سید حامد هاشمی
حمله داعش به ایران، و منجمله به حساسترین نقاط پایتخت، توسط رهبر جمهوری اسلامی به «ترقه بازی» تعبیر شد. این ترقه بازی ۱۸ نفر تلفات و بیش از ۵۰ نفر زخمی به جای گذاشت. در مقابل، شلیک انتقامجویانه چند موشک بالستیک سپاه به مناطق تحت کنترل داعش، بر اساس شواهد و قرائن موجود، هیچ تلفاتی از داعش نگرفته است. این حمله با موشکهای میانبرد که در نوع خودش بینظیر بوده، با تبلیغات بیسابقهای همراه بود. تمام رسانههای فارسی داخل کشور از آن به عنوان حرکتی غرور آفرین یاد کردند، شخصیتهای مهم تمام طیفهای سیاسی، دوشادوش سلبریتیها و حتی سایت های غیرسیاسی، یکصدا به چیزی که آنرا «سیلی سپاه به تروریستهای تکفیری» مینامیدند، افتخار کردند. در کنار آن، حمله موشکی صریحاً «پیامی» دانسته شد برای سرجای خود نشاندن دشمنان همیشگی؛ اسرائیل و آمریکا و حالا عربستان.
اطلاعیههای سپاه
اولین خبر از دستاوردها را شبکه العالم، تلوزیون عربی زبان جمهوری اسلامی، پخش کرد. نوشتهای که از العالم در دیگر سایتها کپی می شد، ادعا میکرد: « تمام موشکهای شلیکشده توسط سپاه به صورت دقیق به مواضع تروریستها در دیرالزور اصابت کرده و عملیات انتقام از تروریستها کاملاً موفقیتآمیز برگزار شده است.» و اضافه کرده بود «حداقل ۳۶۰ نفر داعشی» در این عملیات کشته شده بودند اما منابع خارج ایران ارزیابی متفاوتی از میزان موفقیت این حملات منتشر کردند و آن را موفقیتآمیز ندانستند. چیزی که احتمالاً باعث واکنش سپاه قدس شد تا با صدور بیانیهای تلاش کند موفقیت خیره کنندهای از این حملات به تصویر بکشد.
سپاه قدس طی این بیانیهای مدعی شد این موشکها به چهار هدف بسیار استراتژیک برخورد کردهاند، دو هدف در شهر دیرالزور و دو هدف در شهر المیادین، که علاوه بر کشتن حداقل ۶۵ نفر از افراد کلیدی داعش، «۴ تانک و نفربر، دو خودرو انتحاری، و تعداد زیادی موشک دوربرد» را هم منهدم کردهاند. این بیانیه سپس به اعلام اسامی، لقب، و ملیت تعدادی از کشتهشدگان پرداخته است. وبسایتهای خبری دیگر، یکی از کشتهشدگان را هم داماد ابوبکرالبغدادی اعلام کردند.
کسانیکه که با شرایط جنگ سوریه و نحوه اطلاع رسانی درباره تلفات این چنینی آشنایی دارند، می دانند در منطقه تحت کنترل داعش استخراج اسامی و مشخصات تلفات، خصوصاً اگر شهروندان عادی نباشند، دشوار است. برای مثال، دو روز بعد از حمله موشکی سپاه، نیروهای ائتلاف اعلام کردند «ترکی البنعلی» مفتی مذهبی داعش (و نویسنده زندگینامه البغدادی) در بمباران هواپیماهای آمریکایی کشته شده است. این ادعا، سه هفته بعد از هدف قرار گرفتن محل احتمالی او توسط نیروی هوایی آمریکا، در ۳۱ام ماه می - که پس از بیست روز عملیات اطلاعاتی انجام شد- مطرح شد. حتی خود داعش رسما کشته شدن البنعلی را پیش از آمریکا تایید کرده است.
اطلاعیه سپاه قدس و ادعای کشته شدن تعدادی از چهرههای کلیدی داعش، ۳۶ ساعت بعد از حمله، و لیست کردن اسامی کشته شدگان،به همراه کنیه و ملیت و لیست تجهیزات منهدم شده، در حالی که هیچ منبع محلی آنرا تایید نمی کند، حرکتی تبلیغاتی و برای مصرف داخلی بود. در عرصه بینالمللی اما حرکتی خامدستانه و آماتوری محسوب می شود، خصوصا وقتی صریحا ادعا شده «مخاطب پیام» این عملیات، کشورهایی مشخصی در منطقه هستند.
این اطلاعیه بعد از مدت کوتاهی از برخی سایتهای رسمی برداشته شد. پس از آن سپاه بیانیه رسمی دیگری صادر کرد با ادعاهایی متفاوت. اینبار آمار کشته شدگان ۱۷۰ نفر «تروریست تکفیری» بودند منجمله «چند تن از فرماندهان و عناصر موثر آنان». دیگر ذکری از هویت کشتهشدگان در میان نبود. این بیانیه سپاه، به دلایل سیاسی دیگری در ایران خبر ساز شد و از آن به عنوان نشانه تقابل سپاه با رئیسجمهور تعبیر شد. در میان دعواهای سیاست داخلی، ادعای موثر بودن این حمله از بعد نظامی، گم شد.
منابع محلی که در میدان به ثبت و مستندسازی حوادث می پردازند، از مهمترین منابع برای تخمین وضعیت در این جنگ هستند. جنگ سوریه مستند شدهترین جنگ تاریخ است. مشخصا به دلیل فراگیری موبایلهای دوربیندار در دست همه مردم و برقرار بودن ارتباط حداقلی اینترنت حتی در جنگیترین شرایط. شبکههایی از فعالان مدنی هستند که در طی این سال ها در سوریه به انسجام و استاندارد بالایی رسیدهاند و کار مستند سازی تلفات جنگ را انجام می دهند. مهمترین شبکهای که در منطقه دیرالزور فعال است و کار مستند سازی حملات و تلفات را انجام می دهد، «دیرالزور۲۴» است. تنها جایی که در منابع محلی خبری از حمله موشکی ایران است، یک توییت این شبکه است که می نویسد آن شب راکتهایی به شهر اصابت کردهاند، و از آنجا که شواهد پرواز هیچ هواپیمایی ثبت نشده، اینها باید موشکهای ایرانی باشند. بعد از آن، نه توسط این شبکه و نه توسط هیچ یک از دیگر منابع محلی ضد داعش (فرات بوست، المیادین الیوم، تنسیقیه بقرص، مدینة المیادین، صوت الشرقیة، مرصد العدالة دیرالزور و ميادين الحبيبة) خبری از تلفات و صدمات وارده به داعش وجود ندارد. در روز حمله، روز هجدهم ژوئن، در مجموع ۲۴ حمله هوایی به مواضع داعش از سوی نیورهای ائتلاف ثبت می شود. در همان روز گزارشی از کشته شدن ۴ نفر در دیرالزور به خاطر بمباران هواپیماهای ائتلاف ساعت نه و نیم شب مخابره شده است، به همراه مشخصات کشته شدگان. هیچ گزارشی اما از صدمات و تلفات حمله ایران در منابع محلی وجود ندارد. در واقع، تنها منبعی که مدعی وارد شدن تلفات وسیع و صدمات چشمگیر توسط موشکهای سپاه به داعش است، خود سپاه است.
موشکهای بلاتکلیف
ناظرانی که با بالاترین دقت همه تحرکات نظامی ایران را رصد و تحلیل می کنند، منابع اسرائیلی هستند. بعد از هر مانور نظامی یا تست موشکی ایران، تحلیلگران نظامی اسرائیلی جزو نخستین کسانیاند که در رسانههای اسرائیلی و بینالمللی به تحلیل ابعاد آن می پردازند و بر اساس دادههای رادارها و ماهوارههای تجسسی جدیدترین توان نظامی ایران را ارزیابی می کنند. سیاستمداران اسرائیلی عموماً در سطح رسانهها به بزرگنمایی توان نظامی ایران میپردازند و جهان (غرب) را از قدرت خطرناک ایران میهراسانند. با این وجود، درباره این حمله موشکی اخیر سپاه، رسانههای اسرائیلی به صراحت اعتراف کردند که انتظار خیلی بیشتری از توان موشکی ایران در صحنه نبرد داشتند. وبسایت خبری تایمز اسرائیل طی مقالهای آن را شکست بدی برای نخستین تست موشکهای جدید ایران در یک صحنه واقعی دانست. روزنامه چپگرای هاآرتص هم تحلیل مشابهی منتشر کرد. گادی ایزنکوت، رئیس ستادکل نیروهای دفاعی اسرائیل در یک مصاحبه مطبوعاتی در پاسخ به سوالی در این زمینه گفت «تهران درباره حمله موشکیاش راست نمی گوید و آنچه در رسانه تصویر میکند واقعی نیست. این حمله نشانگر توانی نظامی بود، اما هنوز فاصله خیلی زیادی از قدرت ضربه مستقیم و موثر داشت.»
ارزیابی تحلیلگران نظامی اسرائیل حاکی از شلیک هفت موشک است (به جای شش موشک) ،که سه تایشان هیچوقت به سوریه نرسیدند و در خاک عراق افتادند؛ که گفته شده احتمالا از نوع موشکهای «قیام» بودند. از چهار موشک پیشرفتهتر «ذوالفقار» با سوخت جامد که به سوریه رسیدند، دو تایشان موفق به زدن هدف هایشان در شهر دیرالزور نشدند و با قاصله چند کیلومتری در بیابان های اطراف فرود آمدند. دو موشک دیگر به نقاطی در حاشیه شمالی و حاشیه جنوبی شهر «المیادین» اصابت کردند که فقط یکیشان -با دقتی که از این کلاس موشک بالستیک انتظار می رود- به هدفش خورده است. این هدف بیمارستان «نوری سعید» بوده که گویا به عنوان مرکز جمعآوری زکات داعش از آن استفاده میشده و جنب اداره پست شهر المیدان قرار دارد که دکلهای مخابراتیاش در فیلم پهپاد سپاه قابل تشخیص است. به نظر می رسد موشک با فاصله کمی در محوطه خالی پشت این کلینیک اصابت کرده. این میزان خطا، در بازه قابل قبول خطای چنین موشکی قرار دارد. گرچه تخمین کارشناسان از دقت این اصابت چیزی بین ۵۰ تا ۱۵۰ متر است که با ادعای «نقطه زنی» و خطای کمتر از ده متر این موشکها همخوانی ندارد.
فردای انتشار این تحلیلها، عکس هایی توسط یکی از گروههای شبه نظامی شیعه فعال در عراق منتشر شد که گمان کرده بودند در ساعت اولیه بامداد مورد حمله هوایی «نیروهایی ناشناس» قرار گرفتهاند. در بیانیه گروه «سرایا الجهاد» ذکر شده که محل اصابت راکت گودالی به قطر ۱۲ متر پدید آورده و ترکشهای انفجار تا شعاع ۸۰۰ متر پراکنده شدهاند. تحلیلگران گمان می کنند که این عکس ها محل سقوط یکی از موشک های سهگانه سپاه است که در عراق سقوط کرده است.
در واکنش به روایت منابع اسرائیلی، و گزارشهایی که از عراق می آمد، سردار حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، ناچار به ارائه توضیح شد و مدعی شد «چیزهایی» که در عراق سقوط کردهاند، موتورهای جداشده همان موشک های دو مرحلهای هستند که با موفقیت به مقصد رسیدهاند و هیچ موشکی در عراق سقوط نکرده است. او در اظهاراتی کنایهآمیز گفت اسرائیلیها فرق موشک دو مرحلهای و موشک یک مرحلهای را تشخیص نمیدهند.
اما تحلیل تصاویر منتشره و مقایسه آنها با اثر سقوط موتور موشکهای مشابه، که در جنگ سوریه متداول است، نشان می دهند گودال بوجود آمده نمیتواند حاصل سقوط موتور موشک بوده باشد. از آن گذشته، مکان جغرافیایی سقوط آنها هم از منحنی بالیستیکی که سایت کرمانشاه را به دیرالزور متصل می کند، فاصله چشمگیری دارد؛ اجسام سقوط کرده قطعاً –موتور- آن موشکهای اصابت کرده نبودهاند. این راکت ها احتمالاً اهداف دیگری را در مناطق خیلی شمالیتر عراق یا سوریه نشانه رفته بودند؛ اهدافی که هیچگاه به آنها نرسیدند.
بعدتر وبسایت نیو-عرب، گزارشی اختصاصی منتشر کرد و به نقل از مقامات عراقی نوشت که ایران چهارشنبهٔ بعد از حمله، بیسر و صدا بقایای موشکهای سقوط کرده را از سه نقطه «تل عبطة»، «عدّايه» و «صحرای البعّاج» در غرب موصل جمع آوری کرده و به مکان نامعلومی منتقل کرده است. یکی از اعضای گروه «السرایا الجهاد»، (که از گروههای شیعه زیر مجموعه حشدالشعبی عراق است)، در گفتگو با این سایت تحلیلی می گوید یکی از موشکهای سقوط کرده در عراق عمل نکرده بوده و لاشه آن برای در امان ماندن، در منطقه تل عبطة دفن شده است.
