مهدی عربشاهی ، دبیر سابق دفتر تحکیم وحدت
۱- انتخابات در ایران آزاد و منصفانه نیست. این حرف جدیدی نیست که کسی نداند، اما پیش از شروع هر بحثی در مورد انتخابات باید بر آن تاکید کرد.
۲- نمیتوان شرکت در انتخابات را موکول به تحقق آرمان انتخابات آزاد و منصفانه کرد یا لااقل من سود چندانی در آن نمیبینم. باید مبنای دیگری برای شرکت، عدم شرکت یا تحریم انتخابات داشت.
۳- دعوای «مشارکت بیقید و شرط/ تحریم همیشگی» یک دعوای تکراری و عقبگرد گفتمانی نسبت به انتخابات ۸۸ است که در آن رویکرد مطالبهمحور به انتخابات دست بالا را داشت.
۴- رای دادن به معنی بیعت کردن نیست. دو گروه اصرار دارند تا رای دادن را شکلی از بیعت معرفی کنند: یکی حکومتیها و دوم بخشی از تحریمیها. حکومتیها میگویند مردم با رای دادن با نظام اسلامی بیعت کردند. تحریمیها هم میگویند اگر به کسی رای دادی مسئول تمام کارنامه گذشته او و اقدامات آینده او خواهی بود.
این دو روایت از نظر من صحیح نیست.
۵- انتخابات فقط انتخابات ریاستجمهوری نیست. متاسفانه کنشگران سیاسی ما توجه فراوانی به انتخابات ریاستجمهوری دارند و بیشتر از شوراها غافل هستند. اتفاقا شوراها به دلیل رد صلاحیت کمتر و تعداد بالایی که انتخاب میشوند عرصه فراختری برای کنش سیاسی و اجتماعی است.
۶- نیروهای جامعه مدنی و تحولخواهان باید با رویکرد مطالبهمحور به دنبال طرح مطالبات خود، چانهزنی با کاندیداها و ایجاد فشار اجتماعی برای تحقق آنها میبودند. متاسفانه در این زمینه کمکاری شده و حالا برای این کار دیر است. اما برای طرح مطالبات به معنی بیان آنها و پیگیری آنها پس از انتخابات به منظور پاسخگو نگه داشتن کاندیدا/ کاندیداهای پیروز در انتخابات ریاستجمهوری/ شوراها دیر نیست.
۷- دو نگاه متفاوت به حضور نیروهای میانهرو یا کمتر سرکوبگر در قدرت وجود دارد. از یک طرف با رای دادن ما به آنها مقداری (هرچند اندک) از سرکوب جامعه مدنی کاسته شده و کمی فضای تنفسی ایجاد میشود. از سوی دیگر ما – منظور از ما تحولخواهانی است که در نهایت آرمان یک دموکراسی تمامعیار بر پایه حقوق بشر را دارند- با رای دادن به اصلاحطلبان یا اعتدالگرایان به دست خود یک گفتمان رقیب را تقویت میکنیم. برخی فایده اولی را بیش از ضرر دومی میدانند و گروهی بالعکس.
۸- من تقویت بال اصلاحطلب/ اعتدالگرای حاکمیت را به سود جامعه مدنی، جنبشهای اجتماعی و تحولخواهان سیاسی میدانم به شرطی که به گونهای عمل کنیم که مرزهای هویتی خود را حفظ کنیم و از انحلال پایگاه اجتماعی خود در گفتمان اصلاحطلب خودداری کنیم.
۹- ما باید به طور مداوم این را بیان کنیم و تاکید کنیم که مسیر دموکراسی و توسعه در ایران را جامعه مدنی و جنبشهای اجتماعی با رویکرد اصلاحات جامعهمحور میتوانند باز کنند. با رای دادن صرف ما تا صد سال دیگر هم به دموکراسی نخواهیم رسید. نگاه ما به صندوق رای یک نگاه تاکتیکی است و با نگاه اصلاحطلبان که همه راهبردشان حضور در قدرت از طریق صندوق رای است تفاوت دارد. آنها دموکراسیخواهانی تمامعیار نیستند و تنها میتوانند نقش بخش معتدل حاکمیت را در هنگامه گذار به دموکراسی ایفا کنند. نباید از آنها بیش از این انتظار داشت و نباید به آنها بیش از این بها داد.
۱۰- حالا که آرایش صحنه انتخابات به خوبی روشن شده است با قطعیت میتوان گفت که تیم و همراهان رئیسی خطری بزرگ برای جامعه مدنی نحیف ایران هستند. تقریبا همه سرکوبگران سالیان اخیر حول رئیسی متحد شدهاند و پیروزی احتمالی آنها روزگار سیاهی برای نیروهای دموکراسیخواه ایرانی ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل گمان میکنم رای سلبی «نه به رئیسی» یک تصمیم تاکتیکی هوشمندانه جهت جلوگیری از یکدست شدن قوای حکومت در سرکوب مردم است. حسن روحانی هم در تبلیغات انتخاباتی گامهای بلندی به سوی مطالبات مردم برداشته و امید است که قدر اعتماد دوباره مردم را بداند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر