مریم دادگر
اصل ماجرا پيچيده نيست: فردی به نام میرزا حسینعلی نوری دویست سال پیش در ایران به دنیا میآید، در میانسالی ادعای پیامبری میکند، به بهاالله معروف میشود و امروزه در صدها کشور جهان و هزاران شهر و روستا طرفدارانی دارد که این روزها به اتفاق بسیاری دیگر از علاقهمندان به آموزههای وی، در تدارک برگزاری جشنهای دویستمین سالگرد تولد این پیامبر ایرانی هستند.
علاوه بر طرفداران بهائیت، افرادی از مليتهایمختلف که بهائی هم نیستند، برخی در سطح رئيسجمهور و نخستوزیر و مقامات عالیرتبه محلی و ملی کشورهای مختلف جهان و شورای شهر و شهرداریهای متفاوت و همچنین نمایندۀ کلیسا، کشیش مسیحی و رهبر دینی و رهبر غیردینی با ارسال پیامهای تبریک به جامعه ملی و محلی بهائی خود و از طریق مصاحبههای رادیویی، برافراشتن پرچم و شرکت در مراسم مختلف، دویستمین سال تولد بهاالله را تجلیل میکنند و پیام او را پیامی مفید و قابل تعمق میدانند.
شنیدهها حاکی از آن است که از بعضی از متفکرین و روشنفکران داخل ایران نیز میخواهند علناً تولد بهاالله را تبریک بگویند ولی از ترس جان و زندان، سکوت کردهاند.
در اين ميان، خبرگزاری بسیج در مقالهای با عنوان «تکاپوی بهائیت جهت برگزاری جشن تولد"، به نقل از بیتالعدل بهائیان مینویسد: "برگزاری شکوهمند این جشنها، فرصتهایی را برای بهائیان در اقصی نقاط دنیا فراهم خواهد ساخت تا بیشترین تعداد ممکن از دوستان، آشنایان و نیز دیگران را از همۀ سطوح اجتماع به این جلسه دعوت کنند و طی فرآیندی با فریب این افراد آنها را جذب کنند".
بعد از خواندن اين مطلب، سوالي که بلافاصله برایم پیش آمد این بود که آیا واقعا بیتالعدل بهائیان از بهائیان جهان خواسته «با فریب افراد، آنها را جذب کنند"؟ با جستجویی نهچندان آسان، در یک وبسایت رسمی بهائیان، متن اصلی این نوشته بیتالعدل را به فارسی یافتم.
در این متن اصلی، بیتالعدل بهائیان برگزاری «این جشنهای شکوهمند» را فراهم ساختن «فرصتهایی برای بهائیان در هر سرزمین» دانسته تا بهائیان در کشورهای خود بتوانند «بیشترین تعداد ممکن» از دوستان و همکارانشان را «به این جلسات دعوت کنند تا لحظاتی را گرامی دارند که وجودی بیهمتا در عالم خلقت یعنی یک مظهر ظهور الهی به این جهان قدم گذاشته است». اینکه چگونه با تردستی تمام، جملۀ «تا لحظاتی را گرامی دارند که وجودی بیهمتا» تبدیل به «تا با فریب این افراد آنها را جذب کنند» شده است از هنرهای خبرگزاری بسیج و دوستانشان است که البته در نوع خود بینظیر است.
زمان هیتلر، گفتن چنین دروغهای به عهدۀ جناب ژوزف گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی گذاشته شده بود؛ وزیری که در گفتن دروغهای شاخدار و غیرقابلباور معروف بود و معتقد بود وظیفه دستگاههایرسانهای پخش گزارشهایی بر مبنای صحتوسقم آنها نیست و اگر خبر و گزارش دروغی نیز باعث افزایش روحیه مردم شود پخش آن ایرادی ندارد. به نظر میرسد که فرزندان خلف ژوزف گوبلز در خبرگزاری بسیج در حکومت اسلامی، وظیفۀ خطیر دروغگوئی را به عهده گرفتهاند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
نمیدانم چرا عده ای هنوز عده ای در سالهای اول هحرت زندگی میکنند. و درک نمیکنند که کسانی که جذب آیین بهایی میشوند آنقدر شهامت داشته اند که در باره این دین تحقیق کنند. هر کسی که با بهاییان آشنایی داشته باشد بسادگی متوجه میشود که پیروان بهاالله اهل فریب و دروغ و تقیه نیستند.