بعضی رسانههای نزدیک به سپاه، دست به دامن یک توییت سخنگوی عربی ارتش اسرائیل شدند و آنرا شاهد موفقیت موشکهای سپاه دانستند. در حالیکه در آن توییت هم تنها درباره موفقیت یک موشک بوده است. با توجه به اختلاف فاحش روایت سپاه با روایت دیگر ناظران عرصه، سپاه اگر میخواست می توانست با تهیه و انتشار تصاویر روشنگر توسط پهپادهایش، وضعیت قبل و بعد از حمله را به جهانیان نشان بدهد و غائله را ختم کند. حتی داعش به طور روزمره با کوادکوپترهای معمولی از عملیات ماشینهای انتحاریاش فیلمهای با کیفیت بالا ضبط می کند و در تبلیغاتش به نمایش می گذارد. سپاه هیچگاه این کار را نکرد و هیچ کس درون روایت سپاه را به پرسش نکشید.
واقعیت این است که ضربه زدن به داعش اساسا در صدر لیست اهداف این حمله قرار نداشته است. هدف این حمله مهمتر از ضربه زدن یا نزدن به داعش، یک عرضاندام مقابل رقیبان منطقهای بوده است، و شاید مهمتر از آن، کارکردی داخلی داشته است.
کلاهکهایی حامل پیام
میزان موفقیت –نظامی- فقط یکی از ابعاد برای ارزیابی این حمله موشکی است. مقامات سیاسی و نظامی ایران در اینکه این موشکهای علاوه بر کلاهک جنگی، حامل پیامی سیاسی هم برای دولتهای متخاصم بودهاند، کاملا صراحت داشتهاند. بسیاری خاطرنشان کرده بودند اگر هدف اصلی حمله وارد کردن ضربه نظامی به گروه داعش بود، حتی با فرض اینکه سپاه واقعاً اطلاعات منحصر به فردی از «محل تجمع سران داعش» در اختیار داشت، که دیگر نیروهای ائتلاف ضد داعش مطلع نبودند، باز براحتی می توانست از فاصله کمتر و با دقت بیشتر با موشکهای کوتاه برد از درون خود خاک سوریه آن موضع را مورد هدف قرار دهد. یا با استفاده از نیروی هوایی اسد که قسمت ارگانیکی از نیروی ایران در سوریه است، در فقدان هر گونه پدافند هوایی با فراغ بال، اهداف شناسایی شده را منهدم کنند. با دقتی خیلی بیشتر از موشک بالستیک از ۷۰۰ کیلومتری. برای شلیک چنین موشکهایی باید به دنبال انگیزههای دیگری بود.
زمان این حمله، جالب توجه است. فرمان آتش این موشکها چند ساعت بعد از آن صادر شده که یک جنگنده اف-۱۸نیروی هوایی آمریکا بر فراز آسمان سوریه یک هواپیمای سوخو-۲۲ ارتش اسد را سرنگون کرد. چیزی که نه تنها در جنگ سوریه بکلی بیسابقه بود، بلکه بر اساس رکوردهای جنگهای هوایی، نیروی هوایی آمریکا در ۱۸ سال اخیر (بعد از جنگ کوزوو) هیچ پرنده سرنشینداری را مورد هدف قرار نداده بوده است.
این اتفاق شاید نقطه اوج تنش میان نیروهای ائتلاف با جبهه ایران/روسیه/اسد بود. شانزده روز قبل از آن، آمریکا یک پهپاد ایرانی را هدف قرار داده سرنگون کرده بود. پنج روز قبل هم آمریکا برای نخستین بار سیستم مدرن توپهای سیار دوربرد خود (HIMARS) را وارد خاک سوریه کرد و نزدیک گذرگاه مرزی التنف در جنوب سوریه مستقر کرد. در منطقهای که از تنشآلودترین نقاط اصطکاک ایران و آمریکاست. تحلیلگران این همه را در راستای ارادهای جدید برای کنترل کردن نیرویهای ایران در سوریه تعبیر کرده بودند.
با دانستن این پیشزمینه، حرکت موشکی ایرانی بازی متقابلی محسوب می شود، با این پیام صریح که در تهران اراده جدی برای مقابله به مثل و حفظ تسلط سابق در سوریه وجود دارد. در این راستا، دقت و میزان موفقیت نظامی این حمله در درجه بعدی اهمیت قرار دارد. خصوصاً اینکه هدف رتوریک موشکی نظام ایران، اسرائیل و احتمالا عربستان است. پوشیده نیست که ایران در مجموع صنعت موشکی بسیار قابل توجهی دارد و از موشکهای دوربرد قویتری هم برخوردار است؛ و آنزمانکه موضوع تهدید اسرائیل باشد، دقت موشکها واقعاً چندان مهم نیست. آنچنانکه حتی حماس با موشکهایی بسیار ابتدایی، و حتی با وجود سپر موشکی «گنبد فلزی» اسرائیل، می تواند آرامش خیال را از این کشور سلب کند.
با وجود تمام این حرکتهای خصمانه متقابل، این تنش همچنان ادامه دارد، و به نظر نمیرسد با یک پیام موشکی تهران کسی عقب نشسته باشد. آمریکا تنها دو روز بعد دوباره یک پهپاد مسلح ایرانی مدل شاهد-۱۲۹ را در نزدیکی مرز عراق سرنگون کرد. اسرائیل به سیاق قبل به خود اجازه داد به اهدافی در سوریه حمله کند، و تیلرسون وزیر خارجه آمریکا برای اولین بار در دولت جدید از «تغییر مسالمتآمیز رژیم ایران» سخن گفت.
ایهود یعاری تحلیلگر باسابقه مسائل خاورمیانه و اسرائیل، در تخمین وزن این پیام موشکی مینویسد: اگر ایرانیان قصدشان نشان دادن قابلیت های موشکی و مخابره این سیگنال به آمریکا و اسرائیل بوده باشد که موشکهایشان کاملا آماده عملیات است، نتیجه این پیام نسبتا معکوس بود.
قصههای داخل حباب
تماماً منفصل از وقایع دنیای خارج، درون حبابِ خبریِ فارسی زبان، ماجرا مسیر متفاوت و سرراست خودش را میپیماید. درون این دنیا، سپاه با «موشکهای دقیق نقطهزن» داعش را در هم کوبیده است. این فتح الفتوح مستحق جشن و مایه افتخار ملی است. رسانههای مختلف از همه گرایشها یکصدا به ستایش این دستاورد غرورآفرین مشغول می شوند. در میدان های شهر برایش دیوارنگارههای بزرگ نصب می کنند. در رسایش شعر میسرایند و روز عید فطر برایش دکلمه میخوانند. از واکنشهای شخصیتها و سلبریتیها گزارش تهیه میشود. حتی در تجلیل از این حمله موشکی انیمیشن تولید میشود.
این حادثه احتمالاً در تقویم دولتی هم جایی پیدا خواهد کرد و هر سال، بزرگداشت آن فرصت ایدهالی برای سپاه خواهد بود تا جایگاهش را در عرصه داخلی به همه یادآوری کند و منتقدانش را سر جای خود بنشاند.
حتی در همین مدت، این موضوع دستمایه کشمکشهای سیاست داخلی بوده است. رئیسجمهور و چهرههای نزدیک به سپاه، درباره منشاء دستور این حمله، و بعد درباره اینکه افتخار ساخت این موشک از آن دولت بوده یا سپاه، سخنان گزندهای در فضای عمومی رد و بدل کردهاند. ذوقزدگی سراسیمه بسیاری از چهرههای اصلاح طلب برای تبریکگویی و افتخارکردن به این «پیروزی» سپاه، عملاً دستشان را برای همراهی موثر با رئیسجمهور در خرده مقابله لفظی با سپاه بست. مواجهه رتوریک دولت منتخب در مقابل سپاه، از ابتدا یک بازی باخته است. بماند که رقابت اساساً بر سر افتخاری است تماماً ساخته رسانههای امنیتی که هیچ تحقق خارجی ندارد.
واقعیتهای میدانی اما باعث نمیشود سپاه از پاداش این پیروزی رسانهساز خود چشمپوشی کند. سایت الف از قول سردار حاجی زاده مینویسد: از اینکه در زمره قدرت های بزرگ موشکی دنیا هستیم به خود می بالیم و انتظار حمایت همه جانبه و تصویب بودجه لازم برای ادامه این راه داریم. و کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس از تسلیم یک طرح ۱۷ مادهای به مجلس خبر دهد مبنی بر افزایش دوهزار میلیارد تومانی بودجه فعالیتهای موشکی و فعالیتهای برونمرزی سپاه قدس.
زمینگیر بودن جامعه خبری ایران عنصری کلیدی در خلق این شرایط است. با وجود اینکه صرفاً با اتکا به منابع عمومی، جامعه خبرنگاری میتوانست به جای جشن گرفتن، به تصویری جامعتر از ابعاد و جوانب این ماجرا دستیابد، انزوای خبری فضای مطبوعات از حوادث آنسوی مرزهای ایران، و قناعت به روایت رسمی که توسط منابع نظامی دیکته می شود، شگفتآور است. انزوای رضایت آمیزی که در این دوران پرحادثه، منشأ بینظری و سردرگمی جامعه مدنی ایران درباره بسیاری از حوادث منطقه بوده و مهمترین چیزی که دست بخش نظامی-امنیتی حاکمیت را در ماجراجوییهای برونمرزیاش تماماً باز گذاشته است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر