمد علمالهدی، یکی از مخالفان قدرتمند و سرسخت کنسرتهای موسیقی در ایران است. مخالفت امامجمعه شهر مشهد با برگزاری کنسرتهای موسیقی در حالی است که سالیانه در حرم امام هشتم شیعیان به مناسبتهای مختلف طبل و شیپور نواخته میشود. ساختمان نقارهخانه، واقع در یکی از ارتفاعات این بنای مذهبی در قسمت شرقی صحن عتیق قرار دارد. ارتفاع بنا و تسلط این ضلع بر قسمتهای مختلف آرامگاه علی بن موسیالرضا سبب میشود که صدای ساز و دهل در این بنا و اطراف آن شنیده شود. از اواسط قرن نهم هجری نقاره نوازی در این مکان توسط «میرزا ابوالقاسم بابر» نوه گوهرشاد خاتون مرسوم شده و تاریخ و سند مشخص و معتبر دیگری که علت نواختن ساز و دهل در این مکان مذهبی را بازگو کند، در دست نیست. اما نواختن ساز و دهل در این بنای مذهبی در کتابهای تاریخی نشان از اهمیت موسیقی در فرهنگ مذهبی این استان دارد. آیا ریتمنوازی در حرم امام هشتم شیعیان موسیقی محسوب میشود یا نه؟ چرا نوازندگی در حرم امام هشتم شرعی و قانونی است و اما وقتی موضوع برگزاری کنسرت مطرح میشود، موسیقی حرام تعریف میشود؟
ـ ریتم یعنی حرکت، موسیقی از دوبخش تشکیل میشود، ملودی و ریتم. موسیقی ایران یک موسیقی دوری شکل است و ریتم در موسیقی ایران ادواری معنی و تعریف میشود. شاید بتوان گفت ریشه در اندیشه موسیقی افلاک داشته است. موسیقی در فرهنگ یونان و ایران طنین و آهنگ افلاک آسمانی است. هر نغمهای که بشر کشف میکند و آن را به نوا در میآورد انعکاسی از طنین نغمههای کرات و کواکب و در نهایت بانگ و پرتویی از ذات یزدانی است. در همین راستا مولوی میگوید:
پس حکیمان گفتهاند این لحنها
از دوار چرخ بگرفتیم ما
بانگ گردشهای چرخ است اینکه خلق
میسرایندش به طنبور و به حلق
( البته یک نکته را باید ذکر کنم که نباید از نقش دایره در آیین میترائیسم به سادگی گذشت ) بعد از ورود اسلام در ایران ، فیلسوفان و موسیقیدانهای بزرگی مانند فارابی، ابن سینا، صفی الدین ارموی ، موسیقیدان بزرگ قرن هشتم عبدالقادر مراغهای و .... که همگی برای مسلمانان شناخته شده و معتبر هستند، رسالههایی پیرامون موسیقی نوشتند که در کل به مبحث ایقاع معروف است. موسیقی «دوری» در ابتدا رابطه تنگاتنگی با اوزان شعر فارسی داشت و از زمانی، جدا شد و راه خودش را رفت. موسیقی دوری در واقع از ترکیب ارکان ایقاعی بوجود میآید. البته نقش آکسانها را نمیتوان نادیده گرفت. به غیر از ادواری که وجود داشت خود عبدالقادر مراغهای ادواری مانند: دور شاهی، دور ربیع، دور مأتین که دویست نقره است (در موسیقی قدیم به کوچکترین واحد زمانی یک نقره میگفتند) و .... را ساخته است. به قول عبدالقادر مراغهای: نه فیض گسسته و نه فیاض بخیل . ما میتوانیم با دانش ادوار دست به ساخت دور بزنیم و جمله بندیهای جدیدتری اجرا کنیم ، ادواری که ریشه در موسیقی ایران زمین دارد. هر دور ریتمیکی، ملودی و جغرافیای خودش را میطلبد. جدا از اهمیت موسیقی در استان خراسان که در فرهنگ آن منطقه عمق زیادی دارد، نقاره نوازی در حرم امام هشتم، استفاده ابزاری از موسیقی است. ریتم، ملودی و سازها همان ریتمهای دوار و دوری ایرانی است بدون هیچ ابداع و یا تغییری. همیشه در طول تاریخ استفاده از موسیقی و آلات موسیقی در مراسمهایی مانند تعزیه به همین شکل یعنی بدون دخل و تصرف موسیقیایی رایج بوده است.
تا زمانی که تکلیف موسیقی روشن نشود و کلیت آن حرام باشد هر کسی، حتی امام جمعه مشهد هم میتواند سلیقهای عمل کند. مشکل اصلی و ریشهای موسیقی کلاسیک ایران در حرام بودن موسیقی است.
بخش اول این گفتوگو را بخوانید
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر