مصطفا عزیزی؛ نویسنده و تولیدکننده تلویزیونی
«انتخابات»، بهطور کلی در تمام جهان، ابزاری برای جابهجایی بخشی از قدرت در هیئت حاکمه است. در جمهوری اسلامی از اولین انتخابات ریاست جمهوری که بگذریم عملا انتخاباتی در کار نبوده و هیات حاکمه در لابی پشت پرده کسی را برای «رئیس جمهور» شدن انتخاب میکردند و همان از صندوق آرا بیرون میآمد. در دوم خرداد ۱۳۷۶ به دلیل شکافی که در حکومت پیش آمد لابی ها بینتیجه ماند و تعیین تکلیف، به صندوق آرا سپرده شد و رای دهندگان جدید که عملا هوادار حکومت نبودند به صحنه آمدند و نتیجهی انتخابات بهسود جناح تقریبا حذف شده، تغییر کرد.
این رای دهندهگان جدید پس از انتخابات به خانههایشان بازنگشتند و میخواستند در قدرت سهیم شوند چیزی که فراتر از خواست جناحهای موجود در حکومت بود. جنگ و گریز بین مردم، جناحها و بخش قدرتمند غیرانتخابی و سرانجام اشتباه محاسباتی همهی طرفها باعث شد پدیدهیی به نام احمدینژاد قدرت اجرایی را به دست بگیرد. در سال هشتاد و هشت تصور میشد دولت احمدینژاد ادامه پیدا میکند اما ظهور میرحسین موسوی و وحشت طبقهی متوسط از احمدینژاد و گرایش طبقات محروم به موسوی موجب شد برخلاف تمام انتظارها، میرحسین موسوی رای بالایی بیاورد و بخش غیرانتخابی حکومت تاب تحمل چنین چیزی را نداشت و در این بستر، جنبش سبز شکل گرفت که هر چند بهطرز خونینی سرکوب شد اما شکاف زیادی بین نسلی که تجربهی دههی شصت را نداشت و بخش وسیعی از مردم که در دههی شصت ، هوادار حکومت بودند ایجاد کرد.
طی چهار سال دوم دولت احمدینژاد، شکاف عظیم بین مردم ایران و حکومت از یک سو و تحریمها و فشارهای بینالمللی به رهبری آمریکا از سوی دیگر موجب شد کلیت جمهوری اسلامی در معرض خطر قرار بگیرد از اینجا بود که نیاز به شخصیتی که در جبههی دوم خرداد و جنبش سبز نباشد و در مورد مسایل انرژی هستی هم شناخته شده باشد به میان آمد و دوباره لابی حکومتی این شخص را که کسی جز حسن روحانی نبود برگزید و طی یک مهندسی پیچیده بر سر کار آورد. البته انتخاب روحانی برای اصولگرایان و آقای خامنهای و سپاه و دیگر گروههای پیرامونشان، انتخاب بین «بد» روحانی و «بدتر» ادامهی تحریمها و قهر مردم از تمامی حکومت بود.
با روی کار آمدن ترامپ بهنظر میرسید رهبری و پیرامونشان وسوسه شدهاند این گزینهی بد را کنار بگذارند و شخصی مانند رئیسی را بر سر کار بیاورند زیرا بعید است ترامپ بتواند مانند اوباما یک اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایجاد کند و ضمنا بعید است ترامپ بتواند جنگ براندازانه علیه ایران راه بیاندازد. در روزهای اخیر سیگنالهایی که از سوی دولت ترامپ به گوش می رسد، بیشتر به حفظ وضع موجود و تداوم برجام اشاره دارد. هر چند حذف روحانی برای آقای خامنهای به سادگی چهار سال پیش نیست اما اگر اراده به این حذف وجود داشته باشد هم چندان کار دشواری نیست. اما بهطور کلی شواهد دال بر این است که نظر کلی بر تداوم دولت روحانی است و این دولت انتخاب میشود.
من در انتخابات شرکت نمیکنم اما قبل از انتخابات سال ۸۸ در جستاری حرفی را زدم که اینجا باز آن را تکرار میکنم:
« اگر میخواهیم سرنوشت خود را تعیین کنیم مهم نیست در روز انتخابات چه میکنیم مهم این است که فردای انتخابات چه میکنیم. ترساندن مردم که اگر رای ندهید فلان و بهمان میشود همان شوهای پوپولیستی است که نفس و نیت و ارادهی پشت رایها برایاش مهم نیست مهم خود رای است و انسانها را وسیلهیی برای رسیدن به قدرت سیاسی میداند. مهم نیست فردای انتخابات چه کسی قدرت را بهدست میگیرد مهم آرای قدرتمندی است که در محدودی صندوق نمیماند و مهر خویش را و رنگ خویش را بر تارک تحولات میزند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر