مهدی امین زاده، فعال سیاسی
جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه با انتخاباتی دیگر روبرو هستیم. انتخاب رئیس جمهور از بین گزینههای محدود تأیید شده توسط شورای نگهبان، هر چند که من هم بر این باورم که انتخابات کنونی انتخاباتی دموکراتیک نیست و پیشاپیش، حق بسیاری از گرایشهای سیاسی برای حضور در انتخابات توسط حاکمیت نادیده گرفته شدهاست؛ اما بر این باورم که به رغم این واقعیت، همچنان باید در انتخابات شرکت کرد و رأی به روحانی را بهترین گزینه کنونی ممکن میدانم. دلیل من برای این تصمیم چنین است:
۱- نفس شرکت در انتخابات اگرچه به خودی خود منجر به دموکراسی نخواهد شد اما از آنجا که مجموعه حاکمیت شامل رهبر، احزاب سیاسی درون قدرت، سپاه، بسیج و دیگر گروههای ذی نفوذ پذیرفته اند که بخشی از منازعات خود را با مراجعه به رأی مردم حل و فصل کنند؛ گام مهمی به جلو در راستای دستیابی به دموکراسی است. زمانی که مردم و مسئولین به مرور قدرت صندوق رأ باور کنند میتوان این قاعده را به دیگر تصمیمها نیز سرایت داد. نمونه مشخص این امر، پرونده هستهای ایران است. زمانی که روحانی انتخابات قبل را تبدیل به رفراندوم هستهای کرد؛ در نهایت توانست با تکیه بر مشروعیتی که از رأی مردم کسب کرده بود این بحران را حل کند. صرف این عادت به رأی دادن و عادت به حل ولو بخشی از مناقشات در پای صندوق رأی میتواند گره گشا باشد و در شرایط بحرانی به کمک کشور بیاید.
اگر آقای خامنهای و سپاه و بسیج پذیرفته است که به جای تقلب در انتخابات و سرکوبی به مانند ۸۸ ، توان خود را صرف پیروزی انتخاباتی کند، باید از آن استقبال کرد و فراموش نکرد مردمی که علیرغم دریافت پیام رهبر در انتخابات قبلی خبرگان و مجلس به لیست مخالف او رأی دادند و در این انتخابات هم ظاهرا اکثریت آنها انگشت اشاره ایشان به سوی رئیسی را نادیده گرفته و به سوی روحانی متمایل شدهاند؛ در شرایط مناسب میتوانند مناقشات بزرگتر را نیز در پای صندوق رأی حل کنند. و اگر رهبر اکنون میتواند این نظر مخالف مردم را بپذیرد همانگونه که در انتخابات خبرگان و مجلس چنین کرد؛ شاید به مرور امتیازات بزرگتری نیز بدهد.
۲- هر چند که من معتقدم به کارنامه روحانی در زمینههای مختلف انتقادهایی وارد است و بویژه در زمینه اصلاحات اقتصادی ، مبارزه با فقر مقابله با فساد کارهای زیادی باید انجام شود و ممکن است برخی از این اصلاحات چندان باب میل روحانی و تیم همراه او هم نباشد؛ اما نباید کارهای مهم این دوره مانند برجام، رفع برخی از تحریمها، کنترل تورم و اقدامات مثبتی در زمینه حل بحران زیست محیطی را فراموش کرد. همچنین قول روحانی مبنی بر تلاش بر رفع تحریمهای غیر اتمی نیز وعده ای است که باید تحقق آن را از روحانی درخواست کرد.
۳- فراموش نکنیم که انتخاب رئیسی به عنوان رئيس جمهور در غیاب نیروهای تحول طلب چه بر سر کشور خواهد آورد. رئیسی به عنوان عضو کمیته مرگ و قتل عام زندانیان سیاسی نمیتواند نماینده مردم ایران در عرصه بین المللی باشد. فردای ریاست جمهوری رئیسی را تصور کنید. حضور او به خودی خود دوباره کشور را با بحران روبرو خواهد کرد. ایران به تازگی تونسته از چاه تحریمهای بین المللی بیرون بیاید ؛ این بار با ریاست جمهوری رئیسی به چاه ویل دیگری می افتد. هیچ کشوری در دنیا رغبتی برای همکاری با چنین دولتی را نخواهد داشت. انزوای دوباره ایران نخستین پیامد ریاست جمهوری رئیسی است. دوباره تحریم ، دوباره انزوا و دوباره بازگشت همه گزینهها بر سر میز؛ فراموش نکنیم که ترامپ در راه خاورمیانه است تا عربستان، اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه را علیه ایران عزیز ما متحد کند.
و آخرین سخن اینکه انتخابات کنونی فرصتی است که مردم حداقل به شکل سلبی در انتخاب رهبر آینده نیز مشارکت کنند. پیروزی رئیسی به عنوان رئیس جمهور به معنای تکیه او بر کرسی ولایت فقیه نیز خواهد بود و اکنون ما میتوانیم این خطر را تا حدودی مرتفع کنیم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر