حسن روحانی رئیس جمهور منتخب و محبوب مردم در اولین آزمون دوره جدید ریاست جمهوری خودش نشان داد که به اصول جوانمردی پایبند است و به جایی که از موضع قدرت کابینهای باب میل رای دهندگان و در جهت شعارهای انتخاباتی خود تشکیل دهد، کابینه ای تشکیل داد که مرهم دل شکست خوردگان در انتخابات باشد... قطعا رای دهندگان به ایشان نیز روحیات پهلوانی ایشان را درک کرده و به این امر راضی هستند... چیزی که این وسط کمی باعث دلخوری شده است این است که آقای روحانی بر خلاف وعده های انتخاباتی خود حتی یک زن را هم به عنوان وزیر انتخاب نکرده است و هنگام تحویل لیست وزرای خود به مجلس عنوان کرد که خیلی دلش میخواسته سه زن در کابینه داشته باشد و حتی اشخاص مورد نظر و پستهای مربوطه را هم انتخاب کرده بوده اما خب نشد! ایشان در توضیح اینکه چرا نشد و چی شد که نشد و اینها البته صلاح ندانستند مساله را بیشتر باز کنند و سعی کردند به سبک اصغر آقای فرهادی ته ماجرا را باز بگذارند و اجازه بدهند مخاطبین هرکدام برداشت خود را داشته باشند.
ما در این نوشته سعی خواهیم کرد دو ماجرای محتمل برای این «نشدن» و خط خوردن زنان از کابینه روحانی را با هم مرور نمائیم... البته شایان ذکر است ما فقط در اینجا دو احتمال را بررسی میکنیم و هیچ نتیجه گیری در این مورد نداریم... برداشت نهایی را که کدام احتمال به واقعیت نزدیک تر است و یا چه احتمالات دیگری میتواند وجود داشته باشد را به عهده مخاطب میگذاریم.
احتمال اول: گروگانگیری
شب قبل از ارائه لیست به مجلس است... آقای روحانی لیست خود را تهیه کرده تا فردا صبح آن را به مجلس ببرد... ساعت سه و چهل و پنج دقیقه صبح زنگ تلفن به صدا در می آید...
- الو
+ آقای روحانی؟
- بفرمائید.
+ برادرت حسین فریدون دست ماست...اگه میخوای به سرنوشت بابک زنجانی دچار نشه همین الان اسم اون سه تا زن رو از کابینه خط بزن... ما شهید ندادیم که یه زن بشه وزیر!
- شما کی هستین؟
+ نبایدم بشناسی... رئیس جمهور شدی خودت رو گم کردی...صادق لاریجانی ام.
- شماره ت نیفتاده بود صادق...شرمنده... ببین... به برادرم کاری نداشته باشین... میتونم باهاش صحبت کنم؟
+ آره... ولی کوتاه... (خطاب به کسانی که اطرافش هستند) از توی اون گونی درش بیارین...
- الو... حسین؟
+ اوبوبو اومو بودو بودودوی...
- الو....حسین... نمیفهمم چی میگی!
+ بسه دیگه... دهنش رو با چسب بستیم...داره میگه اگه منو دوست داری هرچی میگن گوش بده!
- باشه... باشه... به برادرم کاری نداشته باشین...من اون سه تا زن رو از لیست کابینه خط میزنم.
+ آفرین... حالا شدی یه رئیس جمهور خوب و حرف گوش کن... خوب بخوابی آقای رئیس جمهور!
- صادق ولی خیلی نامردین... الو... الو.... قطع کرد!
احتمال دوم: درگیری خانگی
منزل حسن روحانی... روحانی دارد لیست کابینه اش را پاکنویس میکند تا فردا آن را به مجلس برود... صدای تق و توق ظروف آشپزخانه و به هم خوردن های غیر عادی در کابینت تمرکزش را به هم میزند.
- خانوم جان یه کم آرومتر...نا سلامتی دارم لیست کابینه رو مینویسم.
+ شما راحت باش... یه وقت لعیا جونت رو یادت نره بنویسی!
- لا اله الا الله... خانم باز شروع نکن! مسائل کاری رو با زندگی شخصی قاطی نکن.
+ کدوم زندگی شخصی؟ شما که از 24 ساعت بیست ساعتش رو سر کاری... هی با این جلسه داری با اون باید بری سفر کاری...
- خانم جان... عزیزم... والله به خدا من اگه به این مردم قول نداده بودم چند تا وزیر زن توی کابینه م میذارم همه اینا رو خط میزدم.
+ بله... خط میزدی میکردیشون معاون اول و چمیدونم منشی دفتر و اینجور چیزا...حسن من تو رو میشناسم... از همون جوونی هم هیز بودی... دلمون خوش بود پا به سن بذاری درست میشی... بدتر شدی که بهتر نشدی!
- خدایا این چه مصیبتیه که من گرفتارش شدم...
+ آره... من مصیبتم... بگو... خجالت نکش...بی چشم و رو... (صدای شکستن ظروف آشپزخانه)... از هرچی تو بگی کمترم اگه یه ساعت دیگه توی این خونه بمونم.
- خانم چشم... غلط کردم... بابا بیا ببین... هر سه تای این خانومها رو از لیست کابینه خط زدم... تو رو خدا اینجور نکن با من... من رئیس جمهور نیستم... من عاشقم... عاشق!
+ اوا...حسن؟ راست میگی؟
- جان خودم... بیا ببین هر سه تا رو خط زدم...
+ نه...اینکه گفتی عاشقمی؟
- آره بابا... صد بار دیگه هم میگم...تو چرا اینجوری فکر میکنی در مورد من...؟ به جان خودم این سه تا رو هم من فقط گذاشتم توی کابینه در دهن مردم رو ببندم!
+ دیگه حرف اونا رو نزنا... منو دیوونه نکن حسن... گفتی خط زدم...
- چشم...چشم... بله... خط زدم... والله بالله تالله خط زدم! حالا هم دوتا چایی بیار با هم بخوریم خانمم...عزیز دلم... قشنگم!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر