گفتوگو با شهرام کیانی
محمد تنگستانی
ضربالمثل«زبان سرخ سر سبز میدهد برباد» را برخی رعایت بیان و نکتهسنجی میدانند وعدهای آن را محافظهکاری و خودسانسوری تعریف میکنند. در پروژه جدیدی که ما برای شما تهیهکردهایم قرار است به «خودسانسوری» بپردازیم. در این پروژه سه سؤال مشترک از تمام مصاحبهشوندهها پرسیده میشود و در بین پاسخ آنها اگر پرسشی بود مطرح میکنیم. نیت ما در این پروژه و مجموعه مصاحبههایی که قرار است منتشر بشود، به چالش کشیدن مصاحبهشوندهها نیست. ما تعریف آنها از خودسانسوری را به شما انعکاس میدهیم و اگر تمایل داشته باشند یک نمونه از خودسانسوری زندگی فردی و یا اجتماعیشان را با شما به اشتراک میگذاریم و درصورتیکه تمایل به این کار نداشته باشند برای شما خواهیم نوشت. در این پروژه مصاحبهشوندهها را برخلاف کارهایی که تاکنون برای شما منتشر کردهایم، معرفی نمیکنیم و علتش برابر بودن افراد یک جامعه در مقوله خودسانسوری، در این پروژه است. شما نیز میتوانید در پروژه خودسانسوری شرکت کنید و مصادیقی از خودسانسوری در فعالیتهای ادبی-هنری، دوران تحصیل و یا زندگی شخصی خود را به نشانی اینستاگرام ما ارسال کنید. بیستوچهارمین نفری که با او گفتوگو کردهایم شهرام کیانی است. آقای کیانی در تعریف خودسانسوری میگوید: « خود سانسوری در واقع نوعی امتناع از انجام عمل و کنشی است که بدون اعمال فشار بیرونی صورت میگیرد. خود سانسوری میتواند توسط یک فرد، گروه، سازمان، جماعت و حتی یک جامعه اتفاق بیافتد. از منظر روانشناسی در سطح فردی خودسانسوری بیشتر بر اثر نگرانی و دلهره تبیین میشود. و در بحث جامعه شناختی بیشتر در رابطه با ترس و عملی پیشگیرانه و محافظه کارانه تعبیر میشود. »
خودسانسوری را یک بداخلاقی فرهنگی تعریف میکنید یا محافظهکاری؟
ـ نسبت خود سانسوری با اخلاق و فرهنگ یک بحث چند وجهی است. خود سانسوری در یک بستر اجتماعی رخ میدهد تمامی نهادهای اجتماعی در شکلگیری، اعمال توسط افراد و نهادینه شدن آن در جامعه و عرف تاثیر خواهند داشت. نهاد فرهنگ و قواعد پیشینی فرهنگی در یک جامعه، کنشگران اجتماعی را در محدودیتهای رفتاری قرار خواهد داد. این محدودیتها میتواند به خود سانسوری افراد منجر شده و یا بهواسطه راهکارهای خلاقانه دور زده شوند. در بحث نهاد اخلاق نیز بسته به اینکه منظور نظر ما چه جامعهای است تعیین اخلاقی بودن و یا غیر اخلاقی بودن یک رفتار متفاوت خواهد بود. برای مثال گفتگو در یک رسانه در باب مسایل جنسی خارج از عرف از مواردی است که ما به خوبی میتوانیم خودسانسوری را در گفتار یک متخصص مشاهده کنیم. این امر به لحاظ ساختار اخلاق رسمی یک جامعه میتواند تایید شود و در جامعه دیگر به یک نوع پنهان کاری و بداخلاقی حرفهای تعبیر شود. ولی به طور کلی خود سانسوری مسالهای محافظه کارانه در نظر گرفته میشود.
پیش فرض ما این است که جامعه ایران جامعهای خودسانسور است. گمان میکنید که این خودسانسوری ریشه در فرهنگ ایران دارد یا تاریخ و اتفاقات سیاسی؟
ـ در رابطه با جامعه ایران ما با مشکلات زیادی در تفهم پدیدههای اجتماعی مواجه هستیم. خود سانسوری اساسا بهعنوان یک رفتار پیشامدرن تلقی میشود. و بیشتر در رابطه با نظامهای غیر دموکراتیک در نظر گرفته میشود. ولی به نظر میرسد در ایران در حال گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن ایرانی با سویههای متفاوتی در رابطه با کنشگران و گروههای اجتماعی مختلف مواجه هستیم. جامعه ایران جامعه یکدستی نیست بخشی از جامعه تفاوت بسیار فاحشی به لحاظ طبقاتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... دارند. خود سانسوری در فرهنگ ایرانی بیشتر جنبههای انفعالی و از سوی دیگر پرخاشگرانه دارد. ما کمتر با تیپهای شخصیتی مدرن و جراتورز مواجه هستیم. در ایران همچنان سنت، دیندارای کارکرد گستردهای است و اخلاق بر آمده از آن و ساختار فرهنگی تنگ نظرانه و حذف گرایی در جامعه حاکم است. در این وضعیت به نظر میرسد ما با شخصیتهای بیشتری که تمایل به خود سانسوری دارند مواجه خواهیم بود. ولی ذکر یک نکته بسیار مهم است خود سانسوری جاری در کشورهای جهان اول و صنعتی به مراتب در پوشش بیشتری انجام میگیرد و در رابطه با مناسبات بازار و منطق سرمایه دارانه تنظیم میشود. رویکرد سود طلبانه بر منش کنشگران این کشورها حاکمیتی سیال و مستتر دارد. و افراد آگاهانه و بواسطه عقلانیت سود انگار خود سانسوری میکنند ولی در کشوری به مانند ایران در بسیاری از موارد خود سانسوری بهواسطه باورها و عقاید حاکم بر حیات فکری افراد صورت میگیرد. پس به نظر میرسد نهادهای غیر اقتصادی نقش مهمتری در مورد خود سانسوری در ایران بازی میکنند.
قاعدتن تاکنون خودسانسوری داشته اید.تمایل دارید یک نمونه از خودسانسوریهایتان را همرسانی کنید؟
ـ در رابطه با خود سانسوری به طور شخصی باید به موارد زیادی اشاره کرد. برای فردی که تجربه زیست در ایران را دارد مخاطرات خوداری از خود سانسوری تا حدودی مشخص است. در واقع خود سانسوری در هر فضا و زمانی ممکن است رخ دهد. چون در هر کنش انسانی نوعی معادله قدرت در میان است بسته به جایگاه افراد در این صحنه و به طور کل در بستر کلان قدرت-جامعه همزمان، میزانی اعمال قدرت و کنترل توسط قدرت دیگری در حال انجام است. برای من بهعنوان یک نویسنده نسبت به مخاطبینم یک نوع اتوریته و اعمال قدرت بهواسط دانش وجود دارد ولی همزمان چارچوب و ساختار اجتماعی بر من اعمال قدرت میکند. من نتوانستهام به مخاطب خود بدون خود سانسوری مطلبی را انتقال دهم چون خواسته من این بود که با حذف بخشی از نوشتههای خود بتوانم بر فرض مثال با سازمانی خاص و یا ناشر خاصی در ایران همکاریام را ادامه دهم. در مورد دیگری من احساس کردم تا نشر مطلبی خاص در فضای ایران میتواند موضوع را دچار تقلیل شدید و بدفهمی گستردهای کند. براساس این تشخیص شخصی انتشار نتایج یک پژوهش را به زمانی بعدتر موکول کردم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر