چکیده ای از دور سوم مناظرات انتخابات ریاست جمهوری!

دور سوم و پایانی مناظرات انتخابات ریاست جمهوری هم تمام شد و خوشبختانه نامزدهای محترم کمتر کلی گویی کرده و در یک مناظره تماشاگرپسند بخش اعظم رخت و لباس زیر یکدیگر را بر روی بند رخت رسانه ملی پهن کرده و در معرض دیدگان کنجکاو علاقمندان قرار دادند.

در این دور مناظرات اسحاق جهانگیری بعد از یک افت نسبی در دور دوم، دوباره به روزهای اوج خود بازگشت و بسیار چقر و بد بدن در چند نوبت توانست آقای قالیباف را روی پل - و در مواردی هم زیر پل - ببرد... آقای رئیسی نیز که ظاهرا از طرف بیت مکرمه شان تهدید شده بودند که اگر این بار جلوی رقبای خود مردانه و قدرتمند در نیاید و جَنَم نشان ندهد، شب را باید برود خانه ابوی یعنی آقای علم الهدی بخوابد، در این دور همه تلاش خود را کرد که ولوم صدای خود را دو دسی بل افزایش دهد.
در مناظره سوم آقای قالیباف چند بار موفق شد با سخنان خویش اشک به چشم بینندگان و شنوندگان این مناظره بیآورد... یکجا آنجا که فرمودند زمین های نجومی واگذار شده در شمیرانات و مناطق دیگر تهران را داده اند به یک عده «رفتگر» و یکجای دیگر هم آنجا که لیست اموال خود را اعلام کردند و مشخص شد که کل دارایی ایشان 28 میلیون تومان پولی ست که برای دوران پیری و کوری خودشان در بانک پس انداز کرده اند بعلاوه یک مغازه پونزده متری که در بازار خیام مشهد دارند.
البته در مورد اینکه اشکی که به چشم مخاطب  بعد از شنیدن این اظهارات آمد، از شدت تاثر و ناراحتی بود یا از شدت خنده بین علماء اختلاف نظر وجود دارد.

در این مناظرات آقای روحانی خیلی سربسته به پرونده ای مربوط به آقای قالیباف اشاره کرد که خود آقای روحانی زمانی که دبیر شورای امنیت ملی بوده با اعمال نفوذ آن را ماستمالی کرده بود... پرونده ای که ابعادش در حدی بوده که به گفته آقای روحانی اگر با بزرگمنشی ایشان ماستمالی نمی‌شد الان آقای قالیباف در استودیوی مناظرات نبود... آقای روحانی در ادامه با اشاره به صحبتهای آقای قالیباف در جریان سرکوب دانشجویان که گفته بود دانشجویان را «لوله می‌کند»، یک لقب «باقر لوله» هم به القاب ایشان اضافه کرد که پیش بینی می‌شود این لقب نیز مانند لقب «گارانبر» که خود ایشان در مناظرات دوره ی پیش به ایشان داده بود، به عنوان تنها یادگاری از این دوره برای آقای قالیباف تا سالیان سال باقی بماند.

در این مناظره آقای قالیباف هم البته بیکار ننشسته بود و از آنجا که به خاطر واگذاری املاک نجومی تحت فشار آقای جهانگیری و آقای روحانی قرار داشت و هرچه شعار 96 درصدی و 4 درصدی می‌داد به دیوارهای این املاک نجومی برخورد کرده و کمانه می‌کرد سمت خودش، رفته بود لیستی از اسناد تمامی املاک خریداری شده توسط روحانی و جهانگیری طی پنجاه سال گذشته را که شامل دو قطعه زمین در ونک و شهرک غرب بود را در آورده بود و پرینت گرفته بود و با رو کردن آنها، مدعی شد که خرید این زمین ها نیز از مصادیق واگذاری املاک نجومی بوده است... ما در این مورد کنجکاو شدیم و رفتیم تحقیق کردیم... بررسی های اجمالی و اولیه کارشناسان ما نشان داد که حداقل در یک مورد، زمین خریداری شده به قیمتی بالاتر از قیمت آن زمان در آن منطقه به کاندیدای محترم فروخته شده بود و لااقل واگذاری یکی از زمینها از مصادیق «توی پاچه کردن» بوده است و نه «املاک نجومی».
تحقیقات در این زمینه ادامه دارد...

اما شاید تاثیرگذار ترین و الهام بخش ترین بخش این مناظرات جایی بود که آقای هاشمی طباء در انتقاد از مزخرف گویی نامزدهای محترم فرمودند که کاندیداها بعضی هایشان فقط «منبر» می‌روند و «حرف بیخود» می‌زنند. ...این اولین بار بود که در تاریخ جمهوری اسلامی در رسانه ملی "منبر رفتن" معادل و هم ارز با "حرف بیخود زدن" قرار گرفت... انتظار می‌رود که در روزهای آتی شاهد تجمعات خودجوش طلاب و روحانیون عزیز به این جسارت آشکار به ساحت و مقام روحانیت باشیم.

در انتهای این مناظره آقای روحانی، عاجزانه و البته بدجنسانه از آقای رئیسی خواهش کرد که از حجم نبات و پارچه سبز متبرکی که این روزها با مهر و امضای خودشان، به عنوان تبرک به شهرها و روستاهای اقصا نقاط کشور می‌فرستند کم کند و اگر به فکر آبروی امام رضا نیست، لااقل به فکر دیابتی ها و قند خون مردم باشد...البته جمله آخر را قبل از اینکه بخواهد بگوید وقت مناظره تمام شده بود.

در مجموع برنده دور سوم مناظرات به اعتقاد ما مردم بودند که با صحنه های بدیع و شگفت انگیزی از ساده زیستی، صداقت، پاکی و اخلاق مداری مسئولین انقلابی و دلسوز خود آشنا شدند... به قول حضرت آقا: " این مناظره‌ ها را دیدید؟ حقایقی که اینها بر زبان راندند را شنیدید؟ اینها نظام اسلامی را افشا کردند... چند برابر چیزهایی را که ما می‌گفتیم و بعضی باور نمی‌کردند... و نمی‌خواستند باور کنند... "