پیام یونسی پور - گراتس
هوای گراتس سرد است و نیمه بارانی هم از قبل آمده. یک شهر صنعتی که شاید عجیبترین گزینه میان تمام شهرهای اتریش برای بازی و اردوی تیم ملی بود. عجیب مثل تمام انتخابهای اخیر کارلوس کیروش. «گراتس» شهری است شبیه به «اراک»؛ صنعتی، کمجمعیت که با فروشگاهها و کارخانههایش شهیر شده. برعکس وین، لینز، سن پولتن یا سالزبورگ. اما برای همین بازی، در شهری که کمترین فارسیزبان و ایرانی را در خودش جا داده و در دورترین فاصله کلانشهری از وین هم هست، حدود هزار ایرانی آمده بودند. این تیم، ارزش همراه شدن و سفر کردن را دارد.
کارلوس کیروش، امشب (پنج شنبهشب) برای بازی مقابل پاناما، ترکیبی متفاوت را به زمین فرستاد. علیرضا بیرانوند بازهم درون دروزاه بود. اما روزبه چشمی و مرتضی پورعلیگنجی مدافعان میانی شدند. این ترکیب دو نفره را به یاد داشته باشید. بعید نیست که همین دو نفر قلب خط دفاعی ایران در روسیه باشند. دفاع چپ در غیاب محمدی مصدوم، سعید آقایی شد و وریا غفوری هم دفاع راست. در خط میانی، احمد عبداللهزاده و سعید عزتاللهی ایستادند. کیروش پس از مدتها از دو هافبک دفاعی و میانی استفاده کرد. اشکان دژاگه، سامان قدوس و مهدی طارمی سه بازیکن پیش روی او بودند و کریم انصاریفرد در نوک خط حمله ایستاد. این بار سردار آزمون روی نیمکت نشست.
پیراهنِ پدری
تا دقیقه دهم بازی، میخواهم مثل هر ایرانی دیگری که به ورزشگاه یو پی سی شهر گراتس آمده روی بازی «سامان قدوس» متمرکز شوم. نوعی کلنجار در بازی او هست. برای دومین بار بهصورت ثابت در ترکیب اصلی قرارگرفته و میتوان این کلانجار و تکاپو و تلاش را در وجود بازیاش دید. مسلماً فضاسازی در کناره سمت چپ ایرانم و بعد تغییر جا دادن و به عمق زدن و جابجا شدن با طارمی و دژاگه را از کیروش دستور گرفته، اما در تناسب تکتک بازیکنانی که در زمین هستند، یک هیجان خاص دارد. حتی در قیاس با مهدی طارمی که از دو ماه قبل محروم شده و قاعدتاً باید تشنه بازی باشد. همین تکاپویش در دقیقه سیزدهم بود، همین جابجا شدنها بود که کار را به پنالتی رساند. توپ را از میانه راه دزدید، به کریم انصاریفرد داد و او به عمق دفاع زد. مدافع پاناما کریم را زمین زد و اشکان دژاگه پنالتی را گل کرد.
دقیقه پانزدهم، ایران یک بر صفر از پاناما پیش میافتد. این خبر خوش است یا نویددهنده بسته شدن بازی از سوی ایران؟ تیمهای کیروش متخصص بازیهای کم گل هستند؛ گل میزنند، سخت گل میخورند. اما دقیقه هفدهم اگر توپ درست روی سر انصاریفرد مینشست، ایران به گل دوم رسیده بود. بازهم سامان قدوس بود که توپ را روی دروازه فرستاد.
این همکاری کریم و سامان ویرانگر است. حتی اگر کیروش بخواهد تیم ایران با همین گلهای مختصر به رختکن برود هم آنها سیریناپذیرند. دقیقه هجدهم (دقت کنیم که فقط ۱۸ دقیقه از بازی گذشته) این بار کریم انصاریفرد پاس میدهد، سامان قدوس تکبهتک میشود و گل دوم ایران با بغل پای هنرمند سامان به ثمر میرسد. چقدر باید حظ برد از کشف او.
این نخستین گل سامان است با پیراهن پدری. پیراهنی که قرار نبود مالکش شود. دقیقه بیستم بازی است، با مدافع پاناما درگیر میشود، روی زمین میافتد، توپ را توی سینه جمع میکند و نگاهی چپ چپ به حریفش میاندازد. جنس نگاهی ژنتیک؛ شبیه آن چه چه ما در خیابانهای تهران برای سابق گرفتن از هم داریم. جنس ژنتیک سامان حریص است. شاید از نخستین گلش هیچکس بهاندازه پدری که آخرین بار به «کیروش» قول داد او را از حضور در تیم ملی سوئد منصرف کند خرسند نشد. شاید هیچکس روی زمین، حتی خود سامان.
سد کیروش، سد شکن پاناما
شاید خوشبختترین مرد ایران «علیرضا بیرانوند» باشد. پیش رویش بهترین مدافعان دو دهه اخیر فوتبال ایران میایستاده اند. دو جین دفاع بینظیر تازه روی نیمکت است. پیش روی مدافعان، سختترین هافبکهای دفاعی. تا پایان نیمه حتی یک واکنش هم نداشت. این حیرتانگیز است که سعید آقایی هم در نخستین تجربههای ملیاش اینقدر بینقص بازی میکند. بیرانوند برای اینکه لااقل از جریان بازی دور نماند، مهاجم پاناما را دو بار دریبل زد. همینکه مدافعات ایران شهامت میکنند، با او در بازی با پا همراه میشوند و اعتماد میکنند، خودش از خوشبختیهای این تیم است. تصور کنید کیروش با نسلی از دروازهبانها روبرو میشد که برانکو در تیم ملی داشت.
ساختار دفاعی ایران در گراتس و بازی مقابل پاناما تقریباً شبیه همانی بود که کیروش پیش از بازی گفته بود. میخواست تیمش را برای بازی با سیاق فوتبال آمریکای جنوبی و مرکزی محک بزند. بعید نیست با همین پاناما در روسیه همگروه شویم یا باز نام مکزیک را در گروه خودمان ببینیم. بازی با دو هافبک دفاعی سال از فرم بازی ایران دور شده بود. کیروش تیمش را به یک هافبک دفاعی (بخصوص با ظهور عزت الهی) عادت داد، اما نه برای همیشه. آرایس تیمی با یک هافبک دفاعی، ضمانتی برای موفقیت مقابل تیمهای آمریکای مرکزی به شما نمیدهد.
از سدی که کیروش مقابل دروازهاش ساخته، باید فقط با دو روش گذشت. شوت به سمت دروازه که تقریباً با دو هافبک دفاعی محال است و یکی هم ضربات ایستگاهی. دقیقه ۳۸ بازی، بهترین موقعیت از نوع بهترین ایستگاهی نصیب پاناما شد. پیش کشیدن پاناما سودی داشت مثل ضربه پنالتی که با خطای روزبه چشمی به دست آمد. هرچند که بعید بود مدافع ایران پای مهاجم پاناما را زده باشد، اما گابریل تورس پنالتی پاناما را گل کرد.
نیمه دوم، تماشای دو صعف
گل پاناما دلیلش نبود. خبرنگارهای اتریشی در مورد چرایی دستور کیروش برای گرم کردن تمام نیمکت ذخیرههای ایران بعد از گل پاناما میپرسیدند. این عادت «کارلوس» است. نیمه اول از هر پست، حداقل یک بازیکن را برای گرم کردن بلند میکند. اما این بار تقریباً به تمام بازیکنان دستور گرم کردن داد. بین دو نیمه، حتی کیروش رامین رضاییان، سردار آزمون و رضا قوچان نژاد را به رختکن نبرد. به مدافع راست و مهاجم نوک تیمش گفت در زمین بمانند و گرم کنند، اما دقیقه ۴۶ را بدون هیچ تغییری در ترکیب تیمش آغاز کرد. آنطرف اما پاناما دقیقه ۴۶ سه تعویض کرده بود. یکی نیمه اول، دو جابجایی هم ابتدای نیمه دوم. کیروش همچنان میخواست بازیکنانش پشت دروازه گرم کنند.
دقیقه ۴۷ احتمالاً کیروش به خوبی یکی از ضعفهای تیمش را دید. دفاع ایران در ضد حمله روی ضد حمله غافلگیر میشود. یعنی وقتی خودش در حال اجرای ضد حمله است و حریف با سه ضرب توپ را به قلب دفاع ایران میرساند، ناگهان بیرانوند با مهاجم حریف تکبهتک است. دقیقه ۵۱ (فقط ۴ دقیقه بعد) بازهم روی اصل غافلگیر کردن دفاع این بار از چپ دفاع ایران باز شد. هر دو بار توپ به عمق دروازه ایران نرفت، اما این از شاهکار گلر یا پوشش مدافعان ایران نبود. مهاجمان پاناما دروازه را کج دیدند.
بخشی از وجود «کیروش» پافشاری روی باورهای شخصی خودش است. مثل اصرار برای بازی دادن به طارمی و زنده نگهداشتن امیدهایش برای حفظ شرایط آرمانی مهدی. اما حقیقت این است که طارمی، همان همیشگی نیست. قد نکشیده که هیچ، تحلیل هم رفته، در زمین تحلیل رفته. دقیقه ۵۹ طارمی بیرون رفت و آزمون وارد شد.
تعویض کیروش فقط به معنی نارضایتی فنی از مهدی نبود میدانست که افت کرده، اما قصد داشت تحرک را با آزمون بیشتر کند همان دقیقه علی کریمی هم جای عزت الهی آمد و رامین رضاییان برای بستن سمت راست دفاعی ایران جای غفوری را گرفت. دقیقاً ورود رضائیان برای خفه کردن «اسماعیل دیاز» جوان و تازهوارد بود که سمت چپ هجومی پاناما قرار گرفت. تعویض عرت الهی اما به دلیل ضعف سعید نبود.
عرت الهی اولین بازی ایران در جام جهانی را به دلیل محرومیت از دست داده و کیروش همچنان باید برای او دنبال جانشین باشد. علی کریمی یکی از همین گزینههای احتمالی است. احمد عبداللهزاده اما حیرتانگیز است در قلب خط میانی ایران هم خوب میدود، هم توپ دزدی میکند، هم قدرت پخش توپ فوقالعادهای دارد. برای قضاوت (با یک بازی مقابل پاناما) کمی زود است. اما یادمان باشد که «مهرداد پولادی» یا «میلاد محمدی» و «مرتضی پورعلی گنجی» هم به همین شکل با اولین بازی در تیم کیروش، در چشم او نشستند. «احمد عبداللهزاده» مقابل پاناما اگر بهترین نبود، لااقل پدیده بازی شد.
دو تعویض دیگر دقیقه ۷۰ از راه رسیدند. مرتضی پورعلی گنجی بیرون رفت و سیدجلال حسینی آمد. این یعنی کیروش میخواهد بازهم «روزبه چشمی» فرصت بدهد. هم برای نشان دادن خودش، و هم کسب تجربه. اشکان دژاگه هم جای خودش را به علیرضا جهانبخش داد. این برای «سامان قدوس» پیغام خاص داشت؛ هرچند برای چند دقیقه، ولی بیشتر در این تیم جا بیفت. سامان دقیقه ۷۸ بیرون رفت و جایش را وحید امیری گرفت.
دستاوردهای کیروش
تیم ایران، همانی بود که احتمالاً کیروش میخواست. هرچند با چهرهای نسبتاً جدید وارد زمین شد و بخشی از تیمش جوان بود، به سه هدف رسید. یکی محک زدن تازههایی مثل روزبه چشمی و احمد عبداللهزاده و حتی سامان قدوس. هر سه نفر احتمالاً مسافر روسیه خواهند بود و احتمالاً هر سه را کموزیاد در ترکیب این تیم خواهیم دید. دومی مرور فاز تازه هجومی ایران بود که این بار از گوشهها بیشتر تحرک داشت. سومی شناختن ضعفهایی در خط دفاعی. هر سه برای کیروش ایده آل بود، منهای نتیجهای که البته هنوز نشاندهنده قدرت تیم اول آسیا است.
پیروزی حتی در دیدار دوستانه برای مردی که قبل از بازی به بازیکنانش گفته بود: «برای ما، بازی دوستانه معنایی ندارد» قطعا به حد ارزیابی تیمش با ارزش بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